وارد جامع الأزهر شود ، زیرا پدر و مادرش چنین آرزو داشتند که تنها فرزندشان ، وقف دین و قرآن شود. به یاد دارد که چه رنجی را در این راه تحمل کرد. در مکتب خانه ، ملای مکتب که پیرمردی کور و چاق بود ، همیشه او را به فلک می بست و با عصایش چندان به کف پای کودک می زد تا وقتی که دستهای خودش خسته می شد ، و کودک روزهای متوالی از پوشیدن کفش محروم می شد زیرا پایش چندان ورم داشت که در کفش جا نمی گرفت. اما پدر و مادرش به هیچ وجه این رنج او را در نمی یافتند ، چرا که او را وقف راه خدا کرده بودند. یک روز در میان کتاب های پدرش که اهل خانقاه و تصوف بود کتابی یافت که سرگذشت یکی از قهرمانان فولکلور عرب است : سرگذشت عنتره بن شداد. این کتاب از نوع کتاب هایی است که در قهوه خانه ها می خوانند و دارای مجلدات متعدد است. وی از خلال این کتاب آموخت که قهرمان کتاب نیز عربی سیاه پوست است ؛ درست مثل خودش. شاعر با تکرار مطالعه ی این داستان ، با تصویر افسانه ای قهرمان کتاب – عنتره – آشنا شد و دید که چگونه این فرزند غیرشرعی شداد ، وجود خود را سرانجام تثبیت کرد ، حال آن که در میان قوم عرب – که فرمانروایی از آن ثروتمندترین ها و شریف ترین هاست و تهیدستان در آن از حیات بهره ای ندارند – این کار ، کار آسانی نبود. این سنتوهی و روح قهرمانی گری عنتره در کودکی او را به تلاش و پی جویی دعوت می کرد. در این گیرودار با کتاب های دیگر و با قصه های دیگر آشنا شد : مجموعه ای از داستان های قومی و شرقی و مقداری ترجمه های ادبیات اروپا شامل آثار تولستوی ، گوته و لامارتین. جنگ جهانی دوم به اوج رسیده بود و نام هیتلر و استالین و موسولینی ، در گوش او ، از گوشه و کنار ، طنین می افکند و تصویر مبهم از این حوادث و نام ها به او ارائه می کرد. او از جنگ جز هراس چه بهره ای داشت ؟ پس از پایان جنگ به الأزهر وارد شد و مجبور به آموختن چیزهایی شد که به گوشش نخورده بود.
در ازدحام صرف و نحوالفیه ابن مالک و مسائل فقه و فلسفه و کلام جانش احساس ملال و غربت می کرد ، و همین احساس بود که بعدها به صورت شعر ، خود را نشان داد. در آغاز با شعرای جاهلی آشنا شد و بعد با شعرای دوره اسلامی ، و از این میان بیشتر نسبت به شریف رضی و مهیار و ابوالعلاء معری و متنبّی احساس اعجاب می کرد. ( همان ، ص ۵۲ )
۳ – ۲ – ۳ – منابع ادب فیتوری
فیتوری در دانشگاه الأزهر به خواندن کتاب هایی همچون « ألفیه ابن مالک » ، « مشاکل النحو
و الاعراب » ، « قضایها الفقه و الشریعه » ، « مجادلات الفلاسفه و المتکلمین » روی آورد. اما دچار احساس غربت و اندوه گردید که نزدیک بود او را خفه کنند و در آن زمان چیزی از این احساس خود را نوشت و بعدها متوجه گردید که اینها همه چیزی جز مقدمه شعر نیستند.
فیتوری به خواندن شعـر شعـرای اصـحاب معلقات به ویـژه عنتره اهتمام جدی ورزید ؛ یکی از
شیوخ او در الأزهر که به علاقه شدید فیتوری پی برده بود به او گفت که شعرای معلقات نهایت شعر نیستند ؛ شاعران صعالیک نیز از اهمیت والایی برخوردارند و نیز پس از تمدن دولت اسلامی بر شیرینی و زیبایی شعر افزوده شد. در این میان او شیفته شاعرانی چون شریف رضی و شاگرد نابغهء او مهیار دیلمی و ابوالعلاء معری و متنبی و ابن رومی و ابوتمام گردید و شاعرانی چون بحتری و ابوالعتاهیه و ابونواس را نپذیرفت. زیرا شاعران اول قدرت ابتکار و اصالت تجربه وجدانی داشتند اما شعر دسته دوم تنها تقلیدی بود. ( خلیل حی ، ۲۰۰۳ م ، ص ۴۴۵ )
فیتوری بعدها با خواندن آثار ابوالقاسم شـابی که به او قدرت صادقانـه ای در تعـبیر درد و رنـج
می داد و نیز آثار الیاس ابوشبکه که به او قدرت چیره شدن بر درد و رنج می داد به آنان تمایل یافت.
او می گوید : معده ام نمی تواند اشعار عقاد و مازنی و یا استاد آنها عبدالرحـمن شکری را هضم
کند. در شاعران مدرسه اپولو نیز نمی توانم نیازم را بیابم. اما تصویر و موسیقی و روح شعر را در قصاید شاعر سودانی « التیجانی یوسف بشیر » و شاعر طبیعت « احمد عبدالمعطی الهمشری » شاعر مصری یافتم. آنها و ابراهیم ناجی و محمود حسن اسماعیل و حسن کامل الصیر فی به معنای واقعی شاعر هستند.
فیتوری از خلال مجلات « اپـولـو » ، « الامـام » ، « المقتطـف » و « اللطائــف المـصوده » و
« المجله الجدیده » با جبران خلیل جبران و نسیب عریضه و فوزی معلوف و ایلیا أبوماضی و میخائیل نعیمه و نعمه قازان نیز آشنا گردید و شیفته ادبیات آنها شد.
او خود را همچون جبران غریب و محزون با قلبی شکسته می دید او قصیده مواکب جبران را با
خشوع می پرستید.
او اثر بزرگ شاعر فرانسوی « شارل بود لیر » تحت عنوان « أزهار الشّـر » را نیز مطالعـه کرد و
قدرت وی را در رسوخ به عالم غیب و از بین بردن تبعیض نژادی و رنگی ستود. و این چنین در سال ۱۹۴۸ اولین تجربه شعری خود را درباره افریقا نوشت. ( همان ، ص ۴۴۸ )
۳ – ۲ – ۴ – تجربه شعری فیتوری
فیتوری در مقدمه دیوان خود دربـاره تجربـه شعری خود می گوید : « همواره تـمایل داشتم تا
تجربیات خود را درباره زندگی بنویسم. از همان کودکی در قلب خود و در چشمان خویش احساس خاصی داشتم احساس تنهایی و رنج و عذاب و غربت. همه چیز در اطراف من به این امور کمک می کرد : محیط و جامعه و بیشتر از آن خودم.
شاید چهره سیاه و اندام لاغرم باعث این احساس خواری در من شده بود.
فیتوری در نظر دیگران فردی متکبـر و مغـرور جـلوه می کند. او زیـارت قبـور و نـماز صـبح را
دوست دارد اما از جشن های عروسی و اعیاد بیزار است.
وی همه قرآن کریم را حفظ کرد و آمـاده ورود بـه دانشـگاه الأزهـر گـشت. او در حفـظ دروس
سختی های بسیاری متحمل گشت و حتی بارها او را به فلک بستند و او با پاهای باد کرده راهی خانه می گشت و با یأس و ناامیدی به آینده خود چشم می دوخت. ( الاعمال الشعریه ، ص ۹ )
روزی فیتوری با جستجو در کتابخانه پدرش کتاب « سیره عنتره بن شداد » شاعر نامی جاهلی
را یافت و با علاقه همه کتاب را خواند. او پی برد که عنتره هم مثل او عرب سیاه پوست بوده و عاشق زیباترین دختر قبیله ! فیتوری بار دیگر کتاب را خواند تا پی ببرد چگونه عنتره توانست وجود خود را به دیگران نشان دهد و بر آن صحّه گذارد او که نسبتش معلوم نبود و در جامعه جاهلی متعصب آن زمان که سروری و بزرگی تنها به قدرتمندان و بزرگان و اغنیا اختصاص داشت پرورش یافته بود.
او این جمله عنتره را بارها با خود خواند :

 

    • کرّ یا عَنتَرهَ

 

    • و انَّ العَبدَ لا یُحسُِنُ الکَرَّ

 

    • کرّ و أنتَ حٌّر …

 

( الاعمال الشعریه ، ص ۱۰ )
یعنی حمله کن عنتره و عنتره می گوید برده که نمی تواند خوب حمله برد و به او گفته می شود حمله کن درحالی که تو آزادی.
فیتوری ناگهان شعر و قدرت عنتره را در خود مجسم دید و احساس کرد به قدرتی عظیم دست
یافته است.
او در پی عنتره دیگری در کتاب جدیدی بود که « رحله بنی هلال » ، « أبوزید الهلالی سلاقه»
، « الزناتی خلیفه » ، « دیاب » ، « الأمیره الناعشه » را یافت و از خواندن آنها بسیار لذت برد و در خیال خود در جنگهای آنان شرکت می کرد و این چنین نیازهای روحی و عاطفی او اشباع گردید.
( الاعمال الشعریه ، ص ۱۱ )
۳ – ۲ – ۵ – ویژگی های شعری فیتوری
بیداری مشرق زمین و نهضت علمی در جهان عربی در اواخر قرن نوزدهـم در اثر عوامـلی چون
افزایش اندیشمندان ، رهبران ملی و انقلاب های مختلف برضد استعمار و طغیان سیاسی شروع شد. در مصر با تجدید میراث فرهنگی و ادبی قدیم و نشر روزنامه ها و افزایش چاپ شکل گرفت. پس از مدتی ادبا و شاعران آشنایی با ادبیات اروپا براثر ارتباط فرهنگی از طریق مراکز علمی و فرستادن دانشجویان به اروپا برای تحصیل علوم و افزایش تأسیس مدارس اروپایی که در جهان عرب ایجاد شد به سمت نوآوری در موضوعات شعری ، و روی آوردن به سبک شعر نو و رها کردن قیود گذشته منجر شد تا آنجا که در اثر اختلاف بین عرب و اروپائیان ، در صور و خیال شعری ادبا و شعرا تغییر حاصل شد تا آنجا که ادبیات قدیم آنان را به سمت آسانی در سبک و متانت تعبیر و حفظ وزن و قافیه ی واحد کشاند. ( خفاجی ، بی تا ، ص ۱۶ )
پایان نامه - مقاله - پروژه
فیتوری از جمله شاعرانی است که قدیم و جدید را در خود جمع کرده اسـت . با وجود عـلاقه و
عشق زیادش به جامعه و با توجه به قصاید فراوان در توصیف مسائل جامعه ی انسانی که در دیوان خود به یادگار گذاشت و علی رغم نوآور بودن و داشتن اشعار ابداعی و متنوع از موضوعات شعر قدیم و یا فنون کلاسیک غافل نماند ، بلکه به سرودن اشعاری در همان موضوعات مبادرت ورزید.
( الاعمال الشعریه ، ص ۲۸ )
محمد فیتوری شاعر سودانی یکی از چند تن بزرگان شعر معـاصر عرب بـه شمار می رود. شـعر
فیتوری که زاده سرزمین آفریقایی سودانی می باشد پرورده دو فرهنگ آفریقایی و فرهنگ عربی است. کمتر شاعری در جهان عرب وجود دارد که همچون او این دو موهبت را یکجا در خود جمع کرده باشد. هم آفریقاییان و هم اعراب در آینه شعرا و آمال و آرزوها ، دردها و رازهای خود را می بیند و شعر او نزد آنها گرامی است. ( بنی طرف ، ۱۳۵۶ ش ، ص ۷ )
با بررسی اشعار فیتوری می توان ویژگی های زیر را در اشعار او مشاهده نمود :

 

    1. نشان عاطفی که در عاطفه لطیف و احساس او در اشتیاق به وطن با نغمه هایی غمگین متجلی می گردد.

 

    1. نشان صوفی که در عشق به طبیعت و توصیف زیبایی های آن متجلی می گردد. شاعر در رویکردهای سیاسی نیز از طبیعت بهره می جوید.

 

    1. نشان قومی که در توصیف کشورها و ملیت های مختلف تجلی می یابد.

 

  1. نشان انسانی که همواره به عنوان شاعری متعهد صفات برجسته انسانی و نجات نوع انسان را در نظر دارد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...