" دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۲-۱۳-مفهوم خود در جریان ارتباط با دیگران ظهور می کند – 3 " |
“
۲-۱۳-مفهوم خود در جریان ارتباط با دیگران ظهور میکند
مفهوم خود در جریان ارتباطات پدید میآید و یک فرایند چند بعدی است. نوزادان در بدو تولد درک و برداشت روشنی درمورد خویش و ارزش خود ندارند. اما در جریان ارتباط با دیگران خودهایی برای آن ها شکل میگیرد که به آن ها می فهماند چه کسی هستند. درست همان طور که بعضی از کشورها از کشورهای دیگر کالا وارد میکنند، انسان ها نیز از دیگر انسان ها و فرهنگ اطرافشان افکار و عقایدی را در مورد خویش وارد میکنند. وقتی نقطه نظرهای دیگران را وارد کردند در تصورات آن ها در مورد دنیا و خودشان سهیم میشوند.انسان از زمان بدو ورود به دنیا با دیگران تعامل برقرار میکند و درحین تعاملاتش، با نظردیگران درباره ی خودش آشنا می شود و نقطه نظرهای آن ها را می پذیرد . پس از درونی کردن دیدگاه های برخی افراد خاص و به طور کلی دیگران، درگیر یک رشته گفتگوهای درونی می شود که او را به باد نقطه نظر های دیگران در مورد خودش می اندازد. با همین گفتگوهای درونی یا گفتگو با خودمان است که ارزش های اجتماعی آموخته شده خود و نقطه نظرهایی را که دیگران در مورد ما داشته اند تحکیم و تقویت میکنیم به این ترتیب برداشت ما در مورد خودمان بازتاب تصوری است که دیگران در مورد ما داشته اند (وود،به نقل از فیروز بخت،۱۳۸۴).
۲-۱۴-مفهوم خود بر اثر تعامل عوامل زیر حاصل می شود
الف) ارتباط با اعضای خانواده : معمولا اعضای خانواده اولین و مهم ترین عواملی هستند که بر نظر ما راجع به خودمان تأثیر میگذارد. چون در سال های نخست عمرمان عمدتاً با اعضای خانواده خویش تعامل داریم. به همین دلیل تعاملات ما با آن ها، اساس و شالوده ی خود پنداره ی ما را میسازد. پدر و مادر ها و سایر اعضای خانواده با تعریف ها، نمایش نامه ها، و سبک دلبستگی خویش نظرشان را در مورد هویت و ارزش ما منتقل میکند. اعضای خانواده با اظهار نظرهای خویش نظرشان را به طور مستقیم در مورد ابعاد و جنبههای مختلف هویت ما بیان میکنند. این گونه برچسب های مثبت، عزت نفس کودکان را بالا میبرند :(تو خیلی باهوش هستی).اما برچسب های منفی به عزت نفس کودکان لطمه میزنند: ( تو همیشه دردسر سازی) این گونه پیام ها موجب تخریب احساس ارزشمندی کودکان می شود.
ب)ارتباط با همسالان: دومین شیوه ی تأثیرگذاری ارتباط با همسالان مقایسه ی اجتماعی است که عبارت است از مقایسه ی خودمان با دیگران برای شناخت استعداد ها و توانایی هایمان و مواردی از این قبیل . انسان ها به دوشکل خودشان را در روابط خویش با دیگران می سنجند . ابتدا اینکه ،گاهی خودشان را با دیگران مقایسه میکنند تا ببینند آیا شبیه آن ها هستند یا با آن ها فرق دارند . تحقیقات نشان میدهند انسان ها معمولا با کسانی که شبیه آن ها هستند رابطه ی آرام تر و بهتری دارند و به این ترتیب جذب کسانی میشوند که تصور میکنند شبیه آن ها هستند(پتیگرو،۱۹۶۷،وای بک و هایت،۱۹۹۴) .اما همین جریان گاهی باعث می شود از مصاحبت و همنشینی با کسانی که تجارب و عقاید دیگری دارند محروم شوند. وقتی فقط با کسانی که شبیه ما هستند نشست و برخاست میکنیم ،دیدگاه های اجتماعی ما که شناخت ما را از دنیا میسازند تقلیل مییابد . همچنین از مقایسه ی اجتماعی برای سنجش خودمان نسبت به دیگران استفاده میکنیم .پس با مقایسه خودمان با دیگران دارای خودانگاره ای میشویم که اساس آن را ملاکهای مختلفی تشکیل میدهد که ما خودمان را بر آن اساس اندازه می گیریم .داشتن خود پنداره های واقع بینانه امری عادی و ضروری است اما نباید به معیارهای مقایسه ی نامناسب متوسل شویم .
ج)ارتباط با جامعه: سومین عامل مؤثر بر خود پنداره،تعامل با جامعه در معنای کلی آن است .ما به عنوان عضو یک اجتماع تحت تأثیر ارزش ها ،قضاوت ها و دیدگاه های اجتماع هستیم . دیدگاه های جامعه به دو شکل برای ما آشکار میشوند . نخست به دنبال تعامل با دیگران که ارزش های فرهنگی را درونی کردهاند و آن ها را به ما منتقل میکنند . در جریان گفتگو با این افراد می فهمیم جامعه چه نظری درباره ی جنس ،نژاد و طبقه اجتماعی ما دارد و به چه عناصری در هویت اشخاص ارزش میدهد . در جریان تعامل با دیگران نه تنها با نقطه نظرهای خود آنان روبه رو میشویم بلکه با نقطه نظرهای رایج در جامعه ما نیز آشنا میشویم .پس مفهوم خود در جریان ارتباط ظهور میکند . به دنبال تعامل با اعضای خانواده،گروه همسالان و جامعه با ارزش های فرهنگی و خصوصاًً کسانی که در زندگی ما نقش مهمی دارند آشنا میشویم و این دیدگاه ها جزئی از هویت ما میشوند (وود؛به نقل از فیروزبخت،۱۳۸۴).
مسئله ی عزت نفس و خودپنداره و ابراز وجود از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است . برخورداری از اراده و اعتمادبه نفس قوی ،تصمیم گیری و ابتکار،خلاقیت و نو آوری ،سلامت فکر و بهداشت روانی، رابطه مستقیم با میزان و چگونگی عزت نفس و خودپنداری و ابراز وجود، وجود دارد. امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتار ی کودکان و نوجوانان نظیر کمرویی و گوشه گیری، لجبازی و پرخاشگری، تنبلی به عنوان اولین یا مهمترین گام به ارزشیابی و پرورش احساس عزت نفس و خود پنداره، تقویت اعتماد به نفس و مهارتهای ابراز وجود آنان می پردازند. برای اینکه کودکان و نوجوانان بتوانند ازحداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندی های بالقوه ی خود بهره مند شوند بایست از نگرش و خودپنداره مثبت نسبت به خود و محیط اطراف و انگیزه غنی برای تلاش برخوردار شوند (عبدی، ۱۳۸۶).
انسان متعالی در تعامل با دیگران هیچ گاه نباید صورتی تحقیر شده ،ذلت بار به خود بگیرد. اعتماد به نفس یا به عبارتی((میزان ارزش و حرمتی که یک فرد برای خود قائل است))،ارتباط زیاد ی با ، خانواده،محیط و زمینههای اجتماعی و تحصیل او دارد. پس اگر دانش آموزان ما در محیطی رشد کنند که دائما توسط والدین،معلمان و اطرافیان مورد انتقاد شدید قرار گیرند،آزادی های اساسی آن ها محدود شود، زمینههای اعتماد به نفس در آن ها کاهش مییابد(جمالی و دیگران،۱۳۸۳).
۲-۱۵-حمایت اجتماعی
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 09:00:00 ب.ظ ]
|