« مابه اعتقاد اینکه این مرد « کوروش» سزاوار هر گونه ستایشی است تحقیق کردهایم تا بدانیم اصل و نسب او چیست؟ چه استعدادهای طبیعی داشته است؟ و از چه نوع آموزش و پرورشی بهره جسته که توانسته است اینگونه در فرمانروائی انسانها سرآمد همگان باشد و حکومت او بزرگترین و شکوهمندترین پادشاهیها در سراسر آسیا باشد»[۲۹].
هنگامیکه کوروش هخامنشی در سپیدهدمان وارد شهر سارد- از شهرهای آسیای صغیر – گردید ، « کزروس» پادشاه لیدی و دشمن دیرینش را که حتی به نقل هرودت در جنگ پیش دستی کرده بود ، فریاد زنان نزد خود طلبید و کوروش قراولانی برای نگهبانی او گماشت. وقتی متوجه شد که «کلدانیها بر خلاف پارس ها در شهر از پی غارت رفته اند امر کرد که از لشگر او خارج شوند. کلدانیها سخت ترسیدند و با تضرع از پادشاه ایران خواستند که آنها را عفو کند، بدین شرط که هر چه را به یغما بردهاند پس دهند» سپس گفت: «درود بر تو ای کزروس زیرا من و تو هر دو انسان هستیم آیا میل داری به من پند دهی ؟ من میل ندارم این شهر را که غنی ترنی شهر آسیا پس از بابل است ، برای غارت به سربازارن بسپارم ولی شک دارم که پس از این همه مخاطرات و جنگها بتوانیم آنها را در اطاعت خود نگهدارم». کزروس پاسخ داد: « من خود به لیدی ها خواهم گفت به میل خود هر چه چیز گرانبها دارند به تو بدهند ،‌به این شرط که تو صنایع و مراکز صنعتی را که منبع این ثروت هاست ، خراب نکنی». کوروش او را ستود و چنان کرد که پند داده بود[۳۰].
پایان نامه - مقاله - پروژه
یکی دیگر از نمونه های بارز و قابل توجه در زمینه رفتار با دشمن شکست خورده را می توان در رفتار کوروش با کلدانیان یافت. در سال ۵۳۹ قبل از میلاد، کوروش در شهر بابل توسط سربازان ویژه، امنیت ساکنان آنجا را تضمین و صلح را در آنجا برقرار کرد. معبد بزرگ بابل توسط سربازان ویژه ای نگهبانی شد تا از تاراج مصون بماند. کوروش معابد آشوری و بابلی را نوسازی کرد و بر آن شد مردمی را که به زور به بین النهرین کوچانده شده بودند به زادگاههایشان باز گرداند. وی پس از فتح بابل بیانیهای صادر کرد که به عنوان تنها سند باستانی حقوق بشر در جهان به یادگار مانده است[۳۱]. این سیاست نرمش نسبت به مردم بومی و احترام به سنتها و آیینهای آنان با رفتار پادشاهان آشوری و بابلی نسبت به مردم کشورهای مغلوب از زمین تا آسمان فرق داشت و همین امر کار تصرف تمامی کشور از جمله مناطق واقع در باختر بین النهرین را برای او آسان کرد[۳۲].
حقوق بشردوستانه در تعالیم اسلامی
به گفته محققین ، پیکره اصلی تمدن اسلامی را ایرانیان تشکیل میدادند و آیین حکومت و علوم دیوانی و حکومت اداری را در بستر تمدن اسلامی توسعه دادند بطوریکه عدهای حکومت عباسی را تداوم حکومت ساسانی دانسته و گفتهاند : « آنها ساسانیانی بودند که خون تازی داشتند. » در این دوره تمدن اسلامی که جزء تفکیک ناپذیر تاریخ ایران به شمار میآید تحت تأثیر تعالیم آسمانی مکتب اسلام ، ارزشهای بشردوستانه ، بسیار بیشتر از آنچه در گذشته بوده و به عمل پیوسته ، مشاهده میگردد.
در فرهنگ اسلامی ، انسان دارای دو نیروی متخاصم و متضاد است که پیوسته درکشاکش و نبرد هستند . یکی از این نیروها برخاسته از بعد حیوانی و دیگری نشأت گرفته از جنبه ملکوتی است[۳۳] . در اسلام حرمت جان انسانها و حقوق انسان به عنوان اصل اولیه است. چنانچه قرآن کریم میفرماید:‌« هر کس انسانی را به ناحق بکشد گویی همه انسانها را کشته است.» [۳۴]
بنابراین نمی توان بخشی از قواعد حقوق اسلامی را عنوان « انساندوستانه » داد چرا که قوانین اسلام « انسان دوستانه »‌بوده و اصولاً کلمه اسلام به معنی «صلح و صفا» است . درست است که صلح ، روح اسلام را تشکیل میدهد لیکن جنگ و رقابت انسانها و کشتار انسانها توسط همدیگر واقعیت انکار ناپذیر جوامع بشری است . از طرفی هم ، در اسلام « مقتضیات و ضرورات » مخصص ملاحظات بشردوستانه است و فقهای اسلامی با وضع قاعده الضرورات تبیح المحضورات همین مطلب را بیان کردهاند[۳۵].
پیامبراکرم در جمع این دو وضعیت متناقض یعنی « ملاحظات انساندوستانه » و «ضرورت های نظامی » در حدیثی، مروت و رحمت در جنگ را با هم تلفیق کرده و فرموده : انا نبی المرحمه و انا نبیالملحمه» ایشان در این عبارت مروت و مرحمت و انسانیت را مقدم بر جنگ قرار داده تا به رزمنده مسلمان القا شود که او بازوی عدالت است نه شمشیر انهدام.
مجموعه مقررات حقوق بشردوستانه اسلامی در تعالیم اسلامی مشتمل بر بخشهای ذیل است:
اول : رفتار با دشمن شکست خورده شامل رفتار با اسرای جنگی و سربازان مجروح .
دوم : محدودیت روش های جنگی از جمله ممنوعیت استفاده از منابع آب به عنوان حربه جنگی و ممنوعیت حمله های ناجوانمردانه .
سوم: رفتار با غیرنظامیان از جمله ممنوعیت تعرض به کودکان ، زنان و سالخوردگان .
چهارم: ممنوعیت تخریب محیط زیست از جمله قطع درختان برای حصول اهداف نظامی.
این جلوههای نورانی و این دستورهای آسمانی عصاره اسلام راستین بوده و کلاً نفی خشونت و محدود کردن جنگ در حدود قوانین خاص اسلامی را نمایانگر میسازد. لیکن متأسفانه در دورانهای بعدی حکومتهای اموی و برخی دوره های حکومت عباسی ، این اصول انسان دوستانه حداقل نسبت به مردم ایران رعایت نگردیده و به طاق فراموشی سپرده شدند.
به طور کلی ارتباط میان حقوق بشردوستانه و دین اسلام، به علت اینکه پیامبر اکرم (ص)‌در حین انجام رسالت خود ناگزیر از مبارزه با بت پرستان و سران شرک و ستم بودند جنگهای متعددی در زمان ایشان و صحابه و بویژه در زمان حضرت علی (ع) بوقوع پیوست که در این جنگها خطبهها و رویههایی از آن بزرگواران بر جا مانده است که در علوم اسلامی به «علم سیر» معروف است .
علم سیر که ، همان حقوق بین المللی اسلامی است ، خود یک شاخه حقوقی جدا از فقه اسلامی میباشد.در متون حقوقی اسلامی در کتابهای سیره قواعد بشردوستانه مفصلاً مورد بحث قرار گرفته و کتب متعددی تحت عنوان «السیر» و «سیره الامام » توسط علمایی چون ابو حنیفه ، شیبانی ، طبری ، ماوردی که اکثراً هم ایرانی بودند تألیف شده است.
علاوه بر کتابهای سیره در کتابهای فقهی در باب جهاد و امر به معروف و نهی از منکر هم قواعد حقوق بشردوستانه وجود دارد. احکام و قواعد مذکور در کتابهای دینی حجم عمدهای را به خود اختصاص داده است .
نمونه بارز این مسئله را میتوان در فرمان حضرت علی (ع) به سربازانش در جنگ با معاویه در خطبه چهاردهم نهج البلاغه یافت که میفرمایند: «چنانچه آنها را به خواست خدا شکست دادید، هیچ فرد در حال فرار را نکشید ، جان هیچ مجروحی را نستانید، هیچ اسیری را گردن نزنید، شرمگاه هیچ کس را عریان نسازید، مردگان را مثله نکنید، به داخل هیچ سراپردهای بدون اذن صاحب آن داخل نشوید، اموال آنان به جز اموالی که در لشگرگاه به دست شما می افتد به غارت مبرید. این اموال متعلق به وراث آنان است که طبق مقررات ارث اسلامی باید میان آنها تقسیم شود. زنان را سخن زشت مگویید و آزار نرسانید حتی اگر بزرگان شما را سب‌‍ کنند یا نوامیس شما را مورد دشنام قرار دهند».
الف – جنگهای بین المللی:
نکته مهم دیگری که در حقوق بشردوستانه اسلامی وجود دارد این است که قواعد آن شامل غیرمسلمانان هم میشود. در اکثر مذاهب قواعد بشردوستانه فقط برای پیروان آن مذهب شناخته شده است ولی در دین اسلام چنین قیدی وجود ندارد و قواعد آن مخصوص مسلمانان نیست زیرا جنگهای صدر اسلام بیشتر با غیرمسلمانان بوده و معلوم است که موضوع حکم و طرف خطاب آیات قرآن کریم غیرمسلمان بودهاند.
در کتاب «السیر الکبیر» شیبانی رفتار پیامبراکرم (ص) در رابطه با مسیحیان نجران و تضمین اموال و اراضی اطراف و جان و مال و نوامیس مسیحیان نجران را دلیلی بر شمول قواعد اخلاقی و ارزشهای بشردوستانه به غیرمسلمانان دانستهاند.
همین طور که در قرآن کریم پس از جنگ بدر کلاً گرفتن اسیر به موجب آیات ۶۷و۶۸ سوره انفال ممنوع شده است. این آیات میفرماید:‌« ما کان لنبی أن یکون له اسری …. » ، هیچ پیامبری حق ندارد اسیر از دشمن بگیرد و حتی اسیر گیرندگان را به عذاب عظیم بشارت داده است . بنابراین مسلم است که در دین مبین اسلام حقوق غیرمسملانان نیز محترم و رعایت آن در جنگ و صلح واجب است.
ب _ جنگهای داخلی:
در حقوق اسلامی در مورد جنگهای داخلی هم قواعدی وجود دارد و شیبانی فصل هشتم کتاب الاصل را به حقوق جنگهای داخلی اختصاص داده است. در این فصل جنگها را به دو بخش جنگ با خوارج و بغات تقسیم کرده است که خوارج ، مبارزان جنگهای سازمان یافته و بغات ، شورشیان غیرمسلح را تشکیل میدهند که هنوز به عملیات نظامی نپرداختهاند.
ابولعل ماوردی نیز جنگهای غیربین المللی(حربالمصالح) را به سه دسته خوارج، اهل فتنه و باغیان تقسیم میکند. خوارج اصل حکومت را قبول دارند ولی میگویند شخص حاکم از قوانین اسلامی خروج کرده است.
باغیان اصل حکومت را قبول نداشته و خود یک سازمان مرکزی مستقلی تشکیل میدهند. اهل فتنه اصل حکومت و حاکمیت را قبول دارند ولی از احکام حکومت و اجرای امور حکومتی سرپیچی میکنند. پیامبر اکرم ( ص) در حدیث معروف خود این سه دسته را به ناکثین ، مارقین و قاسطین تقسیم کردهاند و خطاب به حضرت علی فرمودهاند : ستقاتل بعدی الناثین والمارقین والقاسطین” .
در رویه امام علی (ع) ، مخالفان سیاسی از کلیه حقوق شهروندی تا زمانی که دست به عملیات نظامی نزنند و از زمانیکه عملیات نظامی را ترک کنند ، برخوردارند. شیبانی در ابتدای بحث خود در مورد طبقه بندی خوارج و باغی از «سیره» حضرت علی( ع ) نقل می‌کند که خطاب به آنان فرمودند: «شما را از ورود به مسجد الحرام و شرکت در مراسم حج ممانعت نخواهیم کرد. ما شما را از ورود به مساجدی که ذکر نام خدا در آن میرود، ممانعت نخواهیم کرد و ما شما را از سهم غنایم جنگی تا زمانی که با ما متحد هستید محروم نخواهیم کرد. ما با شما تا زمانیکه حمله نکنید به جنگ نخواهیم پرداخت. »
به نظر میرسد تقسیمبندیهای فوق از نظر آثار حقوقی و فقهی تفاوت مشهودی ندارند و هر سه گروه تحت شمول عنوان عام جنگ داخلی قرار میگیرند.
ج- مبانی فلسفی حقوق بشردوستانه در فرهنگ اسلامی:
علاوه بر قواعد خاص و احکام حقوق بشردوستانه ، در اسلام ظرفیتهای علمی و فلسفی برای قبول دستاوردهای بشری وجود دارد بطوریکه پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید:
«الحکمه ضاله المومن » یعنی فلسفه ، گمشده مومن است که آن را حتی از غیر مومن می گیرد. همچنین در آیات قرآن مومنان به صلح و سلام و خوش رفتاری با ادیان دیگر دعوت می شوند: « و لاینهاکم الله عین الذین لم یقاتلو کم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم عن تبروهم و تقسطو الیهم »[۳۶] خداوند شما را از نیکوکاری و عدالت با کسانی که با شما نمی جنگند و شما را از دیارتان آواره نکردهاند باز نمی‌دارد، خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.
آیه «فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»[۳۷] هم مسلمانان را تشویق به قبول ارزشهای پسندیده از میان عقاید مختلف بشری میکند. همین طور پیامبر (ص) می فرماید:‌ « من آذا ذمیا فقد اذانی » هر کس غیرمسلمانی را بیازارد گوئی مرا آزرده است.
در اصول و فقه اسلامی و بویژه فقه شیعه هم بابی در مورد مستقلات عقلیه وجود دارد و بموجب آن هر آنچه که عقل بشر پسندیده بداند مشروع و متعلق حکم خداوند شده است: کل ما حکم به الشرع حکم به العقل و کل ما حکم به العقل حکم به الشرع» ، یعنی کلیه احکام شرعی عقلائی هستند و کلیه احکام عقل حکم شرع هم محسوب می‌شوند. در اصول فقه اسلامی آمده است که شارع مقدس که خود جزء عقلا ( موجودی صاحب خرد) است و بلکه رئیس عقلاء است چگونه ممکن است حکم عقل را نپذیرد؟
از این رو کلیه اصول و قواعد حقوق بشردوستانه مندرج در کنوانسیونهای چهارگانه ژنو و سایر معاهدات بین المللی بشردوستانه که به تصویب اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان رسیده و بر اساس بنای عقلاء هستند از نظر دین اسلام جزء احکام شرعی و بایستههای اسلامی هستند.
اندیشمند بزرگ اسلامی دکتر سید مصطفی محقق داماد در کتاب خود با عنوان «حقوق بشردوستانه بین المللی‌؛ رهیافت اسلامی» پیرامون حمایت کودکان به موارد زیر اشاره می‌نمایند:
به اجماع فقهای اسلام، زنان و کودکان از تعرض مصونند و کشتن آن‌هاممنوع است. مستند فتوای فقها، نصوص منقول از پیامبر (ص) و نیز عمل وی و عمل خلفااست که برای نمونه نصوص زیر آورده می‌شود:
پیامبر (ص) فرموده است: «لاتقتلو اامراه و لا ولیداً » زنان و کودکان را نکشید. نیز از ابن عمر نقل شده است: در یکی از جنگ‌ها زنی در میان کشته شدگان دیده شد. لذا پیامبر(ص) از کشتن زنان و کودکان نهی کرد.همچنان وی می‌گوید از طرق مختلف نقل شده که وقتی پیامبر (ص) می‌خواست گروهی را به جنگ اعزام کند قبل از حرکت برای آنان چنین می‌فرمود: به نام خدا و با استعانت از او حرکت کنید و مراقب باشید که زن یا کودکی از آنان را نکشید[۳۸].
هم‌چنین به نظر بسیاری از مفسران قرآن، کشتن زنان و کودکان از مصادیق اعتدا است که در قرآن به موجب آیه «ولا تعتدوا ان الله لایحب المعتدین»[۳۹] منع گردیده است. ابن عباس و مجاهد نیز گفتهاند «نهی از اعتدا به منظور منع از کشتن زنان و کودکان وارد شده
و صاحب جواهر از علامه در کتاب منتهی المطلب نقل می‌کند که «در ممنوعیت قتل زنان و کودکان همه فقها اجماع دارند و در خصوص زنان حتی اگر ضرورت هم ایجاب کند،قتلشان مجاز نیست».
در نهایت وی می‌گوید: مفهوم اسلامی حقوق بشردوستانه ، حمایت ویژه‌ای از بعضی طبقات غیرنظامی مانند اطفال، زنان، پیران، افراد مریض و راهبان مقرر می‌دارد: تمام دستورات پیامبر خدا (ص) و خلفا صراحتاً مشعرند که خصومت نباید علیه چنین افرادی صورت گیرد.[۴۰]
گفتار دوم : حقوق بین المللی بشردوستانه معاصر
فلاسفه و اندیشمندان بر جسته رنساس و عصر روشنگری نقش عمدهای در گسترش و توسعه حقوق بشردوستانه و احترام به افراد در مخاصمات مسلحانه ایفا نمودند. جان لاک فیلسوف انگلیسی با ارائه نظریه حقوق طبیعی قایل به این امر شد که انسان از این جهت که انسان خلق شده است بر خود حاکم است و از این طریق دارای یک حقوق فطری است ولی این حقوق تا جایی است که حق دیگران را تضییع نسازد.
ژان ژاک روسو در کتاب قرارداد اجتماعی که در سال ۱۷۶۲ منتشر شد میگوید:‌« ایجاد جنگ در نتیجه روبط انسانها نبوده است بلکه تضاد منافع یک دولت با دولت دیگر آن را به وجود میآورد ودر این جنگها تمام سربازان بطور اتفاقی با هم دشمن شدهاند. هنگامی که جنگیدهاند، اما در اصل هر دوی آنها هموطن بودهاند و یکدیگر را دوست میداشتهاند» .
روسو سپس به توضیح این نکته می پردازد که « جان غیرنظامیان و کسانی که در حال جنگ نیستند یا سربازانی که تسلیم شدهاند باید محفوظ بماند. » وی میگوید:« در پایان جنگ تا وقتی که مدافعین اسلحه به دست دارند دشمن حق کشتن آنها را دارد اما به محض اینکه اسلحهها را بر زمین گذاشتند و تسلیم شدند دیگر دشمن آنها نیستند و در ردیف مردمان عادی درمیآیند و دیگر کسی حق کشتن آنها را ندارد»[۴۱]
افکار روسو تأثیر زیادی در اندیشه های سیاسی و حقوقی پس از خود گذاشت . این افکار در پیدایش انقلاب فرانسه موثر بود و در قانون اساسی انقلاب مورد نظر مقرر شد هر انسانی دارای حقوق مقدس و غیرقابل انتقال می باشد، امری که سرانجام منجر به اتخاذ اعلامیه حقوق بشر گردید. در این راستا مجلس قانونگذاری فرانسه خواستار رفتار مساوی با سربازان دشمن همانند سربازان خودی شد و مقرر نمود که از این پس اسرای جنگی تحت حمایت ملت و قانون خواهند بود.
در قرن نوزدهم به تدریج تدوین اصول عرفی قوانین جنگ آغاز شد و قواعد بشردوستانه و قوانین جنگ به صورت مدون و مکتوب در آمدند. رفتهرفته موضوع قوانین جنگ از حالت روابط میان دولتها خارج و به صورت رابطهای میان دولتها و فرد درآمد. نقطه عطف و تاریخ دقیق آغاز نهضت بشردوستانه را میتوان از نیمه قرن نوزدهم به بعد دانست . در تاریخ حقوق بین الملل قوانین جنگ اولین مبحثی بود که تدوین گردید و در نتیجه امروزه یکی از قدیمی ترین مباحث حقوق بین الملل به شمار می رود.
ظهور حقوق بین الملل بشردوستانه به صورت مدرن را باید از زمان تأسیس کمیته بین المللی صلیب سرخ دانست . در سال ۱۸۵۹ سپاهیان فرانسه و اتریش در سولفورینو محلی در شمال ایتالیا به نبرد سختی پرداختند که در مدت کوتاهی سی وشش هزار نفر مجروح بر جای گذاشت. مجروحین در صحنه نبرد درحال جان باختن بودند و کسی به کمک آنان نمی آمد و صحنه رقت انگیزی به وجود آمده بود. در این حال یک بازرگان جوان سوئیسی به نام «هانری دونان» اندکی پس از نبرد به منطقه جنگ وارد شد و خسارات و تلفات جنگ را مشاهده کرد این صحنهها او را کاملاً تحت تأثیر قرار داد.
وی به کمک افراد محلی یک حرکت امدادی اولیه را برای نجات مجروحین صحنه جنگ سازماندهی نمود. هانری دونان در بازگشت به کشور خود با الهام از مشاهداتش در نبرد سولفرینو کتاب «خاطرات سولفرینو» را منتشر نمود. او در این کتاب پس از شرح رنجها و سختیهای صحنه جنگ برای کاهش تلفات و آلام قربانیان دو پیشنهاد ارائه کرد:‌
اول ، تأسیس یک جمعیت امدادی داوطلب در هر کشور که در زمان صلح آموزش دیده باشند تا در زمان جنگ خدمات درمانی و امدادی ارائه کنند.
دوم ، دولتهای جهان در یک کنگره اجتماع نموده و یک اصل بین المللی تخلف ناپذیر را که از طریق یک قرارداد ضمانت اجرایی مییابد تصویب نمایند تا مبانی حقوقی حمایت از بیمارستانهای نظامی وپرسنل امدادی و درمانی را تهیه نمایند .
پیشنهاد اول هانری دونان منتهی به تأسیس سلیب سرخ و هلال احمر بین المللی شد و پیشنهاد دوم منجر به تصویب کنوانسیونهای ژنو گردید.
در ۱۷ فوریه ۱۸۶۳ کمیته بین المللی صلیب سرخ اعلام وجود کرد و در اوت ۱۸۶۴ اولین کنوانسیونها ژنو برای بهبود شرایط مجروحین نظامی در جنگ توسط نمایندگان ۱۶ کشور به تصویب رسید. اتخاذ این قرارداد نقطه آغاز حقوق بین المللی بشردوستانه مدرن می باشد. از این تاریخ به بعد تدوین قوانین جنگ و توجه به حمایت از افراد در درگیری های مسلحانه سیر شتابنده ای به خود گرفت. سیر توسعه و تدوین حقوق بشردوستانه از دو طریق صورت پذیرفت:
از طریق تدوین حقوق جنگ که عمدتاً‌ از طریق کنوانسیونهای منعقده در «لاهه» صورت پذیرفت و به همین دیل «حقوق جنگ » را « حقوق لاهه » هم می نامند. این حقوق بیشتر ناظر به چگونگی رفتار دولتها واتخاذ روش های جنگی در مخاصمات مسلحانه بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...