همان طورکه قبلاً گفته شد اریکسون تحقیق خود را در یکی از صنایع ایمن سازی بخش خصوصی در شهر تورنتوی کانادا انجام داده است. وی در ابتدا به بحث دربار ۀ شاخص های آشنایی با ژانرهای متعدد، نحو ۀ ارتباط این ژانر ها با طبقه و میزان ورود آن ها به محل کار می پردازد. سپس مقیاس )شاخص( خود را دربارۀ تنوع شبکه های اجتماعی و ارتباط آن ها با فرهنگ و طبقه شرح می‌دهد و در نهایت ریشه‌های احتمالی فرهنگ را در اوان زندگی )زمینۀخانوادگی، آموزش و پرورش و سایر شکل های نابرابری(، در مشاغل قبلی، طبقه و شبکه های اجتماعی کنونی بررسی می‌کند. در نهایت وی ‌به این نتیجه می‌رسد که نه تنها یک شکل واحد فرهنگی بلکه اشکال فرهنگی متعددی وجود دارد، رابطۀ اشکال فرهنگی و اشکال نابرابری بسیار متنوع است و همچنین بین تنوع فرهنگی و تنوع شبکه های اجتماعی همبستگی بالایی وجود دارد )همان، ۲۲۵)

 

۲-۳-۵- پل دیماجو[۲۰]

 

به نظر دیماجو، علی رغم تأکید وبر بر تمایز بین طبقه و گروه منزلتی، تا کنون دربارۀ فرهنگ پایگاهی کمتر تحقیق شده است. در واقع بیشتر تحقیقات، پایگاه منزلتی را با پرستیژ شغلی و پایگاه اجتماعی اقتصادی اندازه گرفته اند )اعظم آزاده،۱۳۷۹) دیماجو به منظور بررسی سرمایۀ فرهنگی، بازگشتی به نظریۀ اولیه وبر ‌در مورد طبقه و پایگاه منزلتی را پیشنهاد می‌کند. طبقه در نظر وبر یک گروه به معنای واقعی و شامل روابط شخصی نیست، برعکس، پایگاه از مشارکت افراد در گروه و فرهنگ آن و یا به عبارت دیگر از انتظارات رفتاری پذیرفته، قابل تفکیک نیست. فرهنگ پایگاهی سبب پیوستگی گروهی و تمایز آن از سایر گروه ها در جامعه می‌گردد. اما وبر مشخص نمی کند گروه منزلتی دارای ساختاری به هم پیوسته و متراکم و یا گروهی بی شکل و در نهایت یک شبکۀ اجتماعی غیر محدود است )همان،۲۹) ‌گروه‌های منزلتی با ایجاد محدودیت در امکان دسترسی دیگران به فرصت های مادی و فرهنگی خود با وضع قواعد خاص، امروزه بیشتر عضویت طبقاتی را محصور به گروه منزلتی کرده‌اند. زیرا فرصت‌های مطلوب برای مبادله توسط گروه منزلتی محدود و مقید می شود )همان، ۲۹ ) بدین ترتیب طبقه و پایگاه دو شکل جداگانه و متمایز سازمان اجتماعی اند، ولی در اقتصاد بازار و در تغییرات شدید فنی و اقتصادی، مرزهای پایگاهی کمتر دقیق و به جای آن طبقه برجسته می‌گردد. در این حالت ‌گروه‌های منزلتی تمایلی به بی شکلی و توسعه شبکه های اجتماعی به جای ‌گروه‌های کاملاً محصور دارند و طبقه و پایگاه با همدیگر محصور می‌شوند )همان، ۳۰) در شرایط اقتصاد بازار امروزی به علت تقسیم کار وسیع، تحرک جغرافیایی وسیع، توسعه وسایل حمل و نقل و ارتباطات جمعی، افزایش شهرنشینی، سطح تحصیل، کاهش اهمیت خانواده گسترده و فرصت بیشتر برای عضویت در طبقۀ متوسط، شبکه های اجتماعی فردی و به ویژه شبکه های طبقه متوسط، وسیع تر، متعددتر و پراکنده تر شده اند. همچنین، افراد در زندگی روزمره با مخاطبان بیشتری روبه رو هستند. در چنین وضعیتی به جای ادراک نقش های تعیین شده در اجتماعات کاملاً اداری مرزبندی شده، شناخت و درک بر اساس انجام عمل رمز دادن به نقش های خاص و رمزگشایی از آنان صورت می‌گیرد )همان،۳۰)

 

بدین ترتیب پایگاه دیگر قابل تحویل به عضویت و موقعیت گروهی نیست و بیشتر تابع یک روند فرهنگی می شود و بر اساس ملاحظات چهره به چهره در یک شبکۀ اجتماعی پراکنده تثبیت می شود.

 

قابلیت مشارکت در فرهنگ یک پایگاه، خود منبع و مرجعی برای ایجاد ادراک، منزلت و ساختن شبکه های اجتماعی می شود که می‌تواند در کسب بعضی امتیازات مفید واقع شود. امکان مشارکت در یک فرهنگ پایگاهی با پرستیژ بالا، افراد را به ارتباط با کسانی که تخصص پاداش ها را کنترل می‌کنند و بدین ترتیب روند قشر بندی را شکل می بخشند، قادر می‌سازد )همان، ۳۳۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...