کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو




 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia
 



حافظ سعدی
در غزلیات حافظ انگار معشوق در مکانی بالاتر از عاشق ایستاده است و آنچه از معشوق به عاشق میرسد، باید به سمت پایین حرکت کند تا به جایگاه نازل عاشق برسد. حافظ فعل «افتادن» را برای آن به کار میبرد:
پایان نامه - مقاله
از رهـگـذر خاک سر کوی شــــما بود هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد(۱۱۰/۴)
ز خاک کوی تو هرگه که دم زند حافظ نسیم گلشن حان در مــشام ما افتد(۱۱۴/۸)
کاربرد فعل افتادن در این ابیات علاوه بر حرکت روبهپایین، بر این نکته نیز دلالت میکند که آنچه از معشوق به عاشق رسیده، فراتر از لیاقت و شایستگی او میباشد. عاشق آن را به دست نیاورده؛ بلکه به دست او افتاده است.
سعدی فعل افتادن را دربارهی عشق و جایگاه معشوق به کار میبرد: «آخر ای کعبهی مقصود کجا افتادی؟»(۴۳۸/۱۰)؛ «کشتی هرکه در این ورطهی خونخوار افتاد»(۳۵۰/۳)؛ «سعدی این ره مشکل افتـــاده است..»(۵۳۸/۷)؛ «نامت انـدر دهن پیـر و جـوان اندازم»(۵۳۸/۲).
نکتهی دیگری که بیانگر جایگاه پایین معشوق در شعر سعدی است، مسألهی نگاه میباشد. «سعدی بیشتر از دیگر شاعران ادب فارسی به نظر و نگاه اهمیت داده است؛ آن هم نه نگاه معشوق به عاشق که بر پایهی لطف و مرحمت است، بلکه نگاه عاشق به معشوق که تنها حظ و بهرهای است که نصیب عاشق میشود. این نوع نگاه از زبان سایر شاعران گاهی به اشارت کوتاه بیان میشود، گاهی نیز برای معشوق چنان مقامی قایل هستند که عاشق را یارای چنین نگاهی نیست؛ اما از دیدگاه سعدی چنین نگاهی نه تنها مذموم نیست، بلکه ممدوح و پسندیده است؛ لذا بارها و بارها بیان میشود»(معروف، ۱۳۸۵: ۶۸). تصویری که سعدی از این نگاه ارائه میکند به گونهای است که انگار عاشق در مکان بلندی ایستاده است، سر را باید پایین بیاورد و به معشوق نگاه کند. برای همین واژه های «نظرافکندن »، «نظر انداختن» و «نظر افتادن» را برای نگاه عاشق به معشوق به کار میبرد؛ اما در محدودهی پژوهش ما حتی یک مورد هم این اصطلاحات را برای نگاه معشوق به کار نبرده است چون معشوق از نظر او چندان بلند مرتبه نیست؛ بلکه «بلند از نظر مردم کوتهبین است»(۳۵۴/۲): «نظر به روی تو انداختن حرامش باد»(۳۲۶/۱۰)؛ «دیوانهی عشقت را جایی نظر افتاده است»(۱۱۸/۵)؛ «دگر ره دیده میافتد بر آن بالای فتانم»(۱۹۰/۳)؛ «مده ای رفیق پندم که نظر بدو فکندم»(۵۸/۱۱).
در کل غزلیات سعدی نیزچنین تصویر از نگاه عاشق فراوان به چشم میخورد: «هر آفریده که چشمش بر آن جمال افتاد..»(۲۹۱/۳)؛ «چشم مسافر که بر جمال تو افتاد...» (۲۳۲/۶)؛ «باری مگرت بر رخ جـانــان نظــــر فتاد…»(۶۵۷/۳)؛ «هر که چشمش بر چنان روی افتاد..»(۱۲۳/۲)؛ «نـظر به روی تو صــاحبدلــی نیـندازد...»(۵۸۹/۷)؛ «نیکم نظر افتاد بر آن منظر مطبوع…»(۲۷۲/۸)؛ «نظر از مــدعــیان بــر تو نمــیاندازم…»(۲۵۹/۱)؛ «چون چـشــم برافکنــم بــر آن رو»(۵۲۳/۶).
نگاه معشوق به عاشق در غزلیات سعدی به گونهای است که انگار هر دو در یک سطح قرار دارند یا عاشق بالاتر است و معشوق باید سر بردارد و به او نگاه بکند:
به رهت نشسته بودم که نظر کنی به حالم{نظر کردن نه افکندن}
نکنی که چشم مستت ز خمار بر نباشد(۹۰/۴).
حافظ که چشم او «زیر بام قصر آن حوری سرشت»(۷۷/۸)است؛ نظر افکندن را از معشوق آن هم با التماس و خواهش طلب میکند: «بر آستان مرادت گشادهام در چشم/ که یک نظر فکنی خود فکندی از نظرم»(۳۳۰/۳)؛ «بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم»(۳۷۴/۵)؛ «می فکن بر صف رندان نظری بهتر از این»(۴۰۴/۱) «مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت» (۳۸۷/۲)؛ «ای شاه حسن چشم به حـــال گدا فکن» (۲۴۳/۲).
سعدی میگوید:«گرت وقتی گذر باشد، نظر با جانب ما کن»(۶۲/۹)؛ درخواست نگاه از معشوق غرورآمیز است؛ علاوه بر آن «گذر باشد» را به کار میبرد نه«گذر افتد» که اصطلاحی رایج است و حافظ آن را برای معشوق به کار میبرد:
همای اوج سعادت به دام ما افتد اگر تو را گذری بر مقام ما افتد(۱۱۴/۱).
سعدی به ندرت طرحوارهی صعود را برای نگاه معشوق به کار برده است که در این موارد نادر نگاه عرفانی و معشوق آسمانی مطرح است:
وگر بهشت مصـور کنند عارف را به غیر دوست نشاید که دیده بردارد(۳۲۶/۶).
گفتیم که گاهی این دو طرحواره در کنار هم به کار رفتهاند. سعدی ابتدا سقوط و سپس صعود را بیان میکند: «جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد»(۳۹۰/۷)؛ «بنشین که در ایامت برخاست فغان از ما»(۲۴۲/۵). در بارهی معشوق فعل نشستن- که جهت حرکت آن رو به پایین است- و دربارهی عاشق فعل برخاستن را-که جهت حرکت آن رو به بالا است- به کار میبرد. از معشوق میخواهد که حالت ایستادن و قیام خود را تیدیل به حالت نشستن کند، لحن کلام در مصراع دوم (کاربرد فعل امر به صورت مفرد)نیز خواری و مذلت این درخواست را نشان میدهد. این ابیات نشان میدهند که برترین حالت برای انسان همان حالت ایستادگی است و حالت نشستن مرتبهی نازلتری برای اوست. از این رو عشق برانگیزی و جلوهگری معشوق با حرکت رو به پایین و شور و اشتیاق عاشق با حرکت رو به بالا تصویرگری شده است.
حافظ ابتدا طرحوارهی صعود و سپس طرحوارهی سقوط را مطرح میکند:
رتبت دانش حافظ به فلک بر شده بود کرد غمخواری شمشاد بلنـدت پـستم(۳۱۴/۹).
حـبابوار بر انــدازم از نـشاط کــلاه اگر ز روی تو عکسی به جـام ما افتــد(۱۱۴/۲).
از راه نظر مــرغ دلــم گشـت هواگیر ای دیده نگه کن که به دام که در افتاد(۱۱۰/۲).
در آستان جانان از آسمــان میندیش کز اوج سر بلندی افتی به خاک پستی(۴۳۴/۶).
مصراعهای اول در ارتباط با عاشقند، عاشقی که میخواهد به معشوق برسد، به دلیل جایگاه بلند معشوق باید رو به بالا حرکت کند؛ اما وقتی به معشوق رسید در برابر عظمت مقام او سر تعظیم فرود میآورد که با طرحوارهی سقوط بیان شده است.
تمام ابیاتی از غزلیات سعدی حاکی از تواضع در برابر معشوق که در قسمت طرحوارهی سقوط آورده شد، دیدگاه ما را تأیید میکنند:
خواهم اندر پایش افتادن چو گوی ور به چوگانم زند هیچش مگوی(۷۰/۱).
این بیت را میتوان منبعث از این استعارهی مفهومی دانست که «عشق بازی است». این استعاره کوچک شمردن عشق و معشوق را در خود دارد. اولین مفهومی که با شنیدن کلمهی «بازی» به ذهن میرسد، جنبهی سرگرمی و غیر جدی بودن در عین لذتبخشی است. عشق نیز از نظر سعدی نوعی سرگرمی محسوب میشود. بازی یک فرایند است، دارای ابتدا و انتها است؛ پایدار و ماندگار نیست؛ وقت آن به اتمام میرسد؛ بازی میتواند فردی یا گروهی باشد. عشق نیز میتواند گروهی باشد:«ز دست رفته نه تنها منم در این سودا/ چه دستها که ز دست تو بر خداوند است»(۲۱۵/۱۰). سعدی عشق را بازی میداند: «بیم مات است در این بازی بیهوده مرا / چه کنم دست تو بردی که دغل باختهای»(۳۵۳/۱)، درحالیکه حافظ میگوید: «عشقبازی کار بازی نیست ای دل سر بباز»(۲۶۷/۶).
مثال دیگری که دال بر تواضع سعدی در برابر معشوق و دارای طرحوارهی سقوط میباشد، این است: «در پای رقیبش چه کنم گر ننهم سر»(۱۸/۵)؛ واژهی «چه کنم»، نارضایتی و ناگزیری سعدی را از این تواضع نشان میدهد و تمثیل مصراع دوم ناچاری و استیصال او را بهتر به تصویر میکشد:«محتاج ملک بوسه دهد دست غلامان» . و نیز این بیت سعدی که معرف دیدگاه اوست:
بی مغز بود سر که نهادیم پیش خلق دیگر فروتنی به در کبریا کنیم(۵۰/۲).
بنابراین معشوق در ذهن سعدی در مکانی پایینتر از عاشق قرار دارد و آنچه دربارهی بزرگداشت او گفته شده، به زیبایی ظاهری مربوط میشود. به دلیل آنکه از میان القاب معشوق در غزلیات سعدی ماه و آفتاب، به ترتیب با ۳۱ و۱۶مرتبه کاربرد بالاترین بسامد را دارند(چرمگی،۱۳۸۹: ۶۳)؛ اما در این استعارهها فقط جنبهی زیبایی آن مد نظر بوده است و به جایگاه این دو پدیده که در آسمان قرار دارند و به ناچار عاشق باید مسیری از زمین به آسمان را طی کند؛ اصلاً توجه نشده است. ماه سعدی زمینی است: «ور گویمت که ماهی مه در زمین نباشد»(۵۷۷/۱).
وقتی جایگاه معشوق پایینتر از عاشق باشد؛ رسیدن به او یعنی در سراشیبی قرار گرفتن و رو به پایین حرکت کردن. این حرکت به مراتب سادهتر از بالارفتن از شیب تند و صعود به قله است. برای همین است که در قسمت حرکت افقی دیدیم که حافظ بیشتر به توصیف راه عشق و مشکلات و سختیهای آن میپردازد، چون معشوق او دست نیافتنی و یا لااقل صعبالوصول است. سعدی بیشتر به توصیف خود معشوق میپردازد؛ چون در دسترس اوست، هرچند برای این دستیابی سعی و مجاهدت عاشق شرط اصلی موفقیت باشد.
انسان هرچه از پایین به بالا میرود، وسعت نظر بیشتری پیدا میکند و افق دید او گسترش مییابد و هرچه پایینتر میرود و به زمین نزدیکتر میشود؛ میتواند جزئیات بیشتری را ببیند. این مسأله با کلینگری حافظ و جزئینگری سعدی تناسب دارد.
از جایگاه بلند مفهوم دیگری را میتوان استنباط کرد و آن «احاطه» است. «معمولاً برای آنکه نشان دهیم چیزی بر چیز دیگر احاطه دارد، میگوییم او بالای آن قرار دارد. در این مورد شباهتهای هستیشناختی و معرفتشناختی در کار است. وقتی کسی به چیز دیگر احاطه دارد، تمام جزئیات آن چیز در اختیار اوست؛ همانگونه اگر او از لحاظ مکانی بالاتر از آن قرار گیرد، از لحاظ بصری تمام جزئیات آن را میبیند»(قائمینیا، ۱۳۹۰: ۳۶۲). در غزلیات حافظ که معشوق از جایگاه بلندی برخوردار است، کاملاً بر عاشق و کارهای او اشراف دارد و اگر عاشق قدم نادرستی در راه عشق بر دارد به او تذکر میدهد:
گفتا برون شدی به تمــــاشــای مــاه نــو
از مــــاه ابـــروان منت شــرم بــاد رو(۴۰۶/۱).
گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ
یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود(۲۱۱/۸).
سـر فراگوش مــن آورد و بـه آواز حــزیـن
گفت ای عاشق دیرینهی من خوابت هست(۲۶/۳).
۴-۲-۳٫طرحوارهی چرخشی
گفتیم که آنچه باعث شکلگیری طرحوارهها میشود، تجربیاتِ فیزیکی و اجتماعیِ ما از جهان خارج است که ساختهایی را در ذهن به وجود میآورد که ما آنها را به زبان خود انتقال میدهیم. این تجربیات قلب استعارات مفهومی و انواع طرحوارههای تصویر را تشکیل میدهند(عموزاده،۱۳۹۱: ۷۲). یکی از این تجربیات دیدن چرخش و حرکت دایرهوار پدیده ها حول یک محور است؛ مثلاً، سنگی که در آب میافتد از نقطهی فرو افتادن آن امواجی دایرهوار پدید میآیند، حرکت دایرهوار افلاک، حرکت چرخ که از هزارهی چهارم پیش از میلاد اختراع شده و همواره با سرنوشت بشر دمساز بوده است، حرکت دایرهوار(طواف) به دور اماکن مقدس، حرکت پرگار، حرکت صوفیان در سماع و حرکت دایرهوار در ورزش زورخانهای نمونه های عینی حرکت دایرهوار در تجربیات روزمره هستند. تجربهی حاصل از مشاهده و درک همین حرکتهای دایرهوار، طرحوارهی چرخشی را در ذهن انسان شکل میدهد. در زبان فارسی برای بیان مفاهیم انتزاعی متعدد و حتی متضاد از آن استفاده میشود.
جانسون نیز در کتاب خود(۱۹۸۷: ۱۲۱) بر مبنای تجربهی توالی رویداد در جهان اطراف، طرحوارهای را تحت عنوان طرحوارهی چرخهای در زیر مجموعهی طرحوارهی مکانی-حرکتی مطرح میکند که دیدگاه او در زیر بهطور کامل شرح داده میشود.
ما جهان خارج و هر آنچه که در آن است مانند روز و شب، فصلها، دورهی زندگی که با تولد آغاز و با مرگ پایان مییابد و جز آن را همچون جریاناتی دورهای تجربه میکنیم. بقای ما در جهان وابسته به تعدادی چرخهی پیچیده و تکرار شونده همانند ضربان قلب، تنفس و گوارش است که بر هم اثرگذار هستند.
طبق تعریف جانسون یک چرخه، دایرهای زمانمند است که توسط مرحلهی آغازین شروع میشود، از طریق توالیِ وقایعی مرتبط، به پیش میرود و سرانجام در نقطهی شروع به پایان میرسد تا مجدداً چرخهی بعدی را آغاز کند.
به باور جانسون علاوه بر این چرخه های طبیعی، چرخه های قراردادی هم وجود دارد(مثل نامگذاری روزهای هفته) که گرچه ممکن است به چشم نیایند؛ اما وجود و استحکام و ثباتشان را هنگام تخطی از آن میتوان درک کرد(مانند کاهش روزهای هفته به پنج روز). این طرحواره در هریک از دو صورت خود، اصلیترین الگو برای درک مفهوم زمان محسوب میشود.
به نمونههایی از کاربرد طرحوارهی چرخشی در زبان فارسی میتوان اشاره کرد: بگرد تا بگردیم (مبارزه کردن)؛ دورت بگردم(اظهار محبت)؛ چرخ زندگی را گرداندن(برآوردن احتیاجات و نیازها)؛ دور کسی جمع شدن(پیوستن به کسی همراه با حمایت و پشتیبانی)؛ دور کسی خط کشیدن (نادیده گرفتن)؛ دنیا دور سر کسی چرخیدن (گیج شدن و نفهمیدن)؛ فردی را پیچاندن(کسی را تحت فشار قرار دادن)؛ در همه جا پیچیدن(منتشر شدن)؛ زبان نچرخیدن به چیزی(توانایی یا جرئت گفتن مطلبی را نداشتن)؛ روی یک پاشنه چرخیدن(گذشتن وضع به یک منوال)؛ کسی را پرگار کردن(سرگردان کردن کسی) و کار کسی پیچیدن(دشوار شدن).
۴-۲-۳-۱٫ سعدی
ابیات حاوی طرحوارهی چرخشی در یک چهارم غزلیات سعدی که محدودهی پژوهش ما را تشکیل میدهد، به لحاظ مفاهیم انتزاعی به کار رفته در سه گروه جای میگیرند:
الف) در این دسته از ابیات «به سراغ کاری نرفتن» و «رها کردن» مفهومی انتزاعی همچون «عشق» یا «ارتباط و همنشینی» در قالب طرحوارهی چرخشی البته با فعل منفی بیان شده است:
شاید که آستینت بر سر زنند سـعدی تا چون مگس نـگردی گرد شکردهانان (۱۸۷/۱۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-22] [ 12:12:00 ب.ظ ]




۹۱۴/۰
پاداش مشروط
۸۹۸/۰
ارزیابی و بازخور
شکل ۲-۵: مدل مفهومی نهایی تحقیق
۸۲۸/۰
مدیریت بر مبنای استثناء فعال
توسعه و تسهیم
۵-۵ جنبه نوآوری تحقیق
جنبه ی نوآوری این تحقیق از آن جهت است که به طور خاص به یک بعد از ابعاد پیاده سازی مدیریت دانش پرداخته است در تحقیقات پیشین بعد رهبری در کنار سایر ابعاد مورد بررسی قرار گرفته که این امر باعث کلیت بخشیدن به یافته ها می گردید در این تحقیق سعی شد به صورت متمرکز تر و دقیق تری به این بعد پرداخته شود. همچنین از این جنبه که در این تحقیق سعی شد مدل های جدیدی مورد استفاده قرار گیرند، لذا در مورد سبک رهبری، پس از بررسی سیر تکامل مکاتب رهبری مدل رهبری باس که جزء مباحث جدید در بحث رهبری می باشد مورد استفاده قرار گرفت و در مورد مدیریت دانش مدل سنگ بنای مدیریت دانش که تقریباً در بر گیرنده ی اجزاء مهم سایر مدل های مطرح شده در این زمینه است مورد استفاده قرار گرفت.
۶-۵ محدودیت های تحقیق
دقت پایین در پاسخگویی به پرسشنامه ها یکی از مشکلات پیش رو بود که سعی شد با حضور محقق در زمان پاسخگویی به پرسشنامه ها و رفع ابهامات احتمالی برای پاسخ دهندگان، امکان بروز این مسئله به حداقل ممکن رسانده شود،
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
نو بودن موضوع در سازمان و کمبود یا فقدان آمار و ارقام مربوط به عملکرد مربوط به این زمینه از دیگر محدودیت های پیش روی محقق در انجام این تحقیق بود.
محدودیت زمانی
۷-۵ پیشنهاد های تحقیق
در این تحقیق بر اساس نتایج و یافته های حاصل از تحقیق دو سری پیشنهاد ارائه گردید، یک دسته پیشنهاداتی که به سازمان مورد بررسی و سازمان های مشابه به منظور بهبود عملکرد آن ها در حوزه ی مورد بررسی این تحقیق است و دسته دوم پیشنهاداتی برای پژوهشگرانی که قصد انجام تحقیق در این زمینه را دارند.
۱-۷-۵ پیشنهاد هایی بر اساس یافته های تحقیق
با توجه به تأیید رابطه قوی میان سبک رهبری و مدیریت دانش سازمان ها باید در هنگام پیاده سازی مدیریت دانش به بعد رهبری توجه ویژه داشته باشند.
به کارگیری رهبری تبادلی به منظور پیاده سازی موفق تر مدیریت دانش در صندوق ضمانت صادرات ایران
به منظور تقویت بعد رهبری دانش در این سازمان کمک کردن به زیردستان باید متناسب با تلاش آن ها صورت گیرد.
مشخص کردن افرادی که برای رسیدن به اهداف برجسته شایسته می باشند، می تواند در تقویت بعد رهبری دانش در این سازمان مؤثر باشد.
تعیین منافع دریافتی افراد بعد از تحقق اهداف و بیان احساس رضایت از زیردستان تنها پس از تحقق اهداف توسط آن ها نیز می تواند بعد رهبری دانش در این سازمان را تقویت کند.
تمرکز بر رسیدگی به اشتباهات، انتقادات، شکایت ها، انحراف از معیارها و شکست ها در رهبری دانش در این سازمان اهمیت بسزایی دارد.
پیگیری منشأ تمام اشتباهات و درس گرفتن از اشتباهات در جهت دستیابی به استاندارها نیز به منظور تقویت بعد رهبری دانش در این سازمان باید مد نظر قرار داده شود.
اجتناب از دخالت در مسائل مهم و اجتناب از تصمیم گیری تضعیف کننده بعد رهبری دانش در این سازمان است.
طفره رفتن از پاسخ به سؤالات مهم و جدی و عدم حضور به هنگام نیاز تضعیف کننده بعد رهبری دانش در این سازمان است.
پیاده سازی شاخص های مربوط به ویژگی های آرمانی شامل القای افتخار و غرور به اعضاء توسط رهبر و صرفنظر از علایق فردی به خاطر مصلحت گروه، عمل کردن به شیوه ای که باعث جلب احترام دیگران می شود و نشان دادن احساس قدرت و شایستگی توسط رهبر تقویت کننده بعد رهبری دانش در این سازمان است.
به کارگیری شاخص های مربوط به رفتارهای آرمانی مانند صحبت کردن در مورد مهمترین ارزش ها و باورها، توجه به نتایج معنوی و اخلاقی تصمیمات و تأکید بر اهمیت داشتن حس همکاری در مأموریت ها بعد رهبری دانش در این سازمان را تقویت می نماید.
به کار بستن شاخص های ترغیب ذهنی شامل بررسی دقیق پیشنهادها، جستجوی چشم اندازهای مختلف به هنگام حل مسئله، وادار کردن دیگران به نگریستن به مسائل از زوایای مختلف و تشویق به کارگیری نگرش جدید و تفکر غیر سیستمی برای پرداختن به مسائل می تواند تقویت کننده بعد رهبری دانش در این سازمان یاشد.
شاخص های تشکیل دهنده انگیزش الهام بخش مانند صحبت خوش بینانه درباره آینده، تأکید بر اهمیت آینده نگری، القای حس امید نسبت به دستیابی به اهداف نیز تقویت کننده بعد رهبری دانش در این سازمان است.
به کار گیری شاخص های مربوط به متغییر ملاحظات فردی مانند کمک به برآورده کردن استعدادهای بالقوه زیردستان، صرف وقت برای راهنمایی و آموزش، رفتار کردن با دیگران به عنوان اشخاص و نه صرفأ به عنوان اعضای گروه، توسعه فردیت و تسهیل رشد افراد از جمله عوامل تقویت کننده بعد رهبری دانش در این سازمان می باشند.
۲-۷-۵ پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی
با توجه به گستردگی نظریه ها و سبک های رهبری در تحقیقات آتی می توان به بررسی سایر سبک های رهبری مؤثر بر مدیریت دانش پرداخت،
تحقیق حاضر به نوع سازمان از لحاظ دولتی یا خصوصی بودن تمرکز خاصی نداشته است لذا بررسی مقایسه ای سبک های رهبری مؤثر بر مدیریت دانش در سازمان های دولتی و خصوصی می تواند در تحقیقات آتی صورت گیرد،
تحقیق حاضر رابطه بین سبک رهبری و مدیریت دانش را بدون در نظر گرفتن متغییرهای میانجی و تعدیل گر احتمالی بررسی نموده است لذا در تحقیقات آتی می توان متغییرهای میانجی و تعدیل گر ی را که ممکن است بر این رابطه تأثیر داشته باشد را مورد بررسی قرار داد،
با توجه به اینکه هر سازمان متناسب با نیروی انسانی فعال در آن باید سبک رهبری مناسبی را به کار گیرد لذا امکان انجام این تحقیق در سازمان ها و جامعه های آماری دیگر نیز وجود دارد.
منابع و مآخذ
منابع فارسی
ابطحی، سید حسین و صلواتی، عادل. (۱۳۸۵). مدیریت دانش. تهران: انتشارات پیوند نو، چاپ اول.
ابطحی، سید حسین، و خیراندیش، مهدی. (۱۳۹۰). مدیریت دانش، با رویکرد بستر سازمانی. تهران: نشر مدیران امروز، ۲۰۶-۱۹۸.
احسان فر، گلشن. (۱۳۹۰). رابطه رهبری تحول آفرین و خلاقیت و نوآوری سازمانی در شرکتهای خصوصی بیمه ایران. پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته مدیریت بازرگانی (گرایش بیمه)، استاد راهنما: دکتر نادر مظلومی دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده حسابداری و مدیریت.
اخوان، پیمان، اولیایی، انوش، دسترنج ممقانی، نسرین و وثقی، فاطمه. (۱۳۸۹). توسعه فرآیندهای چرخه ی مدیریت دانش مبتنی بر عوامل موثر بر موفقیت مدیریت دانش. فصلنامه سیاست علم و فناوری، سال سوم ، ۲.
آذر، عادل، غلامزاده، رسول، و قنواتی، مهدی. (۱۳۹۱). مدلسازی مسیری- ساختاری در مدیریت کاربرد نرم افزار Smart PLS. تهران: انتشارات نگاه دانش.
استادی جعفری، حمید. (۱۳۹۱). اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت اجرای سیستم مدیریت دانش. پایان نامه
کارشناسی ارشد، استاد راهنما: دکتر حسن قاسمی، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده مدیریت و حسابداری.
اعرابی، سید محمد و موسوی، سعید. (۱۳۸۹). استراتژی دانش. تهران : انتشارات مهکامه، ۱۱-۱۰ .
افجه، دکتر سید علی اکبر. (۱۳۸۰). مبانی فلسفی و تئوریهای رهبری و رفتار سازمانی. تهران: سازمان مطاله و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی.
الرک، پاملا ال، و بی ستل، رابرت. (۱۳۸۰). درسنامه پژوهشی پیمایشی: رهنمودها و استراتژی هایی برای انجام دادن پیمایش. (ترجمه مهراندخت نظام شهیدی و دیگران). تهران: انتشارات آگاه.
الوانی، مهدی. (۱۳۹۰). مدیریت عمومی. تهران: نشر نی.
الوداری، حسن. (۱۳۸۹). تدوین الگوی توسعه رهبری تحول آفرین در دانشگاههای کشور در راستای تعدیل بیگانگی شغلی. رساله دکتری، دانشکده مدیریت دانشگاه تهران.
ایران نژاد پاریزی، مهدی. (۱۳۸۵). اصول و مبانی مدیریت در جهان معاصر. تهران: انتشارات نشر ایران، چاپ اول.
برگرون، برایان.(۱۳۸۶). اصول مدیریت دانش: درک و شناخت آنچه در KM وجود دارد یا ندارد.(ترجمه منوچهر انصاری). تهران: موسسه کتاب مهربان نشر.
بلاگ، مارک. (۱۳۸۰). روش شناسی علم اقتصاد. (ترجمه غلام رضا آزاد). تهران: انتشارات نی، چاپ اول.
تسلیمی، محمدسعید، بازرگان، عباس، موسی خانی، محمد، و الواداری،‌ حسن. (۱۳۹۰). تدوین الگوی توسعه ی رهبری تحول آفرین در دانشگاه های کشور در راستای تعدیل بیگانگی شغلی (مورد مطالعه: دانشگاه پیام نور). نشریه مدیریت دانشگاه تهران.
چوپانی، حیدر، حیات، علی اصغر، و زارع خلیلی، مجتبی. (۱۳۹۰). ارزیابی میزان بکارگیری مؤلفه های رهبری تحول آفرین در شرکت های بیمه البرز. مجموعه مقالات هجدهمین همایش ملی و چهارمین همایش بین المللی بیمه و توسعه. تهران: بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران پژوهشکده بیمه.
حافظ نیا، محمدرضا. (۱۳۸۷). مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، چاپ پانزدهم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:11:00 ب.ظ ]




عدم رد

 

 

 

اصلی دوم

 

محافظه کاری در گزارشگری مالی بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تاثیر معناداری دارد.

 

مثبت

 

عدم رد

 

 

 

فرعی اول

 

محافظه کاری پایین بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تاثیر معناداری دارد.

 

مثبت

 

عدم رد

 

 

 

فرعی دوم

 

بین محافظه کاری متوسطو کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش رابطه معناداری وجود ندارد.

 

—–

 

رد

 

 

 

فرعی سوم

 

محافظه ­کاری بالا بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تاثیر معناداری دارد.

 

مثبت

 

عدم رد

 

 

 

فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادها
5-1- مقدمه
در فصل چهارم فرضيه‌هاي پژوهش تجزيه و تحليل شد. بنابراين، در اين فصل، ابتدا خلاصه‌اي از نتايج بدست آمده در فصل قبل بيان مي‌شود و سپس به شرح و بحث نتايج به دست آمده، محدوديت‌ها و پيشنهادهاي کاربردي پژوهش پرداخته مي‌شود. در اين پژوهش رابطه وتأثيراستراتژي‌هاي سرمايه درگردشو سطح محافظه ­کاری در گزارشگری مالی به عنوان عوامل موثر بر کیفیت اقلام تعهدی بررسي شده و در اين بخش خلاصه‌اي از نتايج پژوهش و نيز دلايل احتمالي که ممکن است براي بدست آوردن نتيجه‌هاي پژوهش وجود داشته باشد ذکر مي‌گردد.
در پژوهش‌هاي انجام شده در داخل کشور، هيچ پژوهشي رابطه و تأثيراستراتژي‌هاي سرمايه درگردش و سطح محافظه ­کاری در گزارشگری مالی را بررسي نکرده است. بنابراين نمي‌توان آن را با نتايج پژوهش‌هاي پيشين مقايسه کرد، بدين جهت تنها مي‌توان دلايل احتمالي را ذکر کرد و گرفتن نتيجه قطعي مستلزم پژوهش بيشتر در اين زمينه مي‌باشد که سعي شده در بخش پيشنهادهاي پژوهش عنوان شود.
5-2- نتايج حاصل از پژوهش
5-2-1- نتايج حاصل از فرضیه اول
دراین تحقیق برای آزمون فرضیه اصلی اول از سه فرضیه فرعی استفاده شده است که در قالب جدول(5-1) بیان گردیده است. استراتژی سرمایه درگردش که متغیر مستقل می­باشد، متغیری کیفی است که با بهره گرفتن از سه نسبت جاری، آنی و بدهی جاری و ترکیب آنها برای هر سال شرکت عضو نمونه از نظر جسورانه، میانه رو و یا محافظه کارانه مشخص می­ شود، که جزییات آن در فصل اول بیان شده است. نتیجه فرضیه فرعی اول نشان می­دهد که بین استراتژی جسورانه و انحراف معیار پسماند رگرسیون مدل دچو ودیچو رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، ازآنجا که این پسماند، شاخصی معکوس از کیفیت اقلام تعهدی است، پس نتیجه می­گیریم که بین استراتژی جسورانه مدیریت سرمایه درگردش و کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش رابطه منفی و معنادار وجود دارد، یعنی هر چه استراتژی جسورانه­تر باشد، کیفیت اقلام تعهدی پایین­تر است. در مقابل آزمون فرضیه سوم نشان می­دهد که بین استراتژی محافظه ­کارانه و کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بنابراین در مجموع هر چه به میزان محافظه ­کاری استراتژی­ های مدیریت سرمایه درگردش اضافه شود، کیفیت اقلام تعهدی افزایش می­یابد. بنابراین عدم وجود رابطه معنادار در آزمون فرضیه فرعی دوم صحه­ای بر وجود رابطه فوق­الذکر می­باشد. در شرکت­هایی که دارای استراتژی جسورانه در مدیریت سرمایه درگردش هستند، بیشتر منابع آنها صرف سرمایه ­گذاری­های بلند­مدت می­ شود، بنابراین در این شرکت­ها به طور نسبی حجم کمتری از دارایی­ های جاری در مقایسه با شرکت­های دارای استراتژی محافظه ­کارانه نگهداری می­ شود. همچنین بر اساس نتیجه تحقیق(دستگیر و رستگار، 1389)، که رابطه منفی معنادار بین میزان اقلام تعهدی و کیفیت آن را اثبات می­ کند، برخلاف انتظار در این تحقیق ما شاهد رابطه مستقیم بین استراتژی جسورانه وکیفیت اقلام تعهدی نبودیم، و برعکس رابطه مستقیم بین استراتژی محافظه ­کارانه و کیفیت اقلام تعهدی مشاهده شد. دو دلیل محتمل وجود چنین رابطه ای را توجیه می­ کند: 1- احتمال دستکاری اقلام تعهدی و سود در شرکت­های با استراتژی جسورانه به جهت جلب نظر تأمین کنندگان منابع مالی. 2- احتمال اینکه درصد بالایی از دارایی­ های جاری شرکت­های دارای استراتژی محافظه ­کارانه را وجوه نقد تشکیل داده باشد. که بررسی موارد فوق مستلزم پژوهش­های جدیدی می­باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بررسی ضریب تعیین( (R2فرضیه اول و سوم نشان میدهد، شدت رابطه در فرضیه سوم3/1برابر () بزرگتر از فرضیه اول می باشد. یعنی رابطه مثبت استراتژی محافظه ­کارانه با کیفیت اقلام تعهدی 3/1 برابر شدیدتر است از رابطه منفی استراتژی جسورانه با کیفیت اقلام تعهدی.
5-2-2- نتايج حاصل از فرضیه دوم
جهت آزمون فرضیه دوم نیز سه فرضیه فرعی فرعی طراحی شده است، در این فرضیه رابطه بین محافظه ­کاری در گزارشگری مالی و کیفیت اقلام تعهدی بررسی شده است. برای اندازه ­گیری محافظه ­کاری در گزارشگری مالی اندازه مقدار ضریب b3 در مدل باسو جهت هر سال هر شرکت محاسبه گردیده است، بنابراین این متغیر به صورت کمی در نظر گرفته شده است. در آزمون این فرضیه مشخص شد که b3 در اکثر شرکت­های عضو نمونه دارای مقادیر بزرگتر از صفر بوده بنابراین تمامی این شرکت­ها دارای درجه ای از محافظه ­کاری می­باشند و ما تقریبا شاهد گزارشگری تندرو در صورتهای مالی هیچکدام از این شرکت­ها نیستیم. که دلیل آن می ­تواند نوع روش های حسابداری بکارگرفته شده بر اساس استانداردهای ملی باشد. درنتیجه بر اساس کمترین و بیشترین مقدار ضریب b3 این شرکت­ها را به سه گروه شرکت­های دارای محافظه ­کاری پایین، متوسط و بالا تقسیم کردیم. نتایج آزمون فرضیه اصلی و فرضیات فرعی اول و سوم حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین ضریب b3 در مدل باسو و مقدار انحراف معیار پسماند رگرسیون مدل دچو و دیچو(کیفیت اقلام تعهدی) می­باشد، یعنی هرچه محافظه ­کاری بیشتر باشد کیفیت اقلام تعهدی کاهش می­یابد. در مدل دچو و دیچو انحراف معیار پسماند رگرسیون، نشان دهنده میزان عدم انطباق جریان­های نقدی عملیاتی با تغییرات سرمایه درگردش می­باشد. از

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:11:00 ب.ظ ]




 

 

معمولا گزینه­ های مختلف، راهکارهای گوناگونی را برای تغییر وضعیت اولیه به وضعیت ایده­آل ارائه می­ دهند. خواه این گزینه­ ها در دنیای واقعی وجود داشته و یا زاییده­ ذهن انسان باشد، باید به نیازمندی­های موجود توجه کند. اگر تعداد این گزینه­ ها اندک باشد، باید آن­ها را به صورت تک­تک بررسی کرد که آیا نیازمندی­های موجود را در نظر گرفته و یا خیر. در این مسیر سخت­ترین و غیرقابل اجراترین گزینه باید حذف شده و سپس لیست واضحی از سایر گزینه­ ها تهیه شود. اگر تعداد گزینه­ های ممکن نامحدود باشد، مجموعه ­ای از گزینه­ ها را به عنوان راه­ حل­های موجود در­نظر می­گیریم.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

  •  

 

 

 

 

 

  •  

 

      1. تعیین معیارها:

     

     

 

 

 

معیارهای تصمیم ­گیری موجود برای گزینه­ ها باید بر اساس اهداف پایه­ریزی شود. لازم است که تعیین معیارها به صورت یک اندازه ­گیری عینی( حقیقی) از اهداف بوده و تعیین کند که چگونه هر گزینه می ­تواند به اهداف تعیین شده دست یابد. از آنجایی که اهداف سبب تولید معیارها می­شوند، هر هدف باید حداقل یک معیار تولید کند. گاهی ممکن است اهداف پیشرفته به واسطه چند معیار گوناگون ایجاد شده باشند. این امر می ­تواند در گروه­بندی معیارها و تشکیل دسته­ای از مجموعه­های مرتبط با هدف که دارای اجزای جدا و غیرقابل تشخیص هستند کمک کند. در این موارد، به خصوص اگر ساختار تصمیم در حال شکل­ گیری، معیارهای نسبتا زیادی را شامل شود کمک شایانی به شمار می­رود. همچنین گروه­بندی معیارها سبب راحت­تر شدن عمل بررسی معیار­ها می­ شود. این گروه­بندی نشان می­دهد که آیا مجموعه معیارهای انتخاب شده برای مشکل مورد­نظر مناسب­اند یا خیر. این روش، روشی رایج برای سازمان­دهی معیارها، زیرمعیارها و نیز زیر زیرمعیارهای موجود در درخت تصمیم ­گیری می­باشد( برانس و مارشال، ۱۹۹۴).
معیارها باید:

 

 

  • سبب ایجاد تمایز میان گزینه­ ها شده و از مقایسه­ میان گزینه­ های برتر پشتیبانی کند.

 

 

 

  • به حدی کامل بوده که همه اهداف را دربرگیرد.

 

 

 

  • اجرایی و معنادار باشد.

 

 

 

  • زائد نباشد.

 

 

 

  • تعدادش کم باشد( کینی و ریفا، ۱۹۷۶).

 

 

توجه به این نکته ضروری است که برخی از محققان در نوشته­ های خود به جای واژه­ معیار از واژه صفت( ویژگی) استفاده می­ کنند. البته در برخی از منابع واژه صفت برای معیارهای قابل اندازه ­گیری توصیه می­ شود.

 

 

  •  

 

 

 

 

 

  •  

 

 

  •  

 

  • انتخاب یک ابزار تصمیم ­گیری:

 

 

 

 

 

برای حل مسائل چندین ابزار گوناگون وجود دارد. در ادامه برخی از مهم­ترین این ابزار به اختصار توضیح داده خواهد شد. در واقع انتخاب یک ابزار مناسب کار ساده­ای نبوده و بستگی به نوع مشکل مورد بررسی و نیز هدف تصمیم­گیرنده دارد. در بیشتر موارد هرچه روش انتخاب شده ساده­تر باشد نتایج بهتری را ارائه می­دهد، البته گاهی در مشکلات پیچیده نیاز به روشی با راه­حل پیچیده نیز هست.

 

 

  •  

 

 

 

 

 

  •  

 

 

  •  

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:10:00 ب.ظ ]




 

ورودی­ ها(Xj)

 

خروجی­ها (Yj)

 

 

 

هزینه­ها (حقوق و مزایا و هزینه­ های عمومی)
تعداد کارکنان ستادی و پشتیبانی
فضای آموزشی
تعداد اساتید
نسبت تعداد هیأت علمی به دانشجو
میزان سرمایه ­گذاری بر روی تجهیزات آموزشی
تعداد ثبت نامی
سرانه شهریه هر دانشجو
نمره فرد ثبت نامی

 

تعداد دانش­آموختگان
تعداد تألیفات
میانگین نمرات فارغ­ التحصیلان
میزان رضایت دانشجویان
میزان رضایت کارفرمایان
میزان ارائه خدمات به سایر واحدها
تعداد قبولی در مقطع بالاتر
میزان مبالغ دریافتی بابت پروژه­ ها

 

 

 

بدیهی است که می­توان موارد دیگری را نیز به جدول بالا افزود. این جدول صرفاً شامل مواردی است که در تحقیقات گذشته بیشتر به چشم می­خورد.
حال باید دید کدامیک از موارد فوق را باید برای تحقیق حاضر انتخاب کرد. اگر چه هدف این رساله، ارزیابی کارایی گروه ­های آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ نبوده واین مقوله خود در پژوهشی مسقل باید مورد توجه قرار گیرد؛ با این حال تلاش می­ شود مواردی به عنوان ورودی و خروجی انتخاب شود تا معیار بهتری از کارایی واحدهای تصمیم گیری به دست آید و پیاده­سازی الگوریتم و مدل ریاضی مورد بحث برای یافتن حاشیه امنیت کارایی گروه های آموزشی مناسب تر صورت ­گیرد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
با توجه به تعداد واحدهای تصمیم گیری(DMUj) مورد ارزیابی (گروه ­های آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ) که ۱۶ واحد می باشند و براساس قاعده سرانگشتی گفته شده در فصل­دوم می­توان در مورد تعداد ورودی­ ها و خروجی­ها تصمیم ­گیری کرد:
۳ × (تعداد ورودی + تعداد خروجی) < تعداد واحد تصمیم ­گیری = ۱۶
آن­چه در چنین شرایطی معمولا صورت می­گیرد، انتخاب ۲ ورودی و ۳ خروجی یا انتخاب ۳ ورودی و ۲ خروجی است که در شرط بالا بگنجد و ضمنا حق انتخاب کافی برای ورودی­ ها و خروجی­ها نیز وجود داشته باشد. انتخاب ۱ ورودی و ۴ خروجی یا برعکس، اگر چه در قاعده بالا می گنجد لیکن چندان منطقی به نظر نمی­رسد زیرا تمرکز را معطوف به فقط خروجی یا فقط ورودی می­ کند.
انتخاب ۲ ووردی و ۳ خروجی از میان ۹ ورودی و ۸ خروجی مندرج در جدول ۴-۱براساس رابطه زیر به ۲۰۱۶ حالت مختلف ممکن است:
و انتخاب ۳ ووردی و ۲ خروجی از میان ۹ ورودی و ۸ خروجی مندرج در جدول ۴-۱، براساس رابطه زیر به ۲۳۵۲ حالت مختلف ممکن است:
بنابراین در مجموع ۴۳۶۸ حالت انتخاب وجود دارد که از نظر تعداد ورودی و خروجی منطقی و همخوان با شرایط باشد. البته اگر تعداد کل حالات انتخاب ورودی­ ها و خروجی­ها بدون توجه به شرایط، شمارش شود در آن صورت، تعداد کل حالات بسیار بیشتر و برابر با حاصلضرب تعداد مجموعه های غیر تهی از دو مجموعه ۸و۹ عضوی یعنی ۱۳۰۳۰۵ حالت می­شد.
۲۹-۱)(۲۸-۱)=۱۳۰,۳۰۵ )
واقعیت این است که هرکدام از این بیش از چهارهزار حالت انتخاب، مزایا و معایبی دارد و نمی­ توان به طور قطع و یقین، یک حالت را به بقیه حالت ها ترجیح داد. با این حال در این تحقیق برای انتخاب یک حالت، به چهار نکته زیر توجه شده است.
نکته نخست اینکه ورودی هایی برگزیده شود که بیشتر در اختیار گروه ها بوده و نشان‌گر مناسبتری از امکانات در اختیار آنها است. طبیعتاً بیشتر شدن چنین ورودی هایی باید این انتظار را ایجاد کند که عملکرد واحد برخوردار بهبود یابد. از میان خروجی­ها نیز باید به مواردی بیشتر معطوف شود که نشان­دهنده عملکرد مطلوب واحد باشد.
نکته دوم اینکه، پارامترهایی به عنوان ورودی و خروجی باید انتخاب شود که اطلاعات آن­ها در دسترس باشد. برای مثال، خروجی رضایت کارفرما، اگرچه یک خروجی مطلوب به نظر می­رسد، لیکن در کشور ما معمولا چنین اطلاعاتی در اختیار هیچ­کدام از دانشگاه­ های کشور نیست. در مورد برخی دیگر از پارامترها نیز چنین مشکلاتی وجود دارد. لذا محقق مجبور به حذف آنها است.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، رعایت رابطه میان ورودی­ ها و خروجی­هاست. بدین معنا که لازم است خروجی­ها، متناسب با ورودی­ ها انتخاب شوند. خروجی­های انتخاب شده باید به گونه ­ای باشد که به نحوی، نمایان­گر ورودی متناظر با خود باشد. به عنوان مثال، انتخاب تعداد دانشجویان ثبت نامی به عنوان ورودی، نمی­تواند خروجی رضایت دانشجویان یا میزان ارائه خدمات به سایر واحدها را در پی داشته باشد. زیرا این ورودی، اثر حداقل مستقیمی بر روی چنین خروجی­هایی ندارد. حال آن­که اگر هزینه انجام شده به عنوان ورودی لحاظ شود، به نوعی رضایت دانشجویان بابت هزینه­ های انجام شده می تواند یک خروجی مناسب قلمداد شود. پس با ورودی هزینه، می­توان خروجی رضایت دانشجو (و همچنین برخی دیگر از خروجی­ها) را متناظر کرد.
نکته آخر اینکه ورودی­های مختلف (و هم­چنین خروجی­های مختلف) نیز باید به گونه ­ای باشند که تاحدودی مستقل از هم به نظر برسند. برای مثال انتخاب دو ورودی تعداد اساتید و نسبت تعداد استاد به دانشجو به صورت توأمان، منطقی به نظر نمی­رسد.
با توجه به تمام مباحث گفته شده، در مورد نمونه مورد مطالعه، دو ورودی و سه خروجی به صورت زیر انتخاب شده است.
ورودی­۱: سرانه هزینه­ های انجام شده توسط هر گروه برای هر دانشجو (X1) .
ورودی­۲: میانگین نمره (تراز کنکور) افراد ثبت­نامی (X2).
خروجی­۱: میزان رضایت دانشجویان (میانگین نمره ارزشیابی اساتید هر گروه) (Y1) .
خروجی­۲: درصد پذیرفته شدگان مقطع بالاتر (Y2).
خروجی­۳: تعداد تألیفات (Y3).
۴- ۴ تعیین میزان ورودی­ ها و خروجی­ها برای نمونه مورد مطالعه
پس از تعیین ورودی­ ها و خروجی­های سیستم،‌ اندازه ­گیری هر یک از ورودی­ ها و خروجی­ها برای تمام واحدهای تصمیم ­گیری مد نظر است. تعداد ۱۶ گروه آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ که در مقطع کارشناسی فعالیت دارند به عنوان واحدهای مورد ارزیابی (DMUj) در نظر گرفته می شود. اسامی این گروه­ ها به تفکیک دانشکده در جدول ۴-۲ آمده است.
جدول ۴-۲: اسامی گروه ­های آموزشی دانشگاه علم و فرهنگ به تفکیک دانشکده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:10:00 ب.ظ ]