. طوسی؛ خواجه نصیرالدین:۱۹۷۰ م، ص ۴۰۵٫ ↑

 

    1. . مقداد؛ ابوعبدالله (فاضل سیوری): ۱۳۶۲ ه.ش، ص ۴۴۲٫ ↑

 

    1. . مجلسى؛ محمدباقر: ۱۴۳۱ه.ق، جلد ۶۸/ص ۲۹۶٫ ↑

 

    1. . علیزاده موسوى، مهدى، همان ↑

 

    1. . علیزاده موسوى، مهدى، همان ↑

 

    1. . مائده، آیه ۸٫ ↑

 

    1. . بن تیمیه الحرانی؛ تقی الدین أبو العباس أحمد بن عبد الحلیم: ۱۴۱۶ ه.ق، جلد ۳/ ص ۱۱۶٫ ↑

 

      1. .« وعید» در برابر« وعده»، عبارت است از اعلام عذاب و خوارى در آینده؛ همان‏گونه که« وعده»، بشارت به آینده است. ↑

 

    1. .« آنان که اموال یتیمان را به ستمگرى مى‏خورند، در حقیقت، آن‏ها در شکم خود آتش جهنم فرو مى‏برند و به‏زودى در آتش فروزان خواهند افتاد».( نساء، آیه ۱۰) . ↑

 

    1. علیزاده موسوى، مهدى، همان. ↑

 

    1. . همان، الاستقامه، جلد ۱/ص ۱۶۳ تا ۱۶۴٫ ↑

 

    1. . همان، بغیه المرتاد، جلد ۳/ص ۳۵۳ تا ۳۵۴٫ ↑

 

    1. . همان، ج ۱۲، ص ۲۶۸٫ ↑

 

    1. . چنین ادعایى در حالى است که در داخل سرزمین‏هاى شیعى، اهل سنت نیز حضور دارند و شیعیان با آن‏ها به دادوستد و ارتباطات معیشتى مى‏پردازند و در مکه، مدینه و دیگر سرزمین‏هاى اسلامى نیز شیعیان در کنار اهل سنت با یک‏دیگر تعامل دارند. ↑

 

    1. . ر. ک: بن تیمیه الحرانی؛ تقی الدین أبو العباس أحمد بن عبد الحلیم: ۱۴۱۶ ه.ق، جلد ۲۸/ ص ۲۶۱ و ۲۶۲٫ و منهاج السنه، جلد ۵/ص۱۷۴٫ ↑

 

    1. . ر. ک: همان، مجموع الفتاوى، جلد ۲۸/ ص ۲۶۴، جلد ۱۷/ص ۲۶۷ و ۲۶۸؛ همان، منهاج السنه، جلد ۱/ ص ۴۷۴ تا ۴۷۵٫ ↑

 

    1. . ابن تیمیه؛ الصارم المسلول على شاتم الرسول، ص ۵۹۱٫ ↑

 

    1. . عاصمى؛ عبدالرحمن بن محمد: ۱۹۹۶م، جلد ۱/ ص ۶۳٫ ↑

 

    1. . زهرانى؛ خالد بن احمد: ۱۹۵۰ م، ص ۲۶ . ↑

 

    1. . عاصمى؛ همان، ص ۱۴۵٫ ↑

 

    1. . وى به شیخ سلیمان‏بن سحیم حنبلى مى‏گوید:« به تو یادآورى مى‏کنم که تو و پدرت به کفر و شرک و نفاق تصریح دارید … تو و پدرت روز و شب تمام تلاشتان را براى دشمنى با دین، به‏کار گرفته‏اید … تو مرد گمراه، دشمن و سرکرده‏ى کفر بر ضداسلام هستى …»( عاصمى؛ همان، جلد ۱۰/ص ۳۱). ↑

 

    1. . عاصمى؛ همان، جلد ۱۰/ص ۱۱۳ تا ۱۱۴؛ همان، جلد۸/ ص ۱۱۷ تا ۱۱۹؛ همان، جلد ۹/ ص ۲ و ۲۳۸٫ ↑

 

    1. . عاصمى؛ همان، جلد ۸/ ص ۱۲۱٫ ↑

 

    1. . عاصمى؛ همان، ص ۳۶۶٫ ↑

 

    1. . عاصمى؛ همان، جلد ۱۰/ ص ۴۲۹٫ ↑

 

    1. . عاصمى؛ همان، ص ۱۴۳ . ↑

 

    1. . براى آشنایى با جریان‏هاى داخلى وهابیت، ر. ک: سید مهدى على‏زاده موسوى،« جریان‏هاى درون وهابیت»( مصاحبه)، در نشریه‏ى سراج منیر، شماره‏ى ۴، زمستان ۹۰، ص ۱۷۱ تا ۱۹۳٫ البته در روزگار محمد بن عبدالوهاب، یکى از فرزندان وى به نام شیخ عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب، دیدگاهى نسبتاً معتدل که برخلاف نظریه‏ى پدرش بود، درپیش گرفت. به اعتقاد او:« آن‏چه محققان بر آن اتفاق دارند: عدم تکفیر اهل بدعت، مانند خوارج، رافضه، قدریه و مرجئه است؛ زیرا تکفیر جز با انکار ضروریات دین یا ارتکاب عملى که بر کفر بودن آن اجماع وجود دارد، درست نیست».( عاصمى؛ الدرر السنیه، جلد ۱۰/ص ۲۴۴٫) ↑

 

    1. . نساء، آیه ۹۴٫ ↑

 

    1. . الطبری؛ محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب الآملی: ۲۰۰۱ م، جلد ۵/ ص ۱۴۲٫ ↑

 

    1. . حجرات، آیات ۹- ۱۰٫ ↑

 

    1. . مائده، آیه ۳۲٫ ↑

 

    1. . نساء، آیه ۹۳٫ ↑

 

    1. . نساء، آیه ۹۴ . ↑

 

    1. . مائده، آیه ۷۲٫ ↑

 

    1. . همان. ↑

 

    1. . انعام، آیه ۲۵٫ ↑

 

    1. . همان، آیه ۷٫ ↑

 

    1. . کهف، آیه ۱۰۵٫ ↑

 

    1. . الهیثمی؛ أبو الحسن نور الدین: ۱۴۱۴ هـ، جلد ۱/ ص ۱۰۷٫ ↑

 

    1. . البخاری الجعفی؛ محمد بن إسماعیل أبو عبد الله: ۱۴۲۲هـ، ، جلد ۷/ ص ۸۴٫ ↑

 

    1. . الأزدی السِّجِسْتانی؛ أبو داود سلیمان بن الأشعث: ۲۷۵ه.ق، ص۶۷۲٫ ↑

 

    1. . متقى هندى؛ علاءالدین على: ۱۴۳۱ ه، جلد ۳/ ص ۶۳۵٫ ↑

 

    1. . البخاری الجعفی ، همان، باب ۲۸، ص ۱۰۸٫ ↑

 

    1. . نیشابورى، همان، جلد ۴/ ص ۱۸۷۲٫ ↑

 

    1. . الطبرانی، أبو القاسم: ۱۴۲۲ ه، جلد ۱۲/ ص ۳۷۲٫ ↑

 

    1. . الطحاوی؛ أبو جعفر:۱۴۲۰ ه، ص ۲۰ تا ۲۱٫ ↑

 

    1. . عیاض الیحصبی السبتی؛ أبو الفضل: ۱۴۰۷ هـ،، جلد ۲/ ص ۲۷۲٫ ↑

 

    1. . همان. ↑

 

    1. . نیشابوری؛ مسلم بن حجاج: ۱۹۸۱ م، ص ۲۷۱٫ ↑

 

    1. . همان. ↑

 

    1. . همان ↑

 

    1. . المرداوی الدمشقی الصالحی الحنبلی؛ علاء الدین أبو الحسن علی بن سلیمان: ۲۰۰۰م، جلد ۳/ص ۳۱۸٫ ↑

 

    1. . طرابلسی؛ عبدالعزیز بن براج: ۱۴۱۱ق، جلد/ص ۱۳۱۴٫ ↑

 

    1. . سعدی؛ عبدالملک‌عبدالرحمن:۱۳۸۳ ه ش، ص ۵۷۲٫ ↑

 

    1. . همان ↑

 

    1. . زطی الخزاز؛ أبو حنیفه النعمان بن ثابت: ۱۹۹۹م، جلد ۱/ ص ۷۶٫ ↑

 

    1. . النفراوی الأزهری المالکی، شهاب الدین: ۱۹۹۵م، جلد ۱/ ص ۳۷۴٫ ↑

 

    1. . جلال الدین السیوطی؛ عبد الرحمن بن أبی بکر: ۱۴۱۱هـ، ص ۶۷۳٫ ↑

 

    1. . بقره/ ۲۸۵٫ ↑

 

    1. . جلال الدین السیوطی؛ همان، جلد ۱/ ص ۱۲٫ ↑

 

    1. . آل عمران: ۱۰۵٫ ↑

 

    1. . عبد الوهاب؛ محمد: ۱۹۵۰م، ص۱۲٫ ↑

 

    1. . در حالی که منظور از ارتداد، انحراف از امامت است نه ارتداد فقهی. ↑

 

    1. . جبرین؛ عبد الله بن عبد الرحمن: ۱۴۰۰ه، درس شماره ۵۶، ص۱۱٫ ↑

 

    1. . النعمانی الاثری؛ ابی عبدالله: ۱۴۲۴ق، ص۳۷٫ ↑

 

    1. . الموصلی؛ عبد الله: ۲۰۰۶م، ص۱۶٫ ↑

 

    1. . ممکن است در بین شیعیان برخی از تندروها باشند که اهل سنت را کافر بدانند، ولی نظر اهل بیت: و نظر فقها و علمای شیعه برخلاف آن است و نباید نظر جهال را به نام شیعه ثبت کنیم، بلکه در هر مذهبی گروهی تندرو هستند که نظرشان برخلاف نظر علمای آن مذهب است. ↑

 

    1. . صدوق؛ محمد بن علی: ۱۴۰۵ ق، جلد ۲/ ص۴۱۲٫ ↑

 

    1. . همان، جلد‏۱/ ص۲۶۱٫ ↑

 

    1. . همان، ج۱/ ص۴۳۷٫ ↑

 

    1. . حر عاملی؛ محمد بن‌حسن: ۱۱۰۱ه، جلد۲۸/ص۳۴۵٫ ↑

 

    1. . همان، جلد۲۸/ ص۳۴۶٫ ↑

 

    1. . نعمانی؛ محمد بن‌ابراهیم، ۱۴۰۰ه، ص۱۳۰٫ ↑

 

    1. . تفتازانی، سعد الدین: ۱۴۰۹ ه، جلد‏۵/ ص۲۳۹٫ ↑

 

    1. . الطیالسی، سلیمان بن داود: ۲۰۳ ه، ص۲۵۹؛ حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی؛ أبو عبد الله أحمد: ۲۰۰۱ م،جلد۴/ ص۹۶٫ ↑

 

    1. . نیشابوری؛ همان، جلد۶/ ص۲۲٫ ↑

 

    1. . بخاری؛ همان، جلد۷/ ص۲۰۸٫ ↑

 

    1. . حسن الاصفهانی، بهاء الدین محمد: ۱۱۳۵ ه، جلد۱/ص۴۱۰٫ ↑

 

    1. . حسن الاصفهانی؛ همان، ص ۲۵۳٫ ↑

 

    1. . نراقی؛ احمد بن‌محمد:۱۳۶۷ه ش، جلد ۱/ ص۲۰۴٫ ↑

 

    1. . همان. ↑

 

    1. . حر عاملی، پیشین، جلد۱/ ص۲۲۰٫ ↑

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...