فصل سوم : مسئولیت ناشی از عیب کالا

 

مبحث اول : عیب

 

عیب از نظر عرف

 

عرف برای تشخیص عیب ، وضعیت متوسط نوعی مربوط به آن جنس را ملاک قرار می‌دهد. در واقع عرف اگر جنسی را از حد متوسط نوع آن پائین تر تلقی کرد آن جنس معیوب واگر از حد متوسط بالاتر بود آن جنس کامل است . لذا اگر گوسفندی در اثررشد زیاد در حد یک گوساله بزرگ شود ،هرچند زاید بر خلقت اصلی چیزی دارد ولی چون عرف این چاقی زیاده بر حد را برای گوسفند صفت کمال می پندارد عیب گوسفند محسوب نمی شود .[۴۰]

 

درقوانین کشورهای دیگر نیز عیب با عباراتی کم و بیش متفاوت ولی درکل مترادف این تعریف آمده است ولی نکته بارز درتمامی تعریف ارائه شده ، تأکید از ایمنی مورد انتظار از کالا می‌باشد.

 

به طور کلی به نظر می‌رسد که بتوان برای عیب یک معنای اعم ویک معنای اخص درنظر گرفت . درمعنای اعم عیب عبارت است از :

 

« نقصان و زیادی که ، برخلاف وضعیت متعارف کالا درآن یافت شود و موجب کاهش مالیت آن گردد چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت »

 

اما در معنای اخص عیب عبارت است از :

 

« وضعیتی است ‌در کیفیت کالا که برخلاف وضعیت متعارف و سلامت آن می‌باشد »

 

تفاوت بین دو تعریف را می توان درشمول و عدم شمول تعریف عیب بر نقص ملاحظه کرد . عیب در معنای اعم شامل نقص نیز می‌گردد. در حالی که در معنای اخص ، عیب شامل نقص نمی گردد.

 

مبحث دوم : شرایط عیب موجد مسئولیت

 

کالائی که بین فروشنده و خریدار مورد معامله قرار می‌گیرد بنابر اصل سلامت مبتنی ، سالم و عاری از عیب محسوب می‌گردد. این سلامتی و ایمنی کالا انصراف از اطلاق عقد نیست . بلکه ناشی از قید و شرط ضمنی در عقد می‌باشد . با وجود این ، احتمال دارد که کالای فروخته شده دارای عیب و نقص بوده و عیب و نقص آن نیز کشف گردد ؛ اما متضرر از کالای مذبور نتواند فروشنده و تولید کننده آن را تحت عنوان مسئول جبران خسارت وارده تحت پیگرد قراردهد . ‌بنابرین‏ ، برای اینکه بتوان این اشخاص را مسئول زیان های ناشی از تولید و فروش کالای معیوب و ناقص قرارداد باید عیب و نقص موجود در کالا دارای شرایطی باشد که ذیلاً به بررسی آن ها پرداخته می شود .

 

گفتاراول : مخفی بودن عیب و نقص موجود در کالا

 

منظور از مخفی بودن این است که خریدار یا مصرف کننده به وجود عیب و نقص در کالا جاهل باشند ، ‌بنابرین‏ در صورت آگاه بودن از عیب و نقص موجود در کالا تولید کننده و فروشنده کالا مسئول خسارت وارده از طرف آن کالا نخواهد بود ؛ چراکه

 

اولاً : در رابطه با خریدار ‌و فروشنده اگر ما معتقد به تعهد ایمنی کالا باشیم و این تعهد را به عنوان یک شرط در ضمن عقد تلقی کنیم مسلم است که با وجود عیب آشکار ، اصل سلامت که در هر عقدی به نفع خریدار وجود دارد دیگر قابل استناد نخواهد بود و آنچه که از ظاهر معامله برمی آید این است که مشتری با وجود عیب و نقص و با علم به آن اقدام به خرید کالا ‌کرده‌است وبنابراین خود مسئول ضرر و زیان وارده می‌باشد.

 

ثانیاًً : دررابطه بین فروشنده و اشخاص ثالث هم به نظر می‌رسد که با وجود عیب و نقص آشکار در صورت ورود خسارت خود شخص ثالث و یا شخصی غیر از فروشنده به همراه فروشنده اسباب ورود خسارت هستند و چون اشخاص مذکور آگاه به عیب کالا بوده اند ؛ ‌بنابرین‏ سببی قوی تر از فروشنده محسوب شده و مسئول زیان وارده تلقی خواهد شد ‌و درواقع مشمول قاعده اقدام خواهند گردید . لزوم مخفی بودن عیب موجود درکالا را در قانون سایر کشورها نیز می توان دید. برای مثال ، ماده ۱۶۲۴ ق.م.ف. فروشنده را ضامن عیوب پنهانی کالا شناخته است ‌و او را در مقابل عیوب آشکار بری دانسته اند

 

 

گفتاردوم : ورود ضرر در اثر عیب و نقص

 

درمواردی که کالائی معیوب و ناقص فروخته می شود به صرف اینکه کالای فروخته شده معیوب و ناقص است ، نمی توان تولید کننده و فروشنده آن کالا را مسئول جبران خسارت وارده دانست . بلکه، صرفاً حقی را که برای خریدار چنین کالائی ایجاد می شود خیار عیب می‌باشد.( ۴۲۲ ق.م) اما ، زمانی که زیان به بار آمده ناشی از عیب و نقص موجود درکالا باشد، در این صورت است که عامل زیان را می توان مسئول زیان وارده دانست . به عبارت دیگر ، صرفاً درصورتی می توان تولید کننده و فروشنده کالای معیوب و ناقص را مسئول زیان وارده دانست که بین عیب موجود درکالا ‌و خسارت وارده رابطه علت معلولی وجود داشته باشد؛ به طوری که اگر عیب و نقص نبود خسارتی هم به بار نمی آمد . برای مثال ، اگر خریدار اتومبیل صفرکیلومتر بعداز خرید و به محض سوار شدن به علت نقص فنی در ترمز اتومبیل نتواند آن را متوقف کند وباعث ورود ضرر گردد ؛ می توان گفت که خسارت وارده ناشی از عیب موجود درکالا بوده است. اما درصورتی که همین اتومبیل را خریدار دریک مکان نامناسب قرارداده باشد ، به طوری که بعد از پیاده شدن ، اتومبیل خودبه خود حرکت کرده و موجب تخریب ساختمان دیگری شود ،، درچنین صورتی خریدار نخواهد توانست تا تولید کننده و فروشنده اتومبیل را صرفاً ‌به این علت که ترمز اتومبیل دارای اشکال فنی بوده ، مسئول خسارات وارده بدانند . چراکه در چنین صورتی بین ضرر ایجاد شده و عیب موجود درکالا رابطه سببیت وجودندارد . درچنین حالتی ، خریدار خودباید خسارت وارده را جبران نمایدواز بابت وجود اشکال فنی درترمز اتومبیل می‌تواند بر طبق ماده ۴۲۲ ق.م رفتار نماید.

 

گفتارسوم: زمان ایجاد عیب و نقص در کالا

 

یکی از شرایط کلیدی عیب و نقص موجود درکالا درخصوص مسئولیت تولید کننده و فروشنده مسئله عیب و نقص در کالا می‌باشد. درخصوص مسئله زمان ، اساساً این سوال مطرح می شود که برای ایجاد مسئولیت ، کالا در چه زمانی باید معیوب و ناقص باشد تا بتوان اشخاص مذکور را مسول جبران خسارات ناشی از آن تلقی کرد؟ به عبارت دیگر اگر روند تولید یک کالا را تا زمانی که کالا به علت مستعمل شدن از حیز انتفاع می افتد ، درنظر بگیریم ، عیب و نقص در کالا می‌تواند از لحظه شروع به کار جهت تولید ایجاد و تا لحظه ای که کالا مستعمل شده و قابلیت انتفاع را از دست می‌دهد ، ادامه پیدا کند . درچنین صورتی ، سوال اساسی این است که زمان ایجاد عیب و نقص درکالا چه زمانی است زمان تولید ؟ زمان تحویل ؟ یازمان بعداز آن ؟

 

درقانون حمایت از مصرف کننده انگلیس زمان لازم برای ایجاد مسولیت ، زمان فراهم آوردن کالا درنظر گرفته شده است . در این خصوص بند C ماده ۳ قانون مذبور مقررمی دارد:

 

« از نظر این قانون زمان مناسب برای معیوب بودن کالا زمانی است که یک شخص کالا را برای دیگری فراهم آورد.»

 

‌بنابرین‏ بر مبنای این قانون درصورتیکه کالا به هنگام تسلیم به خریدار معیوب و ناقص باشد، موجب مسئولیت تولید کننده و فروشنده آن خواهد گردید . البته ، این زمان درخصوص کالاهای جزء نیز قابل اجرا می‌باشد. بدین صورت که ،درخصوص کالاهای جزء به کارگرفته شده درکالاهای نهائی زمان تهیه و فراهم آوردن کالاهای جزء درنظر گرفته شده است.

 

درحقوق امریکا نیز، یکی از شرایط ایجاد مسئولیت مطلق در قبال خسارات ناشی از کالای معیوب این است که کالا درزمانیکه توسط خوانده خریداری می شود معیوب باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...