سپس گزینه ارج تر به صورت زیر انتخاب می گردد:
که خروجی گزینه iام و شاخص j ام با یک مقیاس کمی قابل مقایسه است. و اگر باشد در این صورت داریم:
در انتها، مجموع امتیاز بدست آمده برای ریسک یک پروژه طبق جدول زیر (طبق نظر خبرگان) در سه دسته کم ریسک، پر ریسک و ریسک متوسط طبقه بندی شده است. بدین ترتیب در انتخاب نهایی پروژه ها می توانیم پروژه های پر ریسک را شناسایی کرده و با داشتن دید جامع و روشن نسبت به ریسک ها و منفعت های هر پروژه می توان اقدام به سرمایه گذاری به صورت منطقی نماییم.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول 13-3 دسته بندی اندازه ریسک برای هر پروژه

 

ردیف امتیاز مقدار ریسک
1 امتیاز کمتر از 0.2 كم ريسك
2 امتیاز بين 0.2 تا 0.6 ريسك متوسط
3 امتیاز بیشتر از 0.6 پر ريسك

2-8-3 رتبه بندی پروژه ها بر اساس شاخص های کمی و کیفی
1-2-8-3 مشخص کردن وزن معیارهای کمی و کیفی
دراین مرحله نیاز است تا با بهره گیری از اصول علمی به شناسایی وزن بین معیارهای مالی و استراتژیک و همچنین وزن بین زیر معیارها بپردازیم تا بر مبنای وزن بین معیارهای استراتژیک به غربال گری کیفی که در مراحل قبل توضیح داده شده بپردازیم و همچنین بر مبنای وزن بین معیار های مالی و استراتژیک به مقایسه و رتبه بندی پروژه هایی که به این مرحله رسیده اند بپردازیم.بر همین مبنا استفاده از تکنیک های MCDM مناسب تشخیص داده شد ولی برای انتخاب دقیق نوع تکنیک مناسب باید به اصولی توجه داشت که در ادامه نکات مورد توجه بیان می شود.
1-1-2-8-3 قاعده انتخاب روش تصمیم گیری چند شاخصه
چگونگی انتخاب و به کارگیری روش های تصمیم گیری چند شاخصه،گامی مهم در تحقیق بوده و یک قاعده برای انتخاب این روش توسط"کریتوپولوس و همکارانش[54]“(2008) ارائه شده است.او 8 سوال را مطرح می کند که در نهایت کاربر برای استفاده از روش های مورد نظرراهنمایی می شود.در ادامه به شرح چگونگی انتخاب روش تصمیم گیری چند معیاره در این تحقیق می پردازیم.رایج ترین روش های مورد استفاده شده برای اولویت بندی شامل روش های تحلیل سلسله مراتبی (AHP)،روش های غیر رتبه ای[55] مانند ELECTRE[56] ،نظریه مطلوبیت چند شاخصه (MAUT)[57] ،مجموعه های فازی و الگوهای برنامه ریزی ریاضی است.لازمه تمامی این روش ها تعریف گزینه ها و معیارها بوده و بیشتر آن ها نیازمند معیاری برای ارزیابی اهمیت نسبی معیارها است (بلتون و استووارد، 2002)[58].
با این وجود ،آن ها از نظر چگونگی ترکیب کردن داده ها با هم فرق دارن (دتره، 2007)[59].انتخاب یک روش از بین سایر روش ها خود یک کار چند معیاره است،هم چنان که اهداف مختلفی مد نظر باشند (تناسب دادها و ساختار مساله،عملی بودن و قابلیت اجرایی بودن روش ،پذیرش تصمیم و غیره).هان[60](2002) پیشنهاد می کند که این مساله باید به وسیله ی روش(MCDM)[61] حل شود در حالی که محققان دیگری استدلال می کنند که یک چنین رویکردی به یک دور باطل[62] می انجامد. به منظور پرداختن به چنین مساله ای،چهارچوبی برای کمک به انتخاب روش مناسب MCDM پیشنهاد شده است (گیوتونی و مارتل، 1998)[63].آن ها یک بررسی مناسبی از 29 روش که به طور عادی استفاده شده ارائه می کنند.این روش ها به روش های اولیه (مقدماتی)، روش های معیار ترکیب انفرادی[64]،روش های رتبه بندی و روش های ترکیبی تقسیم شده اند.برخی دیگر نیز استفاده از یک درخت نوع شناسی[65] ، پرداختن به سوال هایی راجع به روش های عملیاتی در قالب اطلاعات و تصمیم گیری مساله دار به منظور رسیدن به یک روش مناسب را پیشنهاد می کنند (لاریبی و همکاران، 1996)[66]. محقق دیگری نیز در مطالعه ای که انجام داد از چهار روش مختلف معروف MCDM برای حل همان مشکل استفاده کرد و سپس اولویت های افراد درگیر در فرایند تصمیم گیری را منتشر کرد؛ یافته های او نشان می دهد که الگو ها باید به راحتی قابل فهم باشند،هم نتایج ترسیمی (گرافیکی) و نتایج عددی را ترکیب کرده ، برای استفاده مناسب بوده و با تفکر انسانی هم خوانی داشته باشد(زاک، 2005)[67]. همچنین فورمن[68](1985) معتقد است که یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری چند معیاره مناسب باید دارای خصوصیات زیر باشد:
1-امکان فرموله کردن مساله مساله وتجدید نظر در آن را بدهد،
2-گزینه های مختلف را در بر بگیرد،
3-معیار های مختلف را که عموما در تضاد نیز هستند در نظر بگیرد،
4-معیار های کمی و کیفی را در تصمیم گیری دخالت دهد،
5-نظرات افراد مختلف را در مورد گزینه ها و معیار ها لحاظ کند،
6-امکان تلفیق قضاوت ها برای محاسبه نرخ نهایی را بدهد،
7-بر مبنای یک تئوری قوی استوار باشد.
در کل بر اساس آن چه در بالا بدان اشاره شد،کریتوپولوس و همکارانش در سال 2008 چارچوبی از 7 پرسش ایجاد کردند که به منظور انتخاب مناسب ترین روش MCDM برای هر مساله تصمیم گیری باید به آن ها پاسخ داد:
1.آیا محیط تصمیم گیری مطمئن است یا نامطمئن؟
2.آیا مساله تصمیم گیری اجازه تبادل (رابطه جایگزینی) بین معیارها را می دهد؟
3.آیا ساختار مساله سلسله مراتبی است؟
4.شکل داده ها به چه صورت است (کمّی ،کیفی و یا مختلط )؟
5.آیا روش مد نظر از نظر درک و کاربرد آسان است؟
6.آیا امکان نمایش(ارائه) ترسیمی و عددی نتایج وجود دارد؟
7.آیا روش مدنظر با طرز تفکر انسان هم خوانی و مطابقت دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...