|
|
نقش کمیسیون زیربنایی دولت در ارسال لوایح
PC10
پس از آن که به مجلس ارسال میشد معمولاً به کمیسیون تخصصی مربوطه یعنی کمیسیون کشاورزی عودت داده میشد
محوریت کمیسیون کشاورزی در مجلس
PC11
ولی در بسیاری موارد به کمیسیونهای تخصصی دیگری نیز نظیر کمیسیون عمران، انرژی و … ارسال می شد،
نقش سایر کمیسیونهای تخصصی مجلس
PC12
حتّی موارد مربوط به مسائل زیستمحیطی مرزی نظیر آبهای مرزی و … به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی نیز ارسال میشد و پیرامون آن بحث صورت میگرفت.
نقش کمیسیون امنیت خارجی
PC13
جمعبندی این مباحث به منظور ارائه در صحن علنی معمولاً توسط مخبر کمیسیون کشاورزی صورت میپذیرفت.
جمعبندی دستورکار توسط کمیسیون کشاورزی
PC14
به طور اصولی و علمی، مرحله تدوین از اجرا مهمتر است و همه ملاحظات اجرایی نیز باید در مرحله پیشنهاد قوانین و سیاستها مورد نظر قرار گیرد. اهداف، مباحث کارشناسی و علمی، ارزیابیهای اجرایی و … همهچیز باید در مرحله تدوین سیاست لحاظ شود.
ضرورت لحاظ مسائل اجرا در مرحله تدوین
PC15
و اگر مباحثی در قوانین وجود دارد که تهدید کننده مسائل زیستمحیطی است باید در همان سیاستهای برای آنها چارهاندیشی شود
اتخاذ تدابیر پیشگیرانه در متن هر قانون
PC16
بهترین قانون و سیاست آن است که اگر یک مورد تهدید کننده احتمالی محیط زیست دیده میشود مخالف آن هم در همان سیاست پیشبینی و منع شود تا جلوگیری لازم در مرحله اجرا به عمل آید یعنی قوانین یک سویه نباشد
اتخاذ تدابیر پیشگیرانه در متن هر قانون
PC17
حال چه این قوانین مربوط به بخش خصوصی باشد و چه دولت. این باعث کم نقص شدن اجرا میشود.
تدبیر در تدوین، عامل کم نقصی در اجرا
PC18
بعد از انقلاب یک نگرش این بود که نیروهای انقلابی به نظام اداری و قانونی که بخش عمدهای از آن از قبل از انقلاب وجود داشت نگاه نامهربانانهای داشتند و دستگاههای اجرایی گاهی به صورت «اداری» و «نهادی» تفکیک میشد که نیروهای اداری به صورت نیروهای غیرانقلابی مورد ملاحظه قرار میگرفتند و همین امر باعث شد که دستگاههای موازی نیز در نظام اجرایی تأسیس شود مثل کمیته انقلاب در کنار شهربانی؛ جهاد سازندگی در کنار وزارت کشاورزی، کمیته امداد در کنار بهزیستی، بنیاد مسکن در کنار وزارت مسکن و … چرا که اعتمادی به این نظام اداری وجود نداشت
نگرش عمومی سیاسی و بدون اعتماد به نظام اداری
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[شنبه 1400-08-22] [ 02:39:00 ب.ظ ]
|
|
- بهره برداری درونی از فناوری(استفاده از فناوری های موجود در محیط تولید سازمان به منظور توسعه تولید)
- بهره برداری بیرونی از فناوری(استفاده مشترک-بصورت سرمایه گذاری مشترک، اتحاد استراتژیک، همکاری درR&D و فرانشیز- ، لیسانس فناوری و فروش فناوری)
- زیر عوامل مربوط به فناوری مرتبط داخلی: از جمله فناوری هسته ای، فناوری پشتیبان و فناوری نامرتبط-
- زیر عوامل مربوط به فناوری مرتبط خارجی: از جمله فناوری جدید، فناوری پیشگام، فناوری کلیدی، فناوری پایه و فناوری جایگزین
- زیرعوامل مربوط به منبع فناوری: از جمله R&D داخلی، قرارداد تحقیقاتی، همکاری در R&D، اکتساب فناوری، گرفتن لیسانس، M&A- ، IP- حفاظت قانونی و غیر قانونی-
- زیر عوامل محیطی از جمله: محیط فرهنگی اجتماعی، محیط زیست، محیط سیاسی، محیط فناورانه، محیط اقتصادی، محیط فیزیکی
Scopus-131 (S131)
(۱۹۹۳) J.Lowe
تحلیل موقعیت و وضعیت تجاری سازی و انتخاب مدل مناسب با توجه به دوه عمر صنعت و فناوری
- شرکت های زایشی از دانشگاه
- دوره تکامل در چرخه عمر صنعت و فناوری
(S6 به دلیل ریسک و پیچیدگی منحصر در تصمیمات بهره برداری از فناوری، شرکت های فناوری محور کمتر توجهی به تجاریسازی خارجی فناوریهایشان مبذول داشته و بنابراین از مزایای بهره برداری از آنها در طول چرخه عمرشان مغفول مانده اند. در شکل ۴-۳ نمونه استراتژیهای تجاری سازی بالقوه که اغلب در طول چرخه عمر فناوری برای سازمان توسعه دهنده آن بدون استفاده باقی میمانند، نشان داده شده است. استراتژیهای ذکر شده موجب بازگشت سرمایه ای بیشتر در مخارج بسیار بالای تحقیق و توسعه و در زمان نشان داده شده، خواهند شد. از جمله دلایل این امر می تواند عدم وجود روش قابل استفاده برای انتخاب گزینه مناسب جهت بهره برداری از فناوری در طول چرخه عمر باشد. به خصوص تا کنون مطالعه ای در مورد پیچیدگی تعاملات میان عوامل موثر بر تصمیم در مورد بهره برداری به بهترین شکل ممکن، صورت نگرفته است.
شکل ۴-۳- پتانسیل استفاده نشده هنگام بکارگیری فناوری ها در دامنه پیش بینی شده (منبع: G.Schuh, D.Bremer, M.Wellensiek, T.Drescher, 2013) (S131به منظور تحلیل موقعیت و وضعیت تجاری سازی و انتخاب مدل مناسب می توان فاکتورهای تأثیرگذار را به دو دسته عوامل برونزا (فرصت بازار و تکنولوژیکی) و عوامل درونزا (دارایی های مکمل و محافظت از نواوری) تفکیک کرد که هر دسته از این عوامل شامل فاکتورهایی می باشند که بر انتخاب استراتژی مناسب جهت تجاری سازی موفق فناوری اثرگذارند. به عنوان مثال بلوغ یا بنیادگرایی صنعت و فناوری از جمله فاکتورهای برونزای مهمی هستند که در ارتباط با فرصت تکنولوژیکی مورد توجه قرار می گیرند. نکته مهم در این محورها این فرض است که یک صنعتِ بالغ عایدی نزولی برای نواوری دارد مگر اینکه بتوان به یک مسیر تکنولوژیکی جدید رسید. یعنی میزان فرصت تکنولوژیکی محدود است و بازیگران موجود بر روی نواوری فرایندی تمرکز می کنند، تنها راهی که بتواند این اریب را معکوس کند این است که فناوری جدید آنقدر بدیع و پیشرفته باشد که بتواند شرکت های موجود را مجبور کند که پارادایم کنونی خود را تغییر دهند. این امر همچنین با توجه به ماهیت فناوری و بخصوص اینکه آیا فناوری مربوط به تغییرات فرایندی یا محصولی است تحت تأثیر قرار می گیرد. J.Lowe (1993) محتمل ترین استراتژی ها را با توجه به سیکل عمر صنعت و فناوری، تحلیل و پیشنهاد کرده است که در شکل۴-۴ مشاهده می کنید.
سیکل عمر صنعت
بالغ
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تأثیر انگیزه های مدیریت سود بر چسبندگی هزینه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» است، پرداخته می شود. سپس اهمیت و اهداف پژوهش، فرظیههای پژوهش و روش جمعآوری اطلاعات بیان می شود. در ادامه جامعه و نمونه آماری و تعاریف عملیاتی برخی از واژه ها و اصطلاحات تخصصی تشریح و در پایان خلاصهای از ساختار پژوهش ارائه می شود. ۱-۱٫ تعریف موضوع و بیان مسئله پژوهش مطالعه رفتار هزینهها، نه تنها برای پژوهشگران دانشگاهی، بلکه برای آنهایی که فعالیتهای حرفهایشان به طور مستقیم با فعالیتهای شرکت در ارتباط است، دارای اهمیت است. آگاهی از چگونگی رفتار هزینهها نسبت به تغییرات سطح فعالیت و یا سطح فروش از اطلاعات مهم برای تصمیم گیری مدیران در خصوص برنامه ریزی و بودجهبندی، قیمت گذاری محصولات، تعیین نقطه سربهسر و سایر موارد مدیریتی است. در مدلهای سنتی رفتار هزینهها در حسابداری مدیریت، هزینه های متغیر نسبت به تغییرات حجم فعالیت به طور متناسب افزایش یا کاهش مییابد. به این معنا که بزرگی تغییرات در هزینهها تنها به بزرگی تغییرات در حجم فعالیت وابسته است و جهت تغییرات (افزایش یا کاهش) در حجم فعالیت، تأثیری روی بزرگی تغییرات در هزینهها ندارد. اما نتایج پژوهشهای برخی از پژوهشگران در سالهای اخیر بیانگر آن است که میزان افزایش در هزینهها هنگام افزایش در سطح فعالیت، بیشتر از میزان کاهش در هزینهها هنگام کاهش در حجم فعالیت، به همان میزان، است. این رفتار هزینهها را “چسبندگی هزینهها” مینامیم. چسبندگی هزینهها یکی از ویژگیهای رفتار هزینهها نسبت به تغییرات سطح فعالیت است (نمازی و دوانیپور ۱۳۸۵).
یکی از عواملی که بر چسبندگی هزینهها تأثیر دارد، تصمیمات سنجیدهی مدیران است. طبق تئوری تصمیمات سنجیده زمانی که مدیران با کاهش فروش مواجه میشوند، ممکن است این وضعیت را موقتی تصور کرده و انتظار بازگشت فروش به حالت اولیه را داشته باشند. از این رو، برخی مدیران در دورههایی که فروش، روند نزولی دارد، منابع لازم برای انجام فعالیتهای عملیاتی را کاهش نمیدهند. این رفتار از آنجا قابل توجیه است که حفظ منابع، موجب کاهش هزینهها در بلندمدت می شود. زیرا در صورت کاهش منابع در واکنش به کاهش فروش هزینههایی بابت تعدیل منابع تحمل می شود، و اگر فروش در دوره های آتی افزایش یابد، هزینههایی نیز بابت تحصیل مجدد همان منابع به شرکت تحمیل می شود. از این رو، مدیران برای کاهش هزینهها و در نتیجه افزایش سود شرکت در بلندمدت، اقدام به حفظ منابع می کنند (کردستانی و مرتضوی ۱۳۹۱). از سوی دیگر، هنگامی که شرکتها در وضعیت کاهش سطح فروش و به طور کلی در شرایط نامطلوب اقتصادی قرار میگیرند، مدیران آنها تحت فشار مضاعف خواهند بود، زیرا باید تلاش کنند که از زیان و یا کاهش سود جلوگیری کنند. بنابراین به مدیریت سود روی میآورند تا به هدف سود موردنظر دست یابند. یکی از انواع مدیریت سود، مدیریت سود از طریق دستکاری فعالیتهای واقعی است (ایزدینیا و همکاران ۱۳۹۲). در این روش مدیر شرکت از سه طریق می تواند سود را مدیریت کند که عبارتند از: دستکاری فروش، تولید و هزینه های اختیاری. در روش سوم که دستکاری هزینه های اختیاری است، مدیران هزینه های گزارش شده را با کاهش مخارج اختیاری، کاهش داده، به این ترتیب سود را افزایش می دهند. این کار به ویژه زمانی رخ میدهد که چنین مخارجی موجب کسب درآمد و سود فوری نشود. با کاهش سطح فروش، منابع و هزینههایی در شرکت پدیدار می شود که عملاً سود و منافع فوری برای شرکت ایجاد نمیکند (یاسری ۱۳۸۶). همین شرایط، ممکن است انگیزه را در مدیر ایجاد کند که جهت رسیدن به اهداف سود، حذف و یا تعدیل این منابع را تسریع کند. در این صورت هزینهها با کاهش سطح فروش سریعتر تعدیل میشوند و نتیجتاً چسبندگی هزینه کاهش مییابد. تمام مطالعات گذشته مبین این نکته هستند که تصمیمات مدیران جهت افزایش ارزش شرکت، باعث ایجاد چسبندگی هزینهها می شود (آندرسون و همکاران ۲۰۰۳، بالاکریشنان و همکاران ۲۰۰۴، بالاکریشنان و جروکا ۲۰۰۸ و بنکر و همکاران[۱] ۲۰۱۱). حتی چن و همکاران[۲](۲۰۱۲) نشان دادند که تصمیمات سنجیدهی ناشی از نمایندگی، رفتار هزینهها را نامتقارن و چسبنده می کند. در پژوهش حاضر، این مسأله که برخی از تصمیمات سنجیدهی مدیران، چسبندگی هزینهها را کاهش میدهد، بررسی خواهد شد. در واقع در پژوهش حاضر، با تمرکز بر تعدیل منابع در صدد بررسی این مطلب هستیم که آیا انگیزه دستیابی به اهداف سود باعث می شود که مدیران، در هنگام کاهش سطح فروش، حذف منابع را برای صرفهجویی در هزینه، سرعت بخشند و منجر به کاهش چسبندگی هزینهها شوند؟ لذا هدف این پژوهش، بررسی تأثیر انگیزه مدیران برای اجتناب از زیان یا کاهش سود، بر چسبندگی هزینهها است. ۱-۲٫ اهمیت و ضرورت تحقیق تولید محصولات و ارائه خدمات به مشتریان در زمان معین و کسب درآمد و تحمل هزینهای که در بلندمدت سود معقولی را برای شرکت داشته باشد، هدف اصلی واحد تجاری است. برای رسیدن به این هدف و استفاده بهینه از منابع جهت کسب بیشترین درآمد نیاز به برنامه ریزی صحیح و مناسب است. مدیران برای برنامه ریزی، به اطلاعات مربوط به هزینهها جهت پیش بینی هزینه های آتی نیاز دارند. برای این منظور میتوانند رفتار هزینه ها را در ارتباط با نوسان درآمد فروش و سطح فعالیت مشخص کنند. در واقع میتوانند تغییرات هزینه ها را به وسیله تغییرات درآمد فروش تجزیه و تحلیل کرده و از این طریق هزینه های آتی را برآورد کنند. علاوه بر مدیران که استفادهکنندگان داخلی اطلاعات مالی هستند، سایر افراد مانند تحلیلگران مالی، نیز جهت بررسی عملکرد شرکت نیازمند به اطلاعات شرکت از جمله اطلاعات مربوط به هزینهها هستند. حسابرسان نیز با توجه به وجود این ارتباط میتوانند میزان صحیح هزینهها و تغییرات آنها را با توجه به میزان و تغییرات درآمد فروش معین کنند و تحریفهای احتمالی را که در مورد میزان هزینهها در صورتهای مالی مورد حسابرسی وجود دارد، کشف کنند. بنابراین رفتار هزینهها چه از جهت تصمیمات درونسازمانی و چه از جهت تصمیمات برونسازمانی حائز اهمیت است و بنابراین، تجزیه و تحلیل ارتباط بین درآمد فروش با هزینه های یک شرکت ضروری به نظر میرسد. مبحث چسبندگی هزینهها به تازگی در مورد رفتار و ساختار هزینه مورد نظر قرار گرفته است و توجه به آن هنگام برآورد هزینهها می تواند در دقت برآورد بسیار مؤثر باشد. همچنین تصمیم گیری و قضاوت در مورد شرکت با توجه به رفتار هزینهها در ارتباط با سطح فعالیت بدون در نظر گرفتن چسبندگی هزینهها گمراهکننده خواهد بود. ۱-۳٫ اهداف تحقیق این تحقیق رابطه بین انگیزه مدیران برای دستیابی به اهداف سود (اجتناب از زیان یا کاهش سود) و میزان چسبندگی هزینهها را در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار میدهد. همانطور که قبلاً ذکر شد، تمام مطالعات گذشته مبین این نکته هستند که تصمیمات سنجیدهی ناشی از نمایندگی، رفتار هزینهها را نامتقارن و چسبنده می کند. اما هدف این تحقیق، بررسی تأثیر انگیزه های مدیریت سود بر میزان چسبندگی هزینه (کاهش چسبندگی هزینه) است و به دنبال بررسی این مسأله است که: آیا با توجه به انگیزه این تصمیمات، این امکان وجود دارد که برخی باعث ایجاد و برخی باعث کاهش چسبندگی هزینهها شوند؟ در این تحقیق جهت بررسی دو هدف ذیل کوشش خواهد شد: ۱- بررسی اینکه آیا انگیزه های مدیریت سود، منجر به کاهش چسبندگی هزینهها می شود. ۲- بررسی اینکه آیا با کاهش سطح فروش، مدیران در صورت تمایل به مدیریت سود، هزینهها را سریعتر از زمانی که انگیزهای برای مدیریت سود ندارند، حذف می کنند. ۱-۴٫ سؤالات پژوهش با توجه به موضوع پژوهش بررسی میکنیم که آیا انگیزه های مدیریت سود بر چسبندگی هزینه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مؤثر است؟ در واقع سؤالات زیر در پژوهش حاضر پاسخ داده خواهد شد: آیا انگیزه های مدیریت سود، منجر به کاهش چسبندگی هزینهها می شود؟ آیا با کاهش سطح فروش، مدیران در صورت تمایل به مدیریت سود، هزینهها را سریعتر از زمانی که انگیزهای برای مدیریت سود ندارند، حذف می کنند؟ ۱-۵٫ فرضیه های تحقیق با توجه به موضوع پژوهش بررسی میکنیم که آیا انگیزه های مدیریت سود بر چسبندگی هزینه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مؤثر است؟ با توجه به مباحث مطرح شده و همچنین به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، فرضیه های زیر ارائه میشوند: فرضیه۱: انگیزه های مدیریت سود، منجر به کاهش چسبندگی هزینهها می شود. فرضیه۲: با کاهش سطح فروش، مدیران در صورت تمایل به مدیریت سود، هزینهها را سریعتر از زمانی که انگیزهای برای مدیریت سود ندارند، حذف می کنند. ۱-۶٫ روش تحقیق هدف این پژوهش بررسی تأثیر انگیزه های مدیریت سود بر چسبندگی هزینهها در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بنابراین، از لحاظ هدف، از نوع پژوهشهای کاربردی مبتنی بر تحقیقات میدانی است؛ زیرا با هدف برخورداری از نتایج یافته ها برای حل مسائل موجود در سازمانها صورت گرفته است. به عبارتی، بر مبنای اطلاعات جمعآوری شده از بورس اوراق بهادار تهران صحت و سقم فرضیات تحقیق، آزمون و نتایج حاصله به کل جامعه موردنظر تعمیم داده شده و مورد استفادهی مدیران، تحلیلگران، سرمایه گذاران، قانونگذاران، حسابرسان و پژوهشگران قرار خواهد گرفت. از لحاظ ماهیت، توصیفی- همبستگی میباشد؛ زیرا از یک طرف وضع موجود را بررسی می کند و از طرف دیگر، رابطه بین متغیرهای مختلف را با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیون تعیین می کند. برای آزمون فرضیات پژوهش از مدل زیر استفاده شده است: ΔlnOCit = β۰ +γ۰ TARGETit + { β۱ +γ۱ TARGETit } ΔlnREVit + { β۲ +γ۲ TARGETit +δ۱ SUC-DECit+δ۲ ASINTit }×REVDECit ΔlnREVit + εit (۲) که در آن، انگیزه دستیابی به اهداف سود با سه متغیر ساختگی زیر سنجیده می شود: TARGET= {LOSSit, EDECit, LOSSit U EDECit} ۱-۶-۱٫ متغیرهای تحقیق متغیر وابسته: لگاریتم نرخ رشد هزینه های عملیاتی (ΔlnOCit) هزینه های عملیاتی: بهای تولید کالا و ارائه خدمات و همچنین هزینه های فروش، عمومی واداری. متغیرهای مستقل: ۱) لگاریتم نرخ رشد فروش (ΔlnREVit) ۲) متغیر ساختگی کاهش فروش (REVDECit) اگر REVit <REVi,t−۱ برابر با یک است و در غیر این صورت صفر خواهد بود. ۳) اجتناب از زیان ( LOSSit) یک متغیر ساختگی است که اگر سود سالانه تعدیل شده بر اساس ارزش بازار حقوق صاحبان سهام در پایان سال قبل در بازهی (۰،۰٫۰۱) باشد، برابر با یک است و در غیر این صورت صفر است. (گانی ۲۰۰۵) ۴) اجتناب از کاهش سود (EDECit) یک متغیر ساختگی است که اگر تغییرات سود سالانه تعدیل شده بر اساس ارزش بازار حقوق صاحبان سهام در پایان سال قبل در بازهی (۰،۰٫۰۱) باشد، برابر با یک و در غیر این صورت صفر است. (گانی ۲۰۰۵) ۵) اجتناب از زیان و یا کاهش سود (اهداف جایگزین) (LOSSit∪EDECit) یک متغیر ساختگی است که اگر LOSSit =۱ یا EDECit =۱ باشد، برابر با یک و در غیر این صورت صفر است. متغیرهای کنترلی ۱) کاهش درآمد در دو دوره متوالی (SUC-DEC): این متغیر یک متغیر ساختگی است که اگر درآمد فروش در سال t-1 کمتر از سال t-2 باشد، برابر با ۱ و در غیر این صورت برابر با ۰ است. ۲) جمع دارایی ها به درآمد فروش (ASINT): لگاریتم نسبت جمع دارایی ها به درآمد فروش. جدول (۱-۱): متغیرهای تحقیق
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ارتباط ضعیف علم و صنعت: عدم آشنایی کامل پاسخگویان با مفاهیمی چون قابلیت بازاریابی حاکی از ارتباط ضعیف علم و صنعت است، که در دنیای رو به رشد کنونی دور از انتظار میباشد. عدم دسترسی به مدیران ارشد یا میانی: ماهیت پرسشنامههای مورد استفاده در تحقیق ایجاب مینمود که پرسشنامههای موصوف توسط افراد خاصی مانند مدیران ارشد و میانی شرکتها تکمیل گردند، اما به علت عدم دسترسی به برخی از مدیران، این کار توسط جایگزین آنها انجام گردید. ۵-۶- خلاصه و جمعبندی فصل پنجم در این فصل از پایاننامه به بحث و نتیجهگیری پیرامون یافتههای حاصل از فرضیههای تحقیق پرداخته شد. بهطورکلی این نتیجه به دست آمد که ارتباط بین ارتباطات مبتنی بر همکاری و معیارهای عملکرد رابطهای (متمرکز بر مشتری، همکاری مشتری و مالی) غیرمستقیم و شرطی است. در ادامه پیشنهادهای کاربردی برای مدیران واحدهای صنعتی بهویژه مدیران بازاریابی و پیشنهادهایی برای پژوهشگران آتی ارائه گردید. در پایان نیز محدودیتهای تحقیق مطرح شد.
منابع و مآخذ الف) منابع فارسی
-
- آذر، عادل (۱۳۸۱)، تحلیل مسیر و علتیابی در علم مدیریت، مجلهی مجتمع آموزش عالی قم، سال چهارم، شمارهی ۱۵، صص ۵۹-۹۶٫
-
- امیرشاهی، میر احمد؛ یزدانی، حمیدرضا؛ خانمحمدی، محبوبه. (۱۳۹۱)، بررسی وضعیت ارتباطات یکپارچه بازاریابی و عوامل مؤثر و متأثر از آن (موردپژوهی: بانک ملت)، فصلنامه چشمانداز مدیریت بازرگانی، شماره ۱۰، صص ۶۸-۵۱٫
-
- باشکوه، محمد و شکستهبند، میترا. (۱۳۹۱)، بررسی تأثیر عناصر ارتباطات یکپارچهی بازاریابی بر قوت نام تجاری در صنعت بانکداری (مطالعهی موردی: بانک ملی استان اردبیل)، فصلنامه دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، دوره ۴، شماره ۳، صص۴۲-۲۱
-
- حاجی پور، بهمن؛ درزیان عزیزی، عبدالهادی و شمسی گوشکی، سجاد، (۱۳۹۱)، تبیین استراتژی محصول- بازار و قابلیتهای بازاریابی شرکت بر عملکرد بازار، فصلنامه علمی- پژوهشی کاوشهای مدیریت بازرگانی، شماره ۷، صص ۸۷-۵۴
-
- حدادیان، علیرضا؛ کفاشپور، آذر و نورالهی، سمیه؛ (۱۳۹۲)، بررسی تأثیر قابلیتهای بازاریابی بر عملکرد بازار بهواسطه متغیر خلق ارزش برای مشتری در صنایع غذایی شهرک صنعتی توس مشهد، همایش علوم مدیریت نوین
-
- حقیقی، محمد؛ قارلقی، ابراهیم؛ میراسدی، سمانه و نیکبخت، ف اطمه (۱۳۸۹). بررسی رابطه میان ویژگی های بیانیه ی مأموریت سازمان و عملکرد سازمانی (مورد مطالعه در شرکت های فعال صنایع غذایی تهران). پژوهش نامه ی مدیریت تحول، سال ۲، ش ۴، ص ۱۷۵
-
- حنفی زاده، پیام؛ زارع رواسان، احد (۱۳۹۱)، روش تحلیل ساختارهای چند سطحی با بهره گرفتن از نرمافزار SmartPLS، انتشارات ترمه.
-
- داوری، علی؛ رضازاده، آرش (۱۳۹۳)، مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار PLS، انتشارات جهاد دانشگاهی
-
- رضایی دولت آبادی، حسین و خائف الهی، احمد علی، (۱۳۹۱)، تاثیر قابلیتهای بازاریابی بر بهبود عملکرد سازمان، فصلنامه مدرس علوم انسانی، دور۱۰، شماره ۱
-
- سامانه اطلاعرسانی سازمان صنعت، معدن و تجارت استان زنجان www.znj.mimt.gov.ir
-
- سفیانیان، معصومه و احمد امیرشاهی، “شناسایی موانع و محدودیتهای اجرای بازاریابی رابطه مند در شرکتهای بیمه دولتیدر ایران"، مجله مدیریت بازرگانی، ش۲، ۱۳۸۶، ص ۱-۱۶
-
- صنوبر، ناصر و مهدیزاده اصل، نسرین، (۱۳۸۸)، رابطه توجه به مسولیت اجتماعی و عملکرد بازاریابی شرکتهای صادرکننده نمونه صنایع غذایی، مجله مطالعات مدیریت بهبود و تحول، شماره ۵۹، صص۸۶-۷۱
-
- عباسی، جواد، “بررسی نقش و جایگاه عوامل موثر بازاریابی رابطه مند بر رضایت مشتریان کلیدی بانک ملت استان تهران“، پایان نامه رشته مدیریت بازرگانی، دانشگاه تهران، ۱۳۸۱٫
-
- فاریابی، محمد؛ تجویدی، رعنا و تجویدی، مینا (۱۳۹۰)، بررسی رابطه بازارمحوری و مزیت رقابتی در گروه صنایع تراکتورسازی ایران، مجله فراسوی مدیریت، سال پنجم، شماره ۱۷، صص ۱۶۰-۱۳۱٫
-
- قاضیزاده، مصطفی؛ ابراهیمپور، حبیب؛ سعادتمند، محمد و حسینیفر، سید مجتبی، (۱۳۹۰)، فصلنامه علمی- پژوهشی توسعه مهندسی بازار گستران آتی، شماره ۵۲، صص ۹۸-۷۳
-
- کاتلرفیلیپ، آرمسترانگ گری ( ۱۳۷۶). “اصول بازاریابی” ،ترجمه بهمن فروزنده، اصفهان.
-
- کاتلر، فلیپ (۱۳۸۵)، “مدیریت بازاریابی“، ترجمه ی بهمن فروزنده، نشر آموخته، اصفهان، چاپ ششم.
-
- موسی خانی، مرتضی؛ نایبی، امین و بخشی، جواد ( ۱۳۸۶ ). ارائه ی یک متدولوژی فازی جهت ارزیابی عملکرد تأمین کنندگان در فرایند برونسپاری. نشریه ی دانش مدیریت، سال ۲۰ ، ش ۷۷، ص ۱۲۵
-
- نعمتی، محمدعلی؛ زنگیان، سمیه؛ فیض، داود و جبلی، اشکان (۱۳۹۱)، تاثیر قابلیتهای بازاریابی بر پیامدهای عملکردی شرکتهای کوچک و متوسط کارآفرین، فصلنامه علمی پژوهشی نوآوری و ارزش آفرینی، جلد ۱، شماره ۰ و ۱، صص ۲۸-۱۹
-
- نوعپسند اصیل، سید محمد؛ ملک اخلاق، اسماعیل و حسینی مهروانی. (۱۳۹۳)، بررسی رابطهی مدیریت استعداد و عملکرد سازمانی، فصلنامه پژوهشهای مدیریت منابع انسانی دانشگاه جامع امام حسین (ع)، سال ۶، شماره ۱، صص ۵۱-۳۱
ب) منابع انگلیسی
-
- Ailawadi, K. L., Lehmann, D. R., & Neslin, S. A. (2003). Revenue premium as an outcome measure of brand equity. Journal of Marketing, 67(4), 1–۱۷
-
- Allen, R. S., Dawson, G., Wheatley, K. and White, C.S. (2008). Perceived diversity and Organizational Performance. Employee Relations, Vol.30, No.1, P. 20.
-
- Amaratunga, D. & Baldry, D. (2002). Moving from Performance Measurement to Performance Management, Facilities, Vo.20.No.5/6.p.217.
-
- Anderson, E. W., Fornell, C., & Rust, R. T. (1997). Customer satisfaction, productivity, and profitability: Differences between goods and services. Marketing Science, 162
-
- Anderson, E., & Weitz, B. (1992). The use of pledges to build and sustain commitment in distribution channels. Journal of Marketing Research, 29(1), 18–۳۴٫
-
- Atuahene-Gima, K, (1993), “Determinants of technology licensiny intentions: an empirical Analysis of Australian engineering firms", Journal of Product Inovation Management, No. 10,pp.230-240.
-
- Atuahene-Gima, K. (2005). Resolving the capability-rigidity paradox in new product innovation. Journal of Marketing, 69(4), 61–۸۳٫
-
- Babu John Mariadoss., Patriya Silpakit Tansuhaj., Nacef Mouri. (2011). Marketing capabilities and innovation-based strategies for environmental sustainability: An exploratory investigation of B2B firms. Industrial Marketing Management ۴۰ (۲۰۱۱) ۱۳۰۵–۱۳۱۸
-
- Ballantyne, D., & Varey, R. J. (2006). Introducing a dialogical orientation to the service-dominant logic of marketing. In Robert F. Lusch, & Stephen L. Vargo (Eds.), The service-dominant logic of marketing: Dialog, debate and directions. New York: M.E Sharpe.
-
- Baker W.E., Sinkula J.M.; “Learning orientation, market orientation and innovation: integrating and extending models of organizational performance"; Journal of Market Focused Management, No. 3, 1999.
-
- Barksdale H.C., Darden W.; “Marketing attitudes toward the marketing
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
عوامل محیطی و گروه های ذینفع در وضعیت موجود ۱۶۵ جدول شماره ۴-۳۶ نتایج آزمون آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه رسالت و اهداف و
استراتژی ها و خط مشی ها در وضعیت مطلوب ۱۶۵ جدول شماره ۴-۳۷ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه رسالت و اهداف و ساختار و وظایف در وضعیت مطلوب ۱۶۶ جدول شماره ۴-۳۸ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه رسالت و اهداف و عوامل محیطی و گروه های ذینفع در وضعیت مطلوب ۱۶۷ جدول شماره ۴-۳۹ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه ساختار و وظایف و استراتژی ها و خط مشی ها در وضعیت مطلوب ۱۶۷ جدول شماره ۴-۴۰ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه استراتژی ها و خط مشی ها و عوامل محیطی و گروه های ذینفع در وضعیت مطلوب ۱۶۸ جدول شماره ۴-۴۱ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای دو حیطه ساختار وظایف و عوامل محیطی و گروه های ذینفع در وضعیت مطلوب ۱۶۹ جدول شماره ۵-۱ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف دو وضعیت موجود و مطلوب برای کل حیطه ها ۱۷۶ فهرست نمودارها عنوان صفحه نمودار شماره۲-۱ساختار عمومی روش شناسی های مهندسی مجدد ۳۱ نمودار شماره ۳-۱ مراحل انجام پژوهش ۱۲۸ نمودار شماره ۴-۱ توزیع پاسخ دهندگان به مقیاس بر اساس سابقه کار ۱۳۲ نمودار شماره ۴-۲ توزیع پاسخ دهندگان به مقیاس بر اساس مدرک تحصیلی ۱۳۳ نمودار شماره ۴-۳ توزیع پاسخ دهندگان به مقیاس بر اساس پست اجرایی ۱۳۵ نمودار شماره ۴-۴ میانه حیطه ها در وضعیت موجود ۱۳۶ نمودار شماره ۴-۵ میانه حیطه ها در وضعیت مطلوب ۱۳۷ نمودار شماره ۴-۶ مقایسه میانه حیطه ها به تفکیک دو وضعیت موجود و مطلوب ۱۳۷ نمودار شماره ۴-۷ مقایسه میانه حیطه ها به تفکیک در دو وضعیت موجود و مطلوب ۱۳۸ نمودار شماره ۴-۸نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف دو وضعیت موجود و مطلوب برای حیطه رسالت و اهداف ۱۴۷ نمودار شماره ۴-۹ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف دو وضعیت موجود و مطلوب برای حیطه استراتژی ها و خط مشی ها ۱۴۹ نمودار شماره ۴-۱۰ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف دو وضعیت موجود و مطلوب برای حیطه ساختار و وظایف بانک ها ۱۵۰ نمودار شماره ۴-۱۱ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف دو وضعیت موجود و مطلوب برای عوامل محیطی و گروه های ذینفع ۱۵۲ نمودار شماره ۵-۱هیستوگرام داده های دو وضعیت موجود و مطلوب برای کل حیطه ها ۱۷۵ چکیده بی تردید صنعت بانکداری در ایران،بعنوان یکی از مهمترین ابزارهای نظام اقتصادی و مالی کشور قادر است به کمک سیاست های اعتباری و مالی خود، وسایل رشد و توسعه اقتصادی را در کشور فراهم نماید. انبوه مشکلات این صنعت در سال های اخیر، فعالیت های اصلاحی زیادی را برای ایجاد تحول در آندر پی داشته است. اما از آنجا که این فعالیت های صورت گرفته عمدتاً مقطعی و صرفاً برای گذر از یک مقطع زمانی خاص و یا یک چالش بوجود آمده بوده، هیچگاه به تحولات بنیادی منجر نگردیده است. تصوبسندچشم انداز بیست ساله توسعه کشور و چهار برنامه پنج ساله در راستای تحقق اهداف این چشم انداز و همچنین نقش استراتژیک بانک ها بعنوان اساسی ترین پیش نیاز برای دستیابی به اهداف رشد و توسعه ملی،فرصتی بی نظیر برایانجام تحولات بنیادی در صنعت بانکداری کشور بوجود آورده است. یکی از روش های به کاررفته برای انجام تحولات بنیادی توسط سازمانها که در دو دهه اخیر شاهد رشدی انفجاری بوده، مهندسی مجدد فرایند کسب وکار است،که علیرغم پیشرفتهای انقلابی و بنیادین در سازمانها شاهد نرخ بالای شکست در این گونه اقدامات بوده ایم. بر همین اساس، هدف این تحقیق تعیین حیطه های تحولات بنیادی مورد نیاز نظام بانکی برای دستیابی به اهداف توسعه تعیین گردید،که با بهره گرفتن از روش های توصیفی، پیمایشی و تحلیلی با تعیین کل صنعت بانکداری ایران شامل بانک های دولتی و غیر دولتی بعنوان قلمرو مکانی و سال ۱۳۹۱ خورشیدی بعنوان قلمرو زمانی آن،به شناسایی حیطه های تحولات بنیادی صنعت بانکداری ایران با رویکردی استراتژیک بپردازد. پژوهش حاضر دارای دو جامعه آماری می باشد که عبارتند از جامعه آماری سازمانی که ده بانک دولتی و غیر دولتی نمونه از بین آنها انتخاب شده اند و جامعه آماری مدیران و برنامه ریزان صنعت بانکداری که پاسخ دهندگان از بین آنها انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و برای تحلیل اطلاعات از روش های آماری استفاده شده است. نتایج بدست آمده پس از انجام این پژوهش گویای تأیید شدن نیاز به تحولات بنیادی در چهار حیطه، رسالت و اهداف، استراتژی ها و خط مشی ها، ساختار و وظایف و عوامل محیطی و گروه های ذینفع می باشد. نظرات پاسخ دهندگان نشان دهندهاولویت بالاترحیطه رسالت اهداف نسبت به سایر حیطه ها می باشد. واژگان کلیدی:مهندسی مجدد، چشم انداز، خط مشی، فرایند، توسعه، بانک مقدمه توسعه اقتصادی[۱] با مفهوم رشد همراه با افزایش ظرفیتهای تولیدیاعم از ظرفیتهای فیزیکی، انسانی و اجتماعی مدتهاست بعنوان یک واژه کلیدی توسط تمامی دولتمردان در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد و در تمام برنامه ریزی های صورت گرفته برای دستیابی به توسعه اقتصادی توسط آنها دو هدف اصلینمایان است. اول، افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (و ریشهکنی فقر) و دوم، ایجاد اشتغال، که در حقیقت هر دوی این اهداف در راستای عدالت اجتماعی تعیین گردیده است. با نگاه دقیق تر به مفهوم توسعه اقتصادی مشخص می شود که در آن،علاوه بر رشد کمی تولید، نهادهای اجتماعی نیز متحول خواهند شد، نگرشها تغییر خواهد کرد، توان بهرهبرداری از منابع موجود به صورت مستمر و پویا افزایش خواهد یافت و هر روز نوآوری جدیدی انجام خواهد شد (بیرو، ۱۳۶۶، ص۹۰)که همه اینها نشان دهنده وجود رابطه ای مستقیم میان توسعه اقتصادی با بهبود فضای کسب و کار می باشد. در مجموع شاید بتوان بهبود فضای کسب و کار را بعنوان پیش نیازی استراتژیک برای دستیابی به توسعه در نظر گرفت و همین امر نشان دهنده آنست که توسعه امری فراگیر در جامعه است و نمیتواند تنها در یک بخش از آن اتفاق بیفتد. البته باید توجه داشت که توسعه، حد و مرز و سقف مشخصی ندارد بلکه بدلیل وابستگی آن به انسان، پدیدهای کیفی است (برخلاف رشد اقتصادی که کاملاً کمی است) که هیچ محدودیتی ندارد.نگاه به مقوله توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته (توسعهیافته) و کشورهای توسعهنیافته متفاوت است. در کشورهای توسعهیافته هدف اصلی، افزایش رفاه و امکانات مردم است در حالیکه در کشورهای عقبمانده، بیشتر ریشهکنی فقرو افزایش عدالت اجتماعی مدنظر است. که برای قضاوت در این زمینه می توان نظام اقتصادی و مالی هر جامعه را بعنوان تصویر گویایی از نحوه زندگی مردم و درجه استقلال و وابستگی آن جامعه در نظر گرفت.باید توجه داشت که همراه با توسعه اقتصادی، رشد اقتصادی هم خواهد بود ولی توسعه لزوما همراه رشد نخواهد بود (حائریان اردکانی،۱۳۸۵، ص۲۵). در این میان بانک ها بعنوان یکی از ابزارهای اصلی نظام اقتصادی و مالی قادر هستند به کمک سیاست های اعتباری و مالی خود، وسایل رشد و توسعه اقتصادی و یا برعکس توقف و رکود اقتصادی را در کشور فراهم کنند. بعنوان نمونه بانک ها می توانند با اعطای وام های بازرگانی، صنعتی و تولیدی وسایل رشد و توسعه کشور را فراهم نمایند. با توجه به این مورد هدف پژوهشگر از انتخاب نظام بانکی در این پژوهش و تعیین حیطه های تحولات بنیادی مورد نیاز آن، نقش استراتژیک بانکها بعنوان اساسی ترین پیش نیاز برای دستیابی به اهداف رشد و توسعه ملی می باشد. این پژوهش مشتمل برپنچ فصل می باشد،که در فصل اول اهداف پیش روی تحقیق وضرورت انجام آن، در فصل دوم مروری بر تاریخچه مهندسی مجدد و آشنایی با صنعت بانکداری در ایران، در فصل سوم روش انجام این پژوهش، در فصل چهارم تحلیل نتایج بدست آمده و در فصل پنجم اشاره ای به محدودیت های پژوهشو در پایان پیشنهاد هایی بیان می گردد. فصل اول
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|