مثلاً در نوعی ماهی، رفتار حمله به سایر نرهایی که وارد قلمرو او می شوند، با یک الگوی عمل ثابت انجام می گیرد. محرک نشانه در این الگوی عمل ثابت، رنگ قرمز شکم ماهی های نر مزاحم است، به طوری که به ماهی نری که شکمش قرمز نیست حمله نمی کند؛ در صورتی که به مدل های مصنوعی که سطح زیرین آنها قرمز است، حمله می کند. در این مثال رنگ قرمز تنها علامت حسی (محرک نشانه) است که ماهی به آن توجه می کند و سایر علائم مثل حجم یا شکل برای ماهی نر اهمیتی ندارد (شکل ۳)
پایان نامه - مقاله - پروژه

شکل.۳
به مدل واقعی تر که فاقد رنگ قرمز در ناحیۀ
شکم است، کمتر از مدل های غیرواقعی دیگر حمله می شود.
انواع مختلفی از محرک های نشانه وجود دارد. در مورد رفتار غاز ماده، محرک نشانه شکل هندسی و انحنای جسم است.محرک نشانه در مثال ماهی، قرمز بودن سطح زیرین است.
بنابراین، . به محرکی که باعث بروز الگوی عمل ثابت می شود، محرک نشانه می گویند. در مورد رفتار غاز ماده، محرک نشانه شکل هندسی و انحنای جسم است.
تا این جا دیدیم که رفتار متأثر از ژن هاست؛ اما تجربه تا چه میزانی یک رفتار ژنتیکی را تغییر می دهد.
یادگیری در بسیاری از جانوران نقش مهمی در شکل گیری رفتار غریزی دارد. جانورانی که در سیرک، حرکات نمایشی انجام می دهند، هیچ گاه چنین رفتارهایی را در وضعیت طبیعی در زیستگاه های خود بروز نمی دهند؛ بلکه این رام کنندۀ حیوانات است که انجام حرکات نمایشی را به آنها یاد داده است.
تغییررفتار که حاصل تجربه باشد، یادگیری نامیده می شود.
ساده ترین نوع یادگیری و تغییر شکلِ رفتار عادی شدن است. در این یادگیری ساده، جانور یاد می گیرد که از محرک های دائمی که هیچ سود و زیانی برای او ندارند، صرف نظر کند و به آنها پاسخی ندهد.
مثلا،ً پرنده برای بار اول از زمین کشاورزی که در آن یک مترسک گذاشته اند، دوری می کند؛ امّا اگر جای مترسک تغییر نکند، وجود مترسک برای او عادی و بنابراین بدون ترس وارد آن زمین کشاورزی می شود.این نوع یادگیری حتی در مورد رفتارهای بسیار ساده، مانند انعکاس هم وجود دارد.
مثلاً شقایق دریایی و یا عروس دریایی با کوچک ترین تحریک مکانیکی، شاخک های حسی خود را منقبض می کنند، در حالی که نسبت به حرکت مداوم آب واکنشی از خود بروز نمی دهند.
شرطی شدن کلاسیک، آزمون و خطا (شرطی شدن فعال) و حل مسئله، انواع دیگر یادگیری هستند.
یکی ازمعروف ترین پژوهش ها در زمینۀ یادگیری، آزمایشی است که ایوان پاولوف ۱ فیزیولوژیست روسی، دربارۀ ترشح بزاق سگ انجام داد. هنگامی که پاولوف پودر گوشت (محرک) را به سگ گرسنه می داد، بزاق سگ (پاسخ) ترشح می شد. ترشح بزاق در واقع نوعی پاسخ غریزی به غذاست. پاولوف پس از گذشت مدتی از انجام این کار متوجه شد که حتی اگر غذایی به همراه نداشته باشد، با دیدن او بزاق سگ ترشح می شود. پاولوف بر این اساس آزمایشی را طراحی کرد. او هم زمان با دادن پودر گوشت، زنگی را به صدا درمی آورد. صدای زنگ محرکی بود که ارتباطی با غذا نداشت و به تنهایی برای سگ بی مفهوم بود؛ امّا به دنبال تکرار این کار، سگ بین صدای زنگ و غذا ارتباط برقرار کرد؛ به طوری که با صدای زنگ، حتی بدون وجود غذا بزاق او ترشح می شد. در واقع سگ نسبت به محرکی که تا قبل از آن برایش بی معنی بود، پاسخ می داد و به عبارتی نسبت به همراه بودن صدای زنگ و پودر گوشت شرطی شده بود (شکل ۴). به این نوع یادگیری شرطی شدن کلاسیک می گویند.
در این نوع یادگیری هرگاه یک محرک بی اثر (مثلاً صدای زنگ) به همراه یک محرک طبیعی(مثلاً غذا) به جانور عرضه شود، پس از مدتی محرک بی اثر به تنهایی سبب بروز پاسخ (مثلاً ترشح بزاق) در جانور می شود. به این محرک جدید، محرک شرطی می گویند؛ زیرا به شرطی می تواند سبب بروز رفتار شود که قبل از آن همراه با یک محرک طبیعی باشد. به محرک طبیعی محرک غیرشرطی نیز گفته می شود.
شکل ۴، در این مثال، غذا محرک غیرشرطی و ترشح بزاق پاسخی غیرشرطی است که با دیدن غذا ایجاد م یشود. زنگ محرک شرطی است که به دلیل همراه بودن با غذا موجب ترشح بزاق می شود. با تکرار این عمل، صدای زنگ به تنهایی موجب ترشح بزاق می شود.
بنابراین، یادگیری تغییر در رفتار بر اساس تجربه است که به شکل شرطی شدن کلاسیک، کوشش و خطا و حل مسأله وجود دارد.
محرک شرطی و غیر شرطی را با ذکر مثال، توضیح دهید.
اسکینر برای بررسی نقش آزمون و خطا در یادگیری، آزمایش هایی را طراحی و اجرا کرد. او برای انجام مطالعات خود جعبه ای را طراحی کرد. در این جعبه اهرمی وجود داشت که با فشار دادن آن، مقداری غذا به درون جعبه می افتاد.
اسکینر موشی را درون جعبه قرار داد. موش، درون جعبه به جستجو و کاوش می پرداخت و هر از گاهی به طور تصادفی اهرم درون جعبه را فشار می داد که با وارد آمدن فشار به اهرم، مقداری غذا به درون جعبه می افتاد. موش در ابتدا بدون توجه به اهرم به حرکت خود درون جعبه ادامه می داد؛ اما سرانجام یاد گرفت که اگر اهرم را فشار دهد، غذا به دست می آورد. به این نوع یادگیری آزمون و خطا یا شرطی شدن فعال گفته می شود. در این نوع یادگیری جانور یاد می گیرد که انجام یک عمل یا رفتار خاص، منجر به پاداش یا تنبیه خواهد شد. اگر انجام آن رفتار به دریافت پاداش منتهی شود، احتمال تکرار آن افزایش می یابد؛ ولی اگر با انجام آن، جانور با تنبیه روبه رو شود، احتمال بروز دوبارۀ آن رفتار کاهش می یابد. با آزمون و خطا می توان به جانور یاد داد که در موقعیتی خاص،.( رفتار مشخصی انجام دهد و یا این که آن را انجام ندهد (شکل ۵)
شکل ۵، جعبۀ اسکین:. موش با آزمون و خطا یاد می گیرد برای به دست آوردن غذا اهرم را فشار دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...