Rheme

 

Theme

 

 

 

 

 

 

    • بندهای کهین[۱۴۵]: هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۰۰) بندهای کهین را بندهایی میدانند که فاقد ساختار وجه و گذرایی هستند و معمولاً برای صدازدن، سلام، تعجب و هشدار به کار میروند. این بندها همچنین فاقد ساختار آغازگر-خبری هستند. تامسون (۲۰۰۴، ص ۱۴۸) نیز ویژگی این بندها را نداشتن محمول میداند و معتقد است اصولاً تحلیل آغازگر-خبری بر روی این بندها صورت نمیگیرد.

پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

  • بندهای محذوف مرجعدار[۱۴۶]: هنگامی رخ میدهند که بخشی از بند به خاطر موجود بودن در بافت پیشین، حذف شده است (هلیدی و متیسون،۲۰۰۴، ص ۱۰۰).

 

 

 

  • بندهای محذوف بیمرجع[۱۴۷] : بندهایی هستند که قسمتی از آنها حذف شده بیانکه در بافت آن قسمتها آمده باشد (هلیدی و متیسون،۲۰۰۴، ص ۱۰۰ و تامسون،۲۰۰۴، ص ۱۴۹). به عنوان نمونه در یک مکالمه. مثال زیر از تامسون (در متن اصلی Fig 6.11) است:

 

 

 

 

 

(would you most like to meet)?
‘d most like to meet) Your real father

 

Who
(I

 

 

 

Rheme

 

Theme

 

 

 

 

 

 

  • بندهای مقید وابسته زماندار[۱۴۸]: بندهایی هستند که معمولاً یک حرف ربط[۱۴۹] در آغاز و به عنوان آغازگر دارند. حرف ربط در این بندها آغازگر است.

 

 

 

  • بندهای مقید وابسته بیزمان[۱۵۰]: ممکن است دارای حرف ربط یا فاقد آن باشند، در صورت داشتن حرف ربط، آن حرف ربط و نهاد/فاعل آغازگر و در صورت نداشتن حرف ربط، بند فاقد آغازگر است و تنها خبر دارد. مثالها از هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۰۰) در متن اصلی (Fig. 3.25)

 

 

 

 

 

being locked
not blaming them to avoid delay

 

all the doors

 

with
while

 

 

 

 

 

topical

 

structural

 

 

 

Rheme

 

 

 

Theme

 

 

 

 

 

 

  • بندهای مقید درونهای[۱۵۱] : بندهایی هستند در درون ساختار یک گروه اسمی، به عنوان بندهای ربطی توصیفی[۱۵۲]، کاربر دارند. هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۰۰) ساختار آغازگریی-خبری این بندها را همانند ساختار آغازگر-خبری بندهای وابسته میدانند. اگرچه معتقدند به سبب مرتبه پایین این بندها و این واقعیت که این بندها به عنوان سازه های یک جمله عمل کاربرد ندارند، توزیع آغازگر-خبری آنها در گفتمان اندک بوده و برای اهداف عملی حتی قابل اغماض است.

 

 

۳-۲-۱-۳-۱-۳- آغازگر متنی، بینافردی و موضوعی
همانطور که پیشتر گفته شد، بند در لایه معنایی تجربی خود دارای سه عنصر است: فرایند، مشارک، عوامل پیرامونی. هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۷۹) معتقدند نکته کلیدی در تعیین آغازگری جملات این نکته است که آغازگر حاوی تنها و تنها یکی از این عناصر فرانقش تجربی است. این نکته را تامسون (۲۰۰۴، ص ۱۷۳) نیز به عنوان ملاک اصلی در تعیین آغازگر میداند. به طور خلاصه یعنی آغازگر با اولین عنصر فرانقش تجربی در پایان مییابد، چه فرایند باشد، چه مشارک و چه عامل پیرامونی. هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۷۹) این سازه را، در فرانقش متنی، «آغازگر موضوعی»[۱۵۳] مینامند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...