امنیت نظـامی به مفهوم آن است که کشور از خطر تهـدیدهای نظامی در امان باشد. بدیـهی است یک
جامعه، درشرایطی می­ تواند امنیت نظامی داشته باشد که علاوه بر داشتن قابلیت ­های اقتصادی، علمی، تکنولوژیک، انسانی، عمق استراتژیک و رهبری قوی، نیروهای مسلح آن جامعه نیز از توان رزمی نسبی برتر برای پاسخ گویی به تهدیدهای بالقوه و بالفعل نظامی موجود علیه کشور برخوردار باشند، به عبارت دیگر برای رسیدن به امنیت نظامی، کسب وتوسعه عوامل و مولفه­های قدرت نظامی برتر درابعاد محسوس، نامحسوس و برتری­ساز نسبت به رقیبان، ضرورتی حیاتی دارد و نیل به این عوامل، تنها در سایه وجود رهبری توانا، اقتصاد قوی، فناوری پیشرفته، وسعت مناسب، نیروی انسانی کافی، طرح­ریزی­ها وبرنامه­ریزی­های همه جانبه استراتژیک میسر است. پیروی از دکترین نظامی صحیح و اتخاذ سیاست دفاعی موثر در ابعاد ساختاری، تسلیحاتی، پرسنلی، بودجه­ای، دفاع غیرنظامی، رابطه تبعی قدرت نظامی وقدرت سیاسی وتدوین استراتژی بهینه نظامی درمجموع، ملاحظاتی هستند که قدرت نسبی نظامی و به پیروی از آن، امنیت نظامی نسبی را برای یک جامعه پدید می­آورند. توجه به ملاحظات یاد شده سبب می شود تا ترکیب، استعداد وطرح­های گسترش نیرویی در پهنه سرزمین، متناسب با وسعت خاک، طول مرزها و تهدیدها برنامه­ ریزی شوند و ضرورت خودکفایی، قانونمندی و ضابطه­گرایی نیز درنیروهای مسلح نهادینه شود. برخورداری نیروهای مسلح ازحمایت ملی و جایگاه اجتماعی مناسب، پاسخگو بودن طرح­های بسیج ملی، پیروی قدرت نظامی از قدرت سیاسی، بی­طرفی نیروهای مسلح در رقابت­های سیاسی و رعایت کامل ملاحظات دفاعی در آمایش سرزمینی نیز در زمره عوامل دیگری هستتند که امنیت نظامی را در یک کشور تقویت می­ کنند. پیروزی واقعی ملت­ها تنها در قالب صلح نهفته است و برای حفظ صلح و تن ندادن به جنگ و پیامدهای ناگوار وخانمان سوز آن، اگرچه باید همیشه آماده جنگ بود، ولی هنر برتر آن است که بدون توسل به جنگ، بتوان به اهداف مورد نظر، دست یافت، به عبارت دیگر، کشوری می ­تواند از امنیت نظامی برخوردار شود که
دانلود پایان نامه
بدون وارد شدن درجنگ، بتواند منافع حیاتی خود را حفظ کند و چنانچه به جنگ هم مبادرت ورزید،
قادر باشد منافـع حیاتی خود را تأمین نماید. نتیـجه­ای که از این مبـحث گرفته می­شـود آن است کـه
که موضوعاتی از قبیل دکترین نظامی، سیاست دفاعی، استراتژی نظامی، انسانی،درجه لیاقت، پختگی وشایستگی دولتمردان و نیز توان رزمی نسبی نیروهای مسلح درهرکشوری، متغیرهای مستقلی هستند که قدرت نظامی نسبی کشور و امنیت نظامی نسبی جامعه، متغیرهای وابسته به آنها راتشکیل می­ دهند.(تهامی، ۱۳۹۳: ۱۷-۱۶)
۲-۲-۴-۲ شاخص ­ها و مظاهر تهدیدات حوزه نظامی
حوزه نظامی به شدت با حوزه سیاسی رابطه دارد. از همین رو در مطالعات امنیتی موضوع امنیت در هر دو حوزه به دولت و حاکمیت ارجاع داده می­ شود. (Buzan & others, 1998: 126)
از سوی دیگر تهدیدات نظامی هم از نظر هدف و هم ابزار آن مورد توجه قرار می­گیرد لذا در برخی موارد تهدیدات نظامی، موضوعات نظامی را هدف خود قرار می­ دهند و در موارد دیگر تهدیدات نظامی،تهدید ازطریق ابزارنظامی تلقی می­شوند.شاخص ­ها وعناصر مهم مولفه نظامی امنیت عبارتند از:

 

    • منابع مالی و بودجه

 

    • کمیت و کیفیت نیروی انسانی

 

    • تجهیزات، وسایل و تسلیحات، پایگاه­های نظامی

 

    • کیفیت فرماندهی

 

    • توانایی­های رزمی (زمینی، هوایی و دریایی)

 

    • سطح تحقیق و توسعه و نوآوری

 

    • کیفیت روابط لشکری و کشوری

 

    • توان بسیج نیروها

 

    • وجود دکترین و استراتژی­ های نظامی

 

    • پهنه و عمق جغرافیایی

 

    • وضع مرزها(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۵۶)

 

بر اساس عناصر و شاخص­ های فوق و ماهیت قدرت نظامی، می­توان مرکز ثقل تهدیدات نظامی را
اقتدار بلامنازع نیروهای مسلح ملی که بطور طبیعی با حاکمیت و تمامیت سرزمینی گره خورده است.
قرار دارد. شاخص­ های تهدید محور فوق را می­توان در عناوین زیر خلاصه کرد.

 

    • کاهش منابع مالی

 

    • تضعیف نیروی انسانی (کمی و کیفی)

 

    • مخدوش شدن وحدت یگانگی نیروهای مسلح

 

    • حمله نظامی

 

    • بر هم خوردن تعادل قدرت نظامی همسایگان و منطقه

 

    • مخدوش شدن تمامیت ارضی

 

    • عدم دسترسی به دانش، فناوری و تجهیزات روز (پشتیبانی و رزمی)

 

    • وابستگی نظامی(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۵۷)

 

با توجه به مطالب مذکور می­توان شاخص ­ها و مظاهر تهدید دربعد نظامی را به شکل زیرتوضیح داد.
۲-۲-۴-۳ کاهش منابع مالی
کاهش منابع مالی نیروهای مسلح می ­تواند به کاهش اقتدار و توانایی­های آن منجرگردد. البته دربرخی از شرایط خاص مانند تغییرات منطقه­ای، خاتمه جنگ یا منازعات داخلی ممکن است بطور منطقی و به منظور تقویت سایر بخش­های جامعه، بودجه نظامی کاهش یابد. اگرچه دراین مورد نیزرعایت حزم احتیاط لازم است اما صرف نظر ازموارد اخیر، کاهش بودجه و ازدست رفتن منابع را باید شاخصی از تهدید قدرت و امنیت ملی ازبعد نظامی تلقی کرد. مظاهر تهدید علیه منابع مالی به شرح زیر می­باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۵۷-۲۵۶)
۲-۲-۴-۳-۱ تغییر در ارقام و ردیف­های بودجه
اگرچه معمولا دولت­ها به بودجه دفاعی- نظامی خود توجه دارند وحتی بخشی از آنرا بصورت سری و نامحدود پیش ­بینی می­ کنند اما ممکن است درشرایط عادی وبدلیل تعارضات­سیاسی یاعدم هماهنگی بخش­های لشکری و کشوری، گروه­ ها و اشخاص سیاسی، بودجه دفاعی- نظامی را کاهش دهند. این تهدید از آسیب­های ساختاری و رفتار داخلی ناشی می­گردد. (عصاریان نژاد و صنیعی، ۱۳۸۶: ۹۵)
در هر حال کاهش بودجه نیروهای مسلح بدون وجود توجیه منطقی و مصلحت، نشانه­ای از تهدید قدرت نظامی­خواهد بود. بدیهی است دراین موضوع، تناسب بودجه نظامی باشرایط داخلی و خارجی
همواره باید مورد توجه باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۵۸)
۲-۲-۴-۳-۲ مسدود کردن حساب­ها و توقیف اموال نظامی
در صورتی که حساب­های بانکی یا اموال و تجهیزات نظامی یک کشور ازسوی کشور دیگر یا مراجع بین ­المللی مسدود و توقیف گردد بدلیل تحت تاثیر قرار گرفتن اقتدار و توان نیروهای مسلح، علایمی از تهدید قدرت نظامی پدیدار شده است. (تریف و دیگران، ۱۳۸۳: ۲۹۱)
البته وقوع چنین امری مگر در موارد خاص دلالت بر غفلت و آسیب­های داخلی دارد زیرا معمولا مقدمه چنین اقداماتی، تنش­ها و تعارضات سیاسی است که در صورت تحلیل و پیش ­بینی صحیح می ­تواند نشانه­ای بر مظاهر تهدیدات نظامی نیز باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۵۹)
۲-۲-۴-۳-۳ هزینه کردن منابع در جنگ یا منازعات داخلی فراگیر
تقریبا تمام کشورها (حتی قدرت­های بزرگ) با محدودیت­های منابع روبرو هستند بنابراین نمی ­توانند بطور نامحدود و مستمر از منابع مالی در حوزه قدرت نظامی استفاده کنند. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۵۹)
ورود به جنگ­ها و منازعات داخلی وحتی خارجی وسیع و نسبتا طولانی، علامتی از کاهش منابع مالی و به تبع آن کاهش اقتدار دفاعی- نظامی است. (بوزان، ۱۳۷۸: ۳۰۲)
درگیری آمریکا در افغانستان و عراق، منابع مالی- نظامی این کشور را تحت تاثیر قرار داد. یکی از دلایل عدم موافقت افکار عمومی و تصمیم­ گیران آمریکایی در گشودن جبهه­ای جدید در اقدامات نظامی، کمبود منابع مالی در این بخش می­باشد. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۵۹)
۲-۲-۴-۴ تضعیف کمی و کیفی نیروی انسانی
نیروی انسانی کارآمد در رده­های مختلف نیروهای مسلح از مهمترین ارکان اقتدار این نیروها می­باشد. تضعیف عمدی یا غیر عمدی کمیت یا کیفیت این نیروها شاخصی برای تهدید قدرت نظامی خواهد بود. مظاهر تهدید علیه نیروی انسانی به شرح زیر می­باشد(گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۵۹)
۲-۲-۴-۴-۱ کاهش کمیت نیروی انسانی
تعداد اعضای نیروهای مسلح وچگونگی توزیع آن در رده­های مختلف طولی و عرضی اهمیت زیادی دارد. البته با توجه به شدت و ضعف شرایط بحرانی، این کمیت و توزیع آن تحت تاثیر قرار می­گیرد. (آلبرشت، ۱۳۸۲: ۱۴)
کاهش کمی نیروها ممکن است ناشی از سیاستگذاری، بازنشستگی، استعفا، اخراج، تلفات جنگ یا حوادث طبیعی باشد.برخی ازاین اسباب ارادی وناشی ازآسیب­های یک­سیستم­می­باشد.بازنشستگی­های همزمان و گروهی، نمونه ­ای از آسیب­های برنامه­ ریزی است. (گروه مطالعاتی امنیت، ۱۳۸۷: ۲۶۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...