این جمله (نزدیکی ظهور) نیز، از احادیث ائمه طاهرین u استفاده شده که فرمودند: «ذلکَ عِندَ قَرُب ظَهورُ قائمُنا»، در این صورت آنچه که در بحث نشانه‌های قبل از ظهور ذکر شود، از مصادق تعیین زمان نخواهد بود.

فلسفه عدم تعیین وقت

از آیات ذکر شده معلوم می‌شود که علم به وقت ظهور مولایمان صاحب الامرu را پیش از فرا رسیدن آن از بندگانش مخفی بدارد، به خاطر اموری که بر ما پوشیده است، ولی آنچه از کلمات ائمه علیهما السلام در مورد فلسفه عدم تعیین وقت ظهور استفاده می‌شود، چند وجه است:

۱-قساوت قلوب و ارتداد مردم از دین

در برخی روایات علت عدم تعیین وقت، چنین بیان شده است. امام جواد u فرمودند:
« لو عَیِّنَ لِهذا الامرِ وَقتٌ لَقَستِ القُلُوبُ وَ لَرَجَع عامه الناسِ عَن الاسلامِ و لکن قالوا: ما اَسرعَه! ما اَقربَه! تألُفاً اقلوبُ الناس و تقریباً للفرج»؛[۱۴۳]
اگر برای این امر وقتی تعیین شود، دل ها را قساوت می گیرد و توده مردم از اسلام برمی گردند. بگویید: چه زود است! چقدر نزدیک است! تا دل مردم آرام گیرد و فرج نزدیک شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۲-ناامیدی مردم

شما تصور کنید اگر هر از چند زمانی برای ظهور وقت تعیین شود ظهور به وقوع نپیوندد چه پیش خواهد آمد آیا مردم رفته رفته ناامید نمی‌شوند و اعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت و ظهور منجی از دست نی‌دهند؟ بنابر این باید بسیار مواظب بود و اجازه نداد «انتظار فرج» به عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادی شیعه در عصر غیبت بازیچه دست جاهلان یا شهرت طلبان گردد.[۱۴۴]

گونه‌های مختلف ناامیدی در ظهور

نا امیدى از ظهور حضرت بر چند گونه متصور است:

۱٫ ناامیدی از اصل ظهور

یأس و نا امیدى از اصل ظهور حضرت قائم u به طورکلى و بدون شبهه، همگى در حرام بودن آن اتفاق نظر دارند، زیراکه ظهور و قیام حضرت قائم u از ضروریات مذهب امامیه است، بلکه احتمال مى رود که از ضروریات دین اسلا م باشد؟ چون احادیث در این باره از حضرت رسول اکرم e در حد تواتر از طرق شیعه و سنى رسیده است .

۲٫ ناامیدی موقتی

نا امیدى از ظهور حضرت قائم uدر مدت معینى بر حسب پندارها و حدس ها به این که مثلاگفته شود: حضرت تا پنجاه سال دیگر ظهور نخواهد کرد. لازمه این پندار آن است که در آن مدت، منتظر نباشد، و حال آن که از بررسى احادیثى که امر مى کند در هر صبح و شام منتظر باشیم، ظاهر مى شودکه این گونه نا امیدى هم حرام باشد.

۳٫ ناامیدی از نزدیکی ظهور

نا امید بودن از نزدیکى زمان فرج و ظهور آن حضرت؟ یعنى این که احتمال نزدیک بودن آن را نفى نماید.
ظاهر از دلایل، حرام بودن این گونه نا امیدى نیز مى باشد، زیرا که از اخبار روایت شده از امامان u چنین استفاده مى شود که بدین جهت وقت ظهور بر مؤمنان مخفى مانده، تا در تمامى زمان ها منتظرش باشند؟ هر چند که حکمت هاى دیگرى نیز براى آن هست…[۱۴۵]

۳-مسئله بداء

بداء یکی از مباحث مهم عقیدتی شیعه است که در لغت به معنی «آشکار شدن« و در اصطلاح عقاید «به تغییر و تبدیل مقدرات» گفته می‌شود. مراد از بداء این است که گاه امری برای یک شخص در تقدیر گرفته می‌شود ولی به علت فراهم نشدن شرایط لازم یا وجود مانع، این تقدیر رخ نمی‌دهد. البته خداوند با علم کامل و بی‌نهایت خود بر همه امور اطلاع دارد.

نظریه علامه مجلسی در مورد بداء

مرحوم مجلسی از اصول کافی نقل می‌کند: «روزی پیامبر اکرم با جمعی از اصحاب نشسته بودند، مردی یهود که برای جمع آوری هیزم می‌رفت به آن حضرت رسید و گفت السّام علیک (مرگ بر تو باد)، حضرت جواب داد: علیک (برتو باد) اصحاب ناراحت شدند و گفتند: ای پیامبر! او برای شما آرزوی مرگ کرد، پیامبر فرمود: من نیز پاسخ او را دادم. امروز مار زهر آگینی او را گزیده و از پای در می‌آورد و او دیگر باز نمی‌گردد.
یهودی رفت و پس از مدتی با شته‌ای از هیزم بازگشت، وقتی اصحاب او را دیدند، پیامبر از مرد یهودی خواست بار هیزم را بر زمین بگذارد، وقتی به آن نگریستند، مار خطرناکی را در میان هیزم‌ها مشاهده کردند، پیامبر از مرد یهودی سؤال کرد: امروز چه کار نیکی انجام دادی؟ او گفت: کاری انجام ندادم، مگر آن که یکی از دو قرص نان خود را به فقیر دادم، حضرت فرمود به همین جهت خداوند این بلا را از تو دور کرد، همانا صدقه از وقوع حوادث ناگوار جلوگیری می‌کند.»
البته خداوند از هر دو حالت یهودی خبر دارد و شاید پیامبر نیز خبر داشته ولی برای تعلیم اصحاب ابتدا حالت اول (نیش زدن مار) فرموده است.
با توجه به بداء در تقدیرات امکان دارد در برخی علائم نیز بداء حاصل شود و علامتهایی که توسط پیشوایان گفته شده در مواردی تحقق پیدا نکند؟ زیرا انسان موجودی انتخاب گر و مختار است و گاهی می‌تواند در حوادث مربوط به سرنوشت خود تأثیر بگذارد و تغییراتی به وجود آورد پس اگر برای ظهور وقتی تعیین شود با وجود مسئله بداء ممکن است ظهور در آن وقت تحقق پیدا نکند که این خود عواقب دیگری در پی دارد[۱۴۶]

۴-تعجیل در ظهور

ترک توقیت و ارجاع ظهور آن حضرت (عج) به اراده خداوند تعالی و احتمال دادن ظهور در امروز و فردا قهراً باعث شوق و شادی در دعای تعجیل ظهور می‌شود و چه بسا ظهور آن بزرگوار متعلق و وابسته به دعا در تعجیل و طلب ان حضرت باشد.

۵-ترس از جان حضرت

هر گاه زمان ظهور آن بزرگوار معین شود و لااقل، بعضی از خواص آن حضرت، آن وقت را بدانند، به ناچار رفته رفته خاصّ و عام مردم از آن مطلع می‌شوند و در آن وقت دشمنان ایشان دراولین مرحله ظهورش آماده قتال با آن حضرت خواهند شد و قطعاً قوای آن حضرت، مثل قوای دشمن او نیست، چنانکه ازاخبار هم استفاده می‌شود، در اول ظهورش به صورت شبانی با چند گوسفند ظاهر می‌شود در نتیجه مغلوب خواهند شد.

۶-آمادگی منتظران در هر عصر

عدم تعیین وقت و نزدیک پنداشتن ظهور آن جان جهان در هر آن و زمان باعث حرکت سریع منتظران به سوی اصلاح خواهد شد چرا که بدیهی است وقتی انسان ورود بعضی از دوستان خود را از سفر ندیک بداند، ناچار در تهیه مقدمات ورود او سریع حرکت می‌کند و با ترس این که آن دوست ناگهانی وارد شود و این شخص هنوز برای آنچه از تشریفات است قیام نکرد.[۱۴۷]

ریشه یابی

 

 

    1. تعجیل و شتاب کردن در امر فرج ۲٫ عوام فریبی در اثر هوی و هوس ۳٫ توهم و خیال پردازی ۴٫ عدم تطبیق صحیح آثاری که بر اثر قدرت های روحی و ریاضت ها به دست می آورند. یعنی چیزهایی را در آینده پیش بینی می کنند، امّا در تطبیق آن ها اشتباه نموده و خیال می کنند ظهور است. لذا وقتی تعیین می کنند.

 

 

پیامدها

این عمل ـ جدای از این که ادعایی است بی دلیل و دروغی است آشکار؛ چرا که اهل بیت فرموده اند: کسی از زمان آن آگاه نیست. ـ پیامدهای متفاوتی دارد که به ذکر آن می پردازیم:

 

    1. ایجاد یأس و ناامیدی به سبب عدم تحقق ظهور در وقت تعیین شده ۲٫ ایجاد بدبینی نسبت به اصل ظهور ۳٫ ایجاد بدبینی به شخصیت امام در اثر عدم تحقق ظهور ۴٫ قساوت قلب ها ۵٫ برگشتن مردم سست ایمان از دین

 

 

راه مبارزه و درمان

 

۱٫ تکذیب:

محمد بن مسلم گوید: امام صادق u فرمود: یا محمد، من اخبرک عنا توقیتا فلاتهابن ان تکذبه فانا لانوقت لاحد وقتا.[۱۴۸] ای محمد، هر کس از جانب ما به تو خبر دهد که ما وقتی برای ظهور تعیین کرده ایم، بی مهابا و ترس او را تکذیب کن. زیرا ما برای هیچ کس [حتی خواص] وقتی تعیین نمی کنیم.
نکته قابل توجه این است که در روایت آمده است: «بی مهابا او را تکذیب کن.» از این تفسیر به خوبی بر می آید که نباید شخصیت زده شد. ابهت و بزرگی افراد نباید مانع تکذیب شود. هر کس با هر مقام و جایگاهی که دارد اگر برای ظهور وقتی معین کرد، بایستی تکذیب گردد.[۱۴۹]

۲٫ نزدیک دانستن ظهور همراه با تسلیم.

راه چاره این است که انسان ظهور را نزدیک بداند، هر لحظه منتظر ظهور باشد و با این حال، تسلیم اراده و امر الهی باشد و هیچ امری، پرده صبر او را ندرد که: « نجی المقربون»و « نجا المسلمون».[۱۵۰]
اگرچه ما از تعیین زمان برای ظهور نهی شده ایم اما این بدان معنا نیست که با موضوع ظهور به عنوان واقعه ای دور از دسترس که در آینده ای دور و نامعلوم به وقوع می پیوندد برخورد کنیم، بلکه باید همواره خود را در چند قدمی ظهور ببینیم و امیدوار باشیم که در زمان حیات خود، ظهور حضرت حجت، u ، را درک کنیم .

۳-روشنگری و تبین علما و دانشمندان دینی

همه باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگه داشتن مردم، حفظ شادابی و سرزندگی انتظار در آنها و یادآوری وظایف منتظران کنند و از پرداختن به موضوعات زمان ظهور و تعیین وقت برای آن خود داری نمایند.[۱۵۱]

۱۰٫تطبیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...