همکاری(Collaborate)
تبادل دانش در سطح عمومی

 

 

 

 

 

 

صرف کردن(Consume)
استفاده تمامی دانش جمعی برای آنچه که باید انجام دهیم
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

 

 

 

مبادله- ارتباط(Communicate)
کمک به دیگران برای توجه به دانش و قایده دانش خارجی و بیرونی که ارزش فراگیری دارد.

 

 

 

 

 

 

فرهنگ(Culture)
بسط فرهنگ تسهیم دانش در تمامی سازمان

 

 

 

شکل(۲-۱۹-) مدل هفت سی ماخذ افرازه،۱۳۸۴
بخش دوم
۲-۲- کارآفرینی سازمانی
۲-۲-۱- مفهوم و تعاریف کارآفرینی
درباره تعریف کارآفرینی و شخص کارآفرین و کارآفرینی سازمانی، تعاریف گوناگونی از سوی صاحب‌ نظران ارائه شده است که با توجه به وسعت سیطره کارآفرینی در رشته ها و علوم مختلف، تنوع تعاریف نیز امری غیر قابل کنترل و ناگزیر است، درنتیجه ارائه تعریف کامل و جامعی که بتوان با ارائه آن، اجماع دیدگاه‌های صاحب‌نظران را جلب کرد، سخت و گاه غیر ممکن می کند.
واژه کار آفرینی ابتدادر زبان فرانسه ابداع شد (کرباسی وهمکاران ،۱۳۸۱،اعرابی،۱۳۸۲) و از اصطلاح و کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای “واسطه و دلال “ویا اصطلاح انگلیسی To undertake به معنای «متعهد شدن» اقتباس شده است (احمد پور داریانی،۱۳۸۳) که در سال ۱۸۴۸ توسط استوارت میل به کارآفرینی در زبان انگلیسی ترجمه شد. در فارسی هم این اصطلاح ابتدا کارفرمایی و سپس کارآفرینی(در ایران به معنای کسی که زیر بار تعهد می رود) ترجمه شده که هر دو ترجمه خوبی از این واژه نیستند. به نظر می رسد بهتر بود که این واژه به «ارزش آفرین »ترجمه می‌شد (احمد پور داریانی ، ۱۳۸۱ ).
سه دلیل مهم توجه به موضوع کارآفرینی عبارتند از تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد. در موارد زیادی این مفهوم را به اشتباه صرفا معادل اشتغال زایی تعریف کرده اند. از اواخر دهه هفتاد در بسیاری از کشورهای پیشرفته به علت تغییر در ارزشها و گرایشهای جامعه و تغییرات جمعیت شناختی ، موجی از کسب و کارهای کوچک و افراد خود اشتغال به وجود آمدند به گونه ای که این موضوع باعث شده است تا مقوله کارآفرینی از جنبه های متعدد و بوسیله رشته های مختلف علمی نظیر اقتصاد، مدیریت، جامعه شناسی و روانشناسی مورد مطالعه قرار گیرد(هایتون،۲۰۰۵).
اقتصاددانان نخستین کسانی بودند که در نظریه های اقتصادی خود به تشریح کارآفرین  و کارآفرینی پرداختند. کورکت (۲۰۰۴) کارآفرینی را فرایند پویایی از تغییر بینش و بصیرت با ابتکار و نوآوری می‌داند. (هیسریچ و پیترز،۲۰۰۲ به نقل از زین العابدین و همکاران۱۳۹۳) کارآفرینی را فرایند خلق هر چیز نو و با ارزش، با صرف وقت و تلاش با فرض همراه داشتن خطرات مالی، روحی و اجتماعی و به دست آوردن پاداش های مالی و رضایت فردی و استقلالی که از آن ناشی می شود، تعریف کرده‌اند. پیتر دراکر (۱۹۸۵) کارآفرینی را به مفهوم جستجوی  دائمی برای تغییر، واکنشی در برابر آن و بهره برداری از آن به عنوان یک فرصت بیان می کند؛ از طرف دیگر شومپیتر، به عنوان کسی که برای نخستین بار این مقوله را در نظریات خود به صورت علمی بیان کرد، کار آفرینی را فرایند تخریب خلاق میداند(هزار جریبی۱۳۸۴).
تامپسون (۲۰۰۰) کارآفرینی را فرایندی می‌داند که در آن بتوان با بهره گرفتن از خلاقیت، عضو جدید را همراه با  ارزش جدید با بهره گرفتن از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری دیگر عوامل به وجود آورد. چرچیل درباره کارآفرینی با نگاه متفاوتی معتقد است : کارآفرینان باید بر حرکت ها و بهبودهای مستمری متمرکز شوند که به صورت مداوم در پی بهره برداری از ریسک‌ها و فرصت‌های قابل کنترل باشد (ناهید،۱۳۸۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...