نوع : اشاره به نوع دانش دارد و می تواند مقادیری چون رویه، اصول راهنما، گزارش پیشرفت، گزارش شکست، دستنامه وامثالهم را اختیار کند.
محصول / خدمت: در برخی مواقع دانش در سازمان به طور مستقیم با یک محصول یا خدمت در ارتباط است که این محصولات و خدمات به عنوان خصوصیت دانـش ذکـر مــی شود.
زمان و مکان: این خصوصیت بیشتر به دانشهایی تعلق می گیرد که به شکل ذهنی هستند تا زمان و مکان دسترسی به آنها مشخص شود.
با تکمیل این خصوصیات برای دانشهای موجود در سازمان، می توان به ذخیره، بازیابی و توزیع آنها پرداخت.
۲-۲-۱۰- طبقه بندی انواع دانش
۲-۲-۱۰-۱- انواع دانش از نظر نوناکا
یکی از معروفترین طبقه بندی ها از دانش توسط نوناکا انجام گرفته است وی در این طبقه بندی دو نوع دانش را معرفی می کند که عبارتند از :
دانش آشکار: دانشی است که عینی بوده و می تواند به صورت رسمی و زبان سیستماتیک بیان شود نوناکا معتقد است که این نوع دانش مستقل از کارکنان بوده و در سیستم های اطلاعات کامپیوتری ، کتاب ها ، مستندات سازمانی و نظایر این ها وجود دارد . دانش صریح دارای قابلیت کدگذاری و بیان از طریق گویش است . علوم دانشگاهی مثال بارز این نوع دانش است. ( ابطحی و صلواتی،۱۳۸۵،ص ۱۶ )
دانش نهان (نهفته):دانشی است که انتزاعی بوده و دست یابی به آن آسان نیست . لی و چوی به نقل از پولانی دانش نهفته را به این صورت تعریف می کنند:
” دانشی که منابع و محتوای آن در ذهن نهفته است و به آسانی قابل دست یابی نبوده و غیر ساختارمند است .” این دانش از طریق تجربه و یادگیری عملی کسب می گرددو کدگذاری شده نیست این دانش ، دانش نانوشته سازمان است که بیانگر میزان تجربه و مهارت کارکنان است . در این زمینه زیباترین تعبیر را خود پولانی ارائه داده است ” ما بیشتر از آن چه می گوییم ، می دانیم”
۲-۲-۱۰-۲- انواع دانش از نظر نوناکا و تاکه اوچی
در تقسیم بندی دیگری نوناکا و تاکه اوچی، دانش را به دانش روشن و دانش خاموش تعریف کرده و اظهار کرده اند:
الف ) دانش روشن دانشی مستند و عمومی، ساخت یافته با محتوای ثابت، برونی شده و آگاهی است. دانش روشن آن چیزی است که می توان به دست آورد و از طریق تکنولوژی اطلاعات تسهیم کرد.
ب ) دانش خاموش در ذهن، رفتار و ادراک انسان مقیم است. دانش خاموش از تعامل افراد ظهور می یابد و به مهارت و عمل نیازدارد.
نوناکا و تاکه اوچی بیان می کنند که دانش خاموش پنهان است و بنابراین نمی توان به آسانی آن را به صورت الکترونیکی نشان داد. منظور این دو دانشمند این است که دانش، محصول تعامل دانش خاموش و روشن است.فرایند ایجاد دانش منتهی به مارپیچ کسب دانش می شود. با افرادی که دانش خاموش داخلی خود را به وسیله ملاقات یا به شکل دیجیتال با دیگران سهیم می شوند، آغاز می گردد. دیگران سپس دانش سهیم شده را درونی می سازند و این عمل فرایند دانش ایجاد می کند. سپس این افراد،با دانش جدید ایجاد شده، آن را با سایرین سهیم می شوند و فرایند دوباره آغاز می گردد. هی بارد این فرایند را نوآوری می نامد ( مارتنسون، ۱۳۷۹، ص ۴۱) .
۲-۲-۱۰-۳- انواع دانش از نظر وارنک و دیگران
وارنک و دیگران (۱۹۹۸) نیز دانش را به انواع متعدد به شرح زیر تقسیم کرده اند :
الف) دانش عمومی: دانشی است که به صورت سازگاری متقابل، در نهاد اجتماعی مشخص شده.
ب) دانش فردی: دانشی است که متعلق به فردی واحد می باشد و با دیگران تسهیم نشده است.
ج) دانش درونی: دانشی است که فقط درون نهاد اجتماعی مشخص قابل دسترس می باشد.
د) دانش برونی: دانشی است که فقط خارج از نهاد اجتماعی مشخص، قابل دسترسی باشد.
۲-۲-۱۰-۴- طبقه بندی انواع دانش از نظر فایراستون
طبق نظر فایراستون (۲۰۰۱) ، دانش را می توان از لحاظ سطح به سه سطح فردی، گروهی و سازمانی تقسیم بندی کرد. دانش در سطح فردی شامل اطلاعات افراد درباره محصولات، شیوه پردازش ، فرایند تولید یا ارائه خدمات در قالب دانش آشکار و مهارت های ارتباطی، مهارت های حل مسئله و ارزشها و تجارب در قالب دانش ضمنی است. دانش در سطح گروهی، به مهارت ها و توان حل مسئله افراد در قالب یک گروه اطلاق می شود که به صورت انفرادی قابل حصول نمی باشد. دانش در سطح سازمانی، شامل دستور العمل ها ، کتابچه ها، مشخصات و محصولات، رویه های کاری، مستندات در قالب دانش آشکار و فرهنگ سازی، بینش و اصول اخلاقی است.
۲-۲-۱۰-۵- انواع دانش از نظر جورنا
رنه جورنا نیز در مقاله ای با عنوان ” انواع دانش و اشکال مختلف سازمانی“ سه نوع دانش را نام می برد( ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ص۲۷ ) :
الف) دانش نهان: که قابل مشاهده نبوده و در تجارب، فرهنگ و ارزش های یک فرد یا سازمان نهفته است.
ب) دانش صریح: دانش آشکار و کدگذاری شده است.
ج) دانش نظری یا تئوریکی: دانشی که از تخصص های عمیق افراد سرچشمه می گیرد و ویژگی های این نوع از دانش بیشتر شبیه دانش نهفته است. وی سپس به بیان کاربرد این سه نوع دانش در ساختارهای پنج گانه مینتزبرگ پرداخته است.
۲-۲-۱۰-۶- انواع دانش از نظر بلاکلر
بلاکلر (۱۹۹۵) نیز انواع دانش را مورد شناسایی قرار داده و انواع آن را شامل موارد زیر می داند ( ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ص ۱۸) :
الف) دانش نهان : که خود به سه دسته تقسیم می شود:
دانش فرهنگی : به فرایند دستیابی به ادراکات مشترک اشاره دارد. فرآیندهایی نظیر جامعه پذیری و فرهنگ پذیری.
دانش ذهنی : دانشی است که به مهارت های مفهومی و توانایی های شناختی وابسته است و یک دانش انتزاعی است کهدر ذهن فرد نهفته است.
دانش مجسم : دانشی است که وابسته به عمل و اقدام فرد است. این نوع از دانش به حضور فیزیکی افراد و معاملات رودررو، متکی است.
ب) دانش آشکار، در این طبقه دو نوع دانش قرار می گیرد:
دانش نظام مند : دانشی است که بتواند به گونه ای نظام مند در روابط تکنولوژی، نقش ها و رویه های رسمی مورد تحلیل قرار بگیرد. همچنین این نوع از دانش اشاره به دانش های جمعی و مشترک بین انسان ها دارد.
دانش منظم : که در قالب علائم و نشانه ها است و می تواند به صورت کتاب یا اطلاعاتی که بصورت الکترونیکی ردو بدل می شود، یافت شود.
۲-۲-۱۱- منابع دانش
منابع دانش در سازمان مهم ترین سرمایه شرکت های سده۲۱ محسوب می شود. مدیران شرکت های موفق و بزرگ دنیا، چالش های مدیریت بر منابع دانش سازمانی را به عنوان دومین اولویت اصلی کاری خود ذکر کرده اند، تا جایی که موفقیت و شکست سازمان های مختلف را ناشی از تفاوت مدیریت حاکم بر منابع آن سازمان ها می دانند.
از جانب دیگر، تنوع و گستردگی سیستم های مرتبط با مدیریت بر حاملان دانش که هر یک با جنبه خاصی از دانش سازمانی ارتباط دارند باعث آن شده است که طی سال های اخیر نحوه انتخاب و برنامه ریزی و بهره گیری از سیستم ها و ابزارهای گوناگون موجود درمدیریت دانش، به عنوان یکی از مسائل اصلی مدیران سازمان های بزرگ مطرح باشد. منابع انسانی متخصص به عنوان یکی از منابع دانشی سازمان باید مورد توجه مدیران قرار گیرند. پیتر دراکر در مقاله معروف خود در مجله هاروارد بیزنس ریویو به نام «در جست وجوی کمال» در مورد لزوم استفاده از دانش جدید در سازمان ها چنین می گوید: «دانش به صورت مداوم خودش را منسوخ می کند و دانش پیشروی امروز، جهل فردا است» و مدیریت را عضو اصلی هر سازمان می داند و در ادامه پیشنهاد می کند که توجه به مدیریت دانش و منابع دانشی باید مرکز توجه اولیه سازمان های امروزی قرار گیرد.
۲-۲-۱۲- تعاریف و مفاهیم مدیریت دانش
تحول از مدل کسب و کار صنعتی که در آن سرمایه های یک سازمان، سرمایه های قابل لمس نظیر تجهیزات تولید، ماشین، زمین و غیره بودند به سمت سازمان هایی که دارایی اصلی آنها مانند دانش و خبرگی غیرقابل لمس است.
حجم انبوه اطلاعات، ذخیره الکترونیکی آن و افزایش دسترسی به اطلاعات ارزش دانش را افزوده است؛ زیرا فقط از طریق دانش است که این اطلاعات ارزش پیدا می کند، دانش از این منظر که به تصمیم گیری و اقدام نزدیک تر است ارزش بیشتری از اطلاعات دارد؛ زیرا اطلاعات به تنهایی منجر به تصمیم نمی شود، بلکه تبدیل اطلاعات به دانش است که به تصمیم و به دنبال آن به اقدام می انجامد.
تخصصیتر شدن فعالیت ها ممکن است خطر از دست رفتن دانش سازمانی و خبرگی به واسطه انتقال یا اخراج کارکنان را به همراه داشته باشد، و این مسئله نیاز به مدیریت دانش را آشکار می کند.
نویسندگان و صاحبنظران مدیریت دانش، از دیدگاه های گوناگون، به تعریف مدیریت دانش پرداختهاند،که در این جا برخی از تعاریف مطرح شده را می آوریم:
[شنبه 1400-08-22] [ 09:33:00 ق.ظ ]
|