کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


جستجو




آخرین مطالب

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 



  • میزان تأثیر هوش بازاریابی و هوش هیجانی بر توفیق بنگاه‌های اقتصادی از حیث ترکیب عناصر بازاریابی متفاوت است.

 

  • میزان تأثیر هوش بازاریابی و هوش هیجانی بر توفیق بنگاه‌های اقتصادی از حیث تلاش‌های بازاریابی متفاوت است.

 

۱-۶. چارچوب نظری تحقیق
با توجه به مرور ادبیات تحقیق مدلهای مختلفی جهت نقش هوش در توفیق در تجارت مطرح شده است از جمله این مدلها می توان به مدل مفهومی هوش هیجانی و مدیریت بازار اشاره داشت. بر اساس این نظریه استفاده از هوش هیجانی در تجارت ایده‌ای نوین می‌باشد که برای بسیاری از مدیران و تجار جا نیفتاده است. در واقع بیشتر مدیران کماکان ترجیح می‌دهند برای انجام کارها از مغزشان استفاده کنند تا از قلبشان. نگرانی اصلی آنها آن است که احساس همدلی ودلسوزی با همکاران و مشتریان آنها را از پرداختن به اهداف سازمان دور نماید. در هرصورت همه بایستی قبول کنند که قواعد بازی در دنیای پست مدرن متفاوت است و بایستی طبق قاعده روز عمل کرد(بارساد[۱۱]، ۲۰۰۰).
مقاله - پروژه
شرکت‌های هوشمند برای نظارت بر تحولات بازار و همسو شدن با تغییرات سلیقه‌ای واستفاده از قوانین تشویقی معمولاً سیستم بازاریابی طراحی می‌کنند. سیستم بازاریابی فرایندی کامل است که موجب هماهنگی شرکت با بهترین فرصت‌های بازار می‌شود. فرایند کلی مدیریت بازار شامل ۴ مرحله اصلی است که عبارتند از:
تجزیه و تحلیل بازار: معمولاً شامل سیستم‌های اطلاعاتی و تحقیقاتی بازار و بررسی بازارهای مصرف کننده و بررسی بازارهای سازمانی می‌باشد. محیط پیچیده و در حال تغییراست و همواره فرصت‌ها و تهدیدهای جدیدی به همراه می‌آورد. شرکت و سیستم استراتژیک آن باید محیط را همواره تحت نظر داشته باشند که این تحت نظر گرفتن محیط مستلزم دریافت اطلاعات زیادی می‌باشد. اطلاعاتی در مورد مصرف کنندگان و نحوه خرید آنها.
انتخاب بازارهای هدف: هیچ شرکتی توانایی تأمین رضایت تمام مصرف کنندگان را ندارد. وجود شرکت‌های مختلف و قوی در تولید کالاهای مشابه بیانگر تنوع و تشتت سلایق بین مصرف کنندگان می‌باشد. هر شرکتی برای اینکه بتواند بهترین استفاده را ازتوانایی‌های بالقوه خود نماید و بهترین جایگاه را در بازار انتخاب نماید و در وضعیت بهتری قرار گیرد نیازمند بررسی چهار مرحله‌ای می‌باشد که شامل اندازه گیری و پیش‌بینی تقاضا تقسیم بازار، هدف‌گیری در بازار و جایگاه‌یابی در بازار می‌باشد.
تهیه ترکیب عناصر بازاریابی: یکی از اساسی‌ترین مفاهیم در بازاریابی نوین همین مفهوم آمیخته بازاریابی می‌باشد. مجموعه‌ای از متغیرهای قابل کنترل که شرکت آنها در بازار هدف و برای ایجاد واکنش مورد نیاز خود ترکیب می‌کند. این ترکیب در واقع ابزاردست تاجر می‌باشد برای اینکه بازار را تحت تأثیر قرار دهد. این ترکیب که شامل طراحی محصول ،توزیع کالا، قیمت‌گذاری و تبلیغات پیشبردی می‌باشد کلید اصلی تجارت در بازارهای نوین می‌باشد.
اداره تلاش‌های بازار: این مرحله شامل تجزیه و تحلیل رقبا و خط مشی‌های رقابتی بازار و برنامه‌ریزی ،اجرا و سازماندهی و کنترل برنامه‌های بازاریابی است. شرکت‌ها وجه مهمی از بررسی‌های خود را باید روی رقبا بگذارند و به طور مداوم محصولات و قیمت‌ها و شیوه توزیع و تبلیغات پیشبردی رقبا را از نزدیک پی بگیرند و بدانند که درچه وضعی هستند. مدیریت در رأس هرم سازمان بایستی برنامه‌های بازاریابی را تنظیم نماید و بعد با برانگیختن همه افراد در همه سطوح برنامه را اجرایی نموده و برای اطمینان از اجرای برنامه‌ها و رسیدن به اهداف کنترل داشته باشد و ممیزی بازاریابی را نیز فراموش ننماید(کاروسو و ولف[۱۲]، ۲۰۰۱).
در لایه‌های مختلف فرایند بازاریابی توجهی ویژه به مشتریان به عنوان شرکای سازمان می‌شود. به انسان‌هایی که دارای عواطف هستند و هر چه شرکت‌ها به سمت فعالیت‌های خدماتی می‌روند این حساسیت بیشتر می‌شود. هوش هیجانی در تک تک مراحل فوق جهت دهنده مدیریت شرکت می‌تواند باشد. بسیارند کارآفرینان بزرگی که از هوش تحصیلی بالایی برخوردار نبوده‌اند و در دانشگاه وضعیت مطلوبی نداشته‌اند اما با تکیه بر هوش هیجانی خود بزرگترین شرکت‌های دنیا را ایجاد نموده‌اند. بزرگترین تجار و کارآفرینان معمولاً تأکید فراوانی بر غرایز خود دارند و برای آنچه در خصوص بازار حس می‌کنند اهمیت بسیاربالایی قائلند. وقتی فورد به مهندسان خود با تأکید می‌گوید این نام من است که بالای این شرکت نوشته شده است و بعد تصمیم مورد نظر خود را اجرا می‌کند بیانگر هوش هیجانی اوست. این بدان معناست که انسان‌هایی در بازار بسیار اثر گذارند که خوب می‌دانند در ورای همه منطق‌های ریاضی و علمی نیروی الهام و احساس کارساز است. نیرویی که از بشراولیه تاکنون همواره همراه بوده است و ما را نیز که در سر خط حرکت تاریخ قرار داریم همان گونه یاری می کند که اجداد اولیه‌مان را یاری می‌کرد. در واقع مدیران موفقی که ساختار علمی بازار را می‌شناسند و هوش هیجانی را همچون خون بدان تزریق می‌نمایند شگفتی می‌آفرینند. مدیران و تجاری که هوش هیجانی بالایی دارند یعنی کسانی که احساسات خود را به خوبی می‌شناسند و هدایت می‌کنند و احساسات دیگران را نیز درک می‌کنند و هدفمند با آن برخورد می‌کنند در اداره بازار ممتازند. این افراد حتی در زندگی فردی نیز خرسند و کارآمدند و توانی را در اختیار دارند که موجب می‌گردد افرادی مولد باشند. در واقع مدیریت سازمان ابتدا بایستی با تکیه بر هوش هیجانی مسیر را حس کند ودورنما را مشخص کند و مأموریت سازمان را تشخیص دهد و بعد با بهره گرفتن از قواعد علمی و تئوریک بازاریابی یا به زبان دیگر هوش بازاریابی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود دست یابد. احساس خدمتگزاری به مشتریان، همدلی درون سازمانی در جهت حفظ مشتریان و تعیین رسالت سازمان مسائلی نیستند که از طریق مباحث تئوریک بتوان بدانها پرداخت بلکه نیاز به هوشی برتر دارندکه هم هوش بین فردی را شامل شود هم هوش درون فردی را(کاروسو و ولف، ۲۰۰۱).
هوش بین فردی و امید و خوش بینی در خدمت بازار
هسته هوش بین فردی ابتدا توانایی درک و ارائه پاسخ مناسب به روحیات و خواسته‌های افراد دیگر است. در هوش درون فردی کلید اصلی عبارت از: آگاهی از احساسات شخصی خود که حاصل خودآگاهی است و توانایی متمایز کردن و استفاده از آنها برای هدایت رفتار خویش. هوش بین فردی توانایی درک افراد دیگر است، یعنی اینکه چه چیز موجب برانگیختن آنها می‌شود، چگونه کار می‌کنند و چگونه می‌توان با آنها کار مشترک انجام داد. تجار و مدیران موفق جزء کسانیاند که هوش میان فردی بالایی دارند. هچ و گاردنر چهار توانایی مجزایی را که به عنوان مؤلفه‌های هوش بین فردی مطرح می‌باشند به شرح زیر عنوان می‌کنند:
سازماندهی گروه: داشتن ابتکار عمل در هماهنگ ساختن تلاش‌های گروهی از مردم است. این مهارت برای رهبران ضروری است و در رهبران کارآمد هر نوع سازمان تجاری مشاهده می‌شود.
ارائه راه حل: استعداد میانجیگری، اجتناب از تعارض‌هایی که به وجود آمده است. افرادی که این توانایی را در سطح بالا دارند در جوش دادن معاملات وداوری کردن و وساطت توانایی زیادی دارند.
ارتباط فردی: دارا بودن این استعداد رویارویی با دیگران یا شناخت و پاسخ دادن مناسب به احساسات و علایق مردم را آسان می‌سازد. این افراد همکاران تجاری خوبی هستند و در دنیای تجارت به عنوان فروشنده یا مدیر موفق می‌باشند و در زمینه دریافتن احساسات دیگران از طریق حالت‌های چهره بسیار موفقند و از محبوبیت زیادی برخوردارند.
تجزیه و تحلیل اجتماعی: به معنای توانایی دریافت احساسات، انگیزش ها، علایق دیگران و داشتن درکی عمیق از آنهاست. این آگاهی از احساسات دیگران باعث می‌شود این افراد به راحتی با دیگران صمیمی شوند. در بهترین حالت می‌توان گفت فردی با این توانایی مشاور تجاری خوبی می‌تواند باشد.
خوش بینی و امید از دیگر ویژگی‌های افرادی است که دارای هوش هیجانی بالایی می‌باشند. امید نقش شگفت‌آوری در موفقیت تجاری و مدیریتی افراد دارد و زندگی حرفه‌ای هر کس که به کسب و کار تجاری می‌پردازد به نحو چشمگیری وابسته به میزان امید اوست. امید چشم‌انداز و دورنمایی روشن و پرنوری است که نشان می‌دهد در نهایت همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت. اشنایدر، امید را این گونه تعریف می‌کند: اعتقاد به این امر که هدفتان هرچه باشد هم اراده دستیابی به آن را دارید و هم راه آن مقابلتان گشوده است. افراد پرامید که امیدشان تمامی ندارد وقتی در دستیابی به هدفی مثلاً در انعقاد قرارداد معامله‌ای شکست می‌خورند بر این باورند که سخت تر کار و تلاش کنند و به مجموعه کارهایی می‌اندیشند که می‌توانست سبب موفقیت آنها در معامله مذکور شود و از آنها درس می‌گیرند(رایس[۱۳]، ۱۹۹۹).
خوش‌بینی نیز همانند امید اثر بسیاری در موفقیت کار تجاری دارد. خوش بینی یعنی فرد صبر و انتظار زیادی داشته باشد. انتظاری در این جهت که علی رغم وجود موانع ودلسردی‌ها در مجموع زندگی همه چیز درست خواهد شد. خوش بینی‌ها شکست را رویدادی می‌بینند که می‌توانند آن را جبران کنند.
در تحقیقی که سیلکمن بر روی بازاریاب‌های شرکت بیمه مت لایف[۱۴] انجام داد مشخص شد که بازاریاب‌هایی که به طور ذاتی خوش بین هستند در سال اول کار خود به طور متوسط ۳۷درصد بیشتر از افراد بدبین افراد را بیمه کرده‌اند و رها کردن کار در سال اول در بین افراد بدبین دو برابر افراد خوش بین بوده است. توانایی افراد در شنیدن و پذیرش پاسخ منفی با رویی گشاده در تمام زمینه‌های فروش و بده بستان تجاری توانی سرنوشتساز است (گلمن و یویاتسیز[۱۵]، ۱۹۹۹).
نتیجه آن که خرید و فروش و بازار و مدیریت و تجارت و توفیق در تجارت به صورتی اجتناب ناپذیر با عامل انسانی سر و کار دارند. چه در محیط داخل سازمان که سلول اصلی تشکیل دهنده واحدها افراد می‌باشند و چه در محیط خارج از سازمان که مدیریت با عوامل متعدد انسانی سر و کار دارد. از دولتمردانی که قوانین تجاری را تدوین می‌کنند و گروه‌های مرجع اجتماعی که سلایق مردم را در خرید اجناس و رواج مد جهت دهی می‌نمایند و نهاد خانواده که در خریدهای بزرگ کانون اصلی مشورت می‌باشند و مشتریان نهایی که خریداران هستند تا نمایندگی‌های فروش همگی عامل انسان را به عنوان هسته مرکزی با خود همراه دارند. هوش هیجانی به عنوان توانایی درک احساسات و نیاز دیگران و نیز هوش بازاریابی -به عنوان هنری که افراد و سازمانهای مختلف به آن احتیاج داشته و دستیابی به آن تنها با استفاده همزمان از علم و هنر میسر است و این هوش نه تنها قابلیت فردی، بلکه قابلیتی سازمانی است که از محیط سازمان کسب شده و آمیخته ای از سه مقوله فرد، سازمان و محیط است-کمک بسیار کارسازیست در جهت هدایت دیگران در راهی که منتهی به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت سازمانی و رضایت افراد و جامعه می‌شود. با این حال هنوز این سؤال در بسیاری از مجامع علمی مربوط به بازاریابی وجود دارد که آیا هوش هیجانی بهتر می تواند در توفیق در تجارت یا مدیریت بازار به کار آید یا هوش بازاریابی(رکنی نژاد، ۱۳۸۴).
۱-۷.مدل عملیاتی تحقیق

شکل ۱-۱. مدل عملیاتی تحقیق
۱-۸.متغیرهای پژوهش
در این پژوهش متغیرهای مستقل تحقیق شامل دو متغیر میزان هوش بازاریابی و هوش هیجانی پاسخگویان می‌باشد. متغیر وابسته تحقیق نیز میزان توفیق بنگاه‌های اقتصادی در بازار در چهار بعد؛ تجزیه و تحلیل بازار، انتخاب بازارهای هدف، تهیه ترکیب عناصر بازاریابی، تلاش‌های بازاریابی می‌باشد.
تمامی متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق جنبه‌های مجهول این تحقیق بوده و نیز ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته با یکدیگر جزء جنبه‌های مجهول تحقیق می‌باشد.
۱-۹.تعریف مفهومی و عملیاتی واژگان
۱-۹-۱.تعریف مفهومی واژگان
الف)هوش هیجانی[۱۶]:
هوش هیجانی یک اصطلاح فراگیر است که مجموعه گسترده‌ای از مهارت‌ها و خصوصیات فردی را در بر می‌گیرد و معمولاً به مهارت‌های بین فردی و درون فردی اطلاق می‌گردد که فراتر از حوزه‌های مشخصی از دانش‌های پیشین، بهره هوشی و مهارت‌های فنی یا حرفه‌ای می‌باشد. همانند تعریف هوش، در تعریف هوش هیجانی اتفاق نظر میان روانشناسان وجود ندارد و برای تعریف آن از ویژگی هایش استفاده می‌شود (خائف الهی و دوستا،۱۳۸۲، ۵۳).
ب) هوش بازاریابی[۱۷]:
هوش بازاریابی پیشگیری از شگفتی‌ها و درماندگی کارکنان در مقابل تغییرات محیطی است و به حداقل رساندن در معرض خطر قرارگرفتن شرکت می‌باشد(بسی، ۲۰۰۸). مفهوم هوش بخشی از استراتژی بازاریابی است که به عنوان،تلاشی مستمر جهت افزایش توانایی های رقابتی و فرایندهای برنامه ریزی استراتژیک، مورد توجه قرار می‌گیرد (جوهری و استفنز[۱۸]، ۲۰۰۶). در ادبیات موجود در زمینه هوش از آن به عنوان پیش فرض برنامه ریزی استراتژیک یاد شده است(کالف و دیشمان[۱۹]، ۲۰۰۸)،که موجب افزایش قدرت رقابتی شرکت و پردازش برنامه‌های استراتژیک آن می‌شود(جوهری و استفنز، ۲۰۰۶).
به نظر نویسندگان با توجه به مفهومی که در واژه هوش وجود دارد، هوش بازاریابی یک توانایی در فرد یا سازمان است که به مدیران ارشد برای دستیابی به استراتژی، برنامه، هدف و یا حتی چشم انداز سازمان کمک شایانی می‌کند، در واقع سیستم هوش بازاریابی مشخص می‌کند که چه نوع هوشی مورد نیاز است و آن را از محیط دریافت می‌کند و در اختیار سازمان قرار می‌دهد(تان واحمد[۲۰]، ۱۹۹۹).
ج) خط‌مشى‌هاى بازاریابى
خط‌مشى‌هاى بازاریابى باید با نیازهاى مصرف‌کنندگان و خط‌مشى‌هاى رقبا اصلاح و تعدیل گردند. شرکت با توجه به اندازه و وضعیت صنعت باید خط‌مشى را انتخاب کند که قویترین مزیت رقابتى ممکن را به دنبال داشته باشد. طراحى خط‌مشى‌هاى بازاریابى با تجزیه و تحلیل کامل وضعیت رقبا آغاز مى‌شود. شرکت به‌طور دائم محصولات، قیمت‌ها، کانال‌هاى توزیع و تبلیغات پیشبردى خود را با رقباى نزدیک مقایسه مى‌کند. با این خط‌مشی، شرکت قادر است زمینه‌هاى ضعف و قوت بالقوه خود را تشخیص دهد. شرکت باید به‌طور رسمى یا غیررسمى محیط رقابتى را براى یافتن پاسخ پرسش‌هاى ذیل زیر نظر داشته باشد: رقباى ما چه کسانى هستند؟ اهداف و خط‌مشى‌هاى آنان چیست؟ نقاط ضعف و قوت آنها کدام است؟ واکنش آنها در قبال خط‌مشى‌هاى رقابتى مختلفى که احتمالاً ما استفاده خواهیم کرد چه خواهد بود؟ انتخاب خط‌مشى بازاریابى رقابتی، بستگى به وضعیت شرکت در صنعت مربوطه دارد.
د) تلاش‌هاى بازاریابى
تلاش‌هاى بازاریابى فعالیت‌هایى را شامل مى‌شود که مدیریت بازاریابى جهت رسیدن به اهداف شرکت انجام مى‌دهد. این فعالیت‌ها طیف وسیعى را شامل مى‌شود. مدیریت بازاریابى جهت تنظیم، اجرا و کنترل برنامه‌هاى بازاریابى فعالیت‌هایى را تحت عنوان تلاش‌هاى بازاریابى انجام مى‌دهد که شروع آنها با تجزیه‌وتحلیل رقبا و خط‌مشى بازاریابى رقابتى است. لذا جهت درک مدیریت تلاش‌هاى بازاریابى پرداختن به این موارد ضرورى است: تجزیه‌وتحلیل رقبا و خط‌مشی‌های بازاریابی رقابتی و برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل برنامه‌های بازاریابی.
ه) انتخاب بازارهاى هدف
فروشندگان در بازار سه شیوه برخورد مختلف را پیش روى دارند، شیوه ی اول، بازاریابى انبوه است که در آن یک کالا براى تمام خریداران به‌طور انبوه تولید و توزیع مى‌شود. شیوه ی دوم، بازاریابى متنوع است که در آن دو یا چند کالا با شکل، خصوصیات، کیفیت و اندازه متفاوتى در بازار عرضه می ‌شوند. شیوه‌ی سوم، بازاریابى هدف‌دار است. در این نوع بازاریابى گروه‌هاى مختلفى شناسایى مى‌شوند که کلاً بازار را تشکیل مى‌دهند. آنگاه براى بازارهاى هدف، کالاها و ترکیب عناصر بازاریابى خاصى تدارک دیده مى‌شود. پس یکى از مراحل مهم در بازاریابى هدف‌دار انتخاب بازارهاى هدف است. در انتخاب بازارهاى هدف شرکت خصوصیات اندازه و رشد هر قسمت بازار، جذابیت ساختارى و همسویى آن قسمت بازار با منابع و اهداف شرکت را مورد ارزیابى قرار مى‌دهد.این فعالیت در دو بعد مهم؛ اندازه‌گیری پیش‌بینی تقاضا و تقسیم بازار، هدف‌گیری و تعیین جایگاه در بازار انجام می شود.
و) تجزیه و تحلیل فرصت‌هاى بازار
یکى از مباحث مهم در زمینه بازاریابى تجزیه‌و‌تحلیل فرصت‌هاى بازار است. چرا که با تجزیه‌وتحلیل فرصت‌هاى بازار و استفاده ی صحیح از فرصت‌ها است که یک شرکت مى‌تواند به اهداف خود دست یابد. لازمه ی تجزیه و تحلیل فرصت‌هاى بازار، در اختیار داشتن اطلاعات صحیح و به موقع بازاریابى است. اغلب بازاریابان از کمبود اطلاعات صحیح یا زیادى اطلاعات غلط شکایت دارند. این فعالیت شامل این موارد می باشد: تحقیقات بازاریابی و سیستم‌های اطلاعاتی، بازارهای مصرف‌کننده، فرآیندهای تصمیم‌گیری خریدار و بازارهای سازمانی و رفتار خرید سازمانی.
ز) تهیه ترکیب عناصر بازاریابى
ترکیب عناصر بازاریابى را مى‌توان به این صورت تعریف کرد: مجموعه‌اى از متغیرهاى بازاریابى قابل کنترل که شرکت آنها را در بازار هدف و براى ایجاد واکنش مورد نیاز خود ترکیب مى‌کند. این ترکیب شامل هر نوع اقدامى است که شرکت بتواند براى کالاى خود و به منظور تحت تأثیر قرار دادن تقاضا، انجام دهد. امکانات و دسته بندی‌های مختلف را مى‌توان در چهار گروه از متغیرهایى جمع‌آورى کرد که به چهار پى(P4) معروف‌ هستند به نام‌هاى محصول، قیمت، مکان و تبلیغات پیشبردی. این چهار پی عبارتند از:
محصول: ترکیب کالا و خدماتی است که شرکت به بازار هدف خود ارائه مى‌دهد.
قیمت: مقدار پولى است که مشتریان براى بدست آوردن کالا پرداخت مى‌کنند.
مکان: آن دسته از فعالیت‌هاى شرکت است که کالا را در دسترس مصرف‌کنندگان هدف قرار مى‌دهد.
ترفیع: فعالیت‌هایى که مزایاى کالا را به آگاهى ‌رسانده، مشتریان هدف را تشویق به خرید آن مى‌کند.
۱-۹-۲.تعریف عملیاتی واژگان
- هوش هیجانی: این متغیر توسط سؤالات پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ که دارای ۳۳ سؤال است سنجش میگردد. کمینه این نمره ۳۳ و بیشنه آن ۱۶۵ میباشد.
- هوش بازاریابی: این متغیر توسط پرسشنامه محقق ساخته ۳۰ سؤالی هوش بازاریابی سنجش می‌گردد. کمینه این نمره ۳۰ و بیشینه آن ۱۵۰ می‌باشد.
- خط‌مشى‌هاى بازاریابى: این متغیر توسط پرسشنامه محقق ساخته توفیق در امر تجارت و بازاریابی با مجموع ۲۵ سؤال سنجش میگردد. کمینه این نمره ۲۵ و بیشینه آن ۱۲۵ میباشد.
- تلاش‌هاى بازاریابى: توسط سؤالات ۴، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۲۴ از پرسشنامه محقق ساخته توفیق در امر تجارت و بازاریابی سنجش میگردد. کمینه این نمره ۷ و بیشینه آن ۳۵ میباشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-08-22] [ 01:22:00 ب.ظ ]




ns ۶۱۸/۰

 

۷۱۵/۰

 

 

 

خطا آزمایشی

 

۷۵۰/۱۴۶

 

۳۳

 

۴۴۷/۴

 

 

 

 

 

 

 

کل

 

۲۵۰/۵۹۱

 

۴۷

 

 

 

 

 

 

 

 

 

** و * به ترتیب معرف معنی‌دار بودن اثر تیمارها در سطوح اعتماد ۹۹% و ۹۵% بوده ns عدم وجود اثر معنی‌داری در سطح اعتماد ۹۵% را نشان می‌دهد.
مقایسه میانگین اثر اصلی گونه و سطوح رطوبت داخلی بر شروع جوانه­زنی بذرها نشان داد که در بین گونه­ ها زمان شروع جوانه­زنی (روزهای بعد از کاشت) در سطح اعتماد ۹۵ درصد معنی­دار نیست (شکل ۴-۱۸) و همچنین مقایسه میانگین شروع جوانه­زنی در تیمارهای نشان داد که با کاهش رطوبت زمان شروع جوانه­زنی به تاخیر می­افتد. به­ طوری‌که سطح رطویت داخلی تیمار شاهد در کمترین و تمیار ۳۰ درصد در بیشترین تعداد روز بعد از کاشت شروع به جوانه­زنی کرده بودند. زمان شروع جوانه­زنی تیمارهای رطوبتی شاهد و ۴۰ درصد اختلاف معنی­داری نداشتند ولی زمان شروع جوانه­زنی تیمار های ۳۵ درصد به­ طور معنی­داری بیشتر از تیمارهای شاهد و ۴۰ درصد و کمتر از تیمار طوبتی ۳۰ درصد بودند (شکل ۴-۱۹).
شکل ۴-۱۸٫ اثراصلی گونه بر شروع جوانه­زنی
شکل ۴-۱۹٫ اثر اصلی تیمارها بر شروع جوانه­زنی
نتایج بررسی اثرات متقابل گونه و سطوح رطوبت داخلی بر زمان شروع جوانه­زنی (جوانه­زنی در روزهای بعد از کاشت) نشان داد که در گونه ویول کمترین زمان شروع جوانه­زنی مربوط به تیمار شاهد (۶ روز بعد از کاشت) بوده ولی با تیمارهای ۴۰ درصد اختلاف معنی­داری نداشت از این نظر نیز تیمارهای ۳۵ و ۳۰ درصد معنی­دار نبودند. در گونه مازودار کمترین زمان شروع جوانه‌زنی مربوط به­ تیمار شاهد (۶ روز بعد از کاشت) و بیشترین زمان جوانه‌زنی مربوط به تیمار ۳۰ درصد (۱۱ روز بعد از کاشت) بوده ولی تیمارهای شاهد و ۴۰ درصد با وجود عدم معنی‌داری در زمان شروع جوانه‌زنی به­ طور معنی‌دار نسبت به تیمارهای ۳۵ و ۳۰ درصد زودتر شروع به جوانه­زنی می­ کنند. کمترین زمان شروع جوانه­زنی برای برودار مربوط به تیمارهای شاهد و ۴۰ درصد (۶ روز پس از کاشت) و پس از آن تیمار ۳۵ درصد (۱۰ روز پس از کاشت) و در نهایت در تیمار رطوبتی ۳۰ درصد بیشترین زمان (۱۴ روز پس از کاشت) بودند. و از این نظر اختلاف بین تیمار شاهد و تیمار ۳۰ درصد معنی‌دار است. شروع جوانه­زنی در هیچ کدام از تیمارها در گونه‌های مختلف معنی‌دار نبودند (جدول ۴-۱۸).
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول ۴-۱۸٫ اثر متقابل بین گونه و سطوح رطوبت داخلی شروع جوانه­زنی

 

 

گونه
تیمار

 

ویول

 

مازودار

 

برودار

 

 

 

شاهد

 

d0/0 ± ۰۰/۶

 

d0/0 ± ۰۰/۶

 

d0/0 ± ۰/۶

 

 

 

۴۰%

 

cd(67/ 16)577/0± ۰۰/۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:21:00 ب.ظ ]




۳-۳-۵-۳- قدرت مهار کنندگی رادیکال آزاد DPPH
فعالیت ضداکسایشی ترکیبات فرار گیاهی با روش افزودن هیدروژن یا توانایی جمع آوری رادیکال، با بهره گرفتن از رادیکال پایدار DPPH انجام شد ( Hatano et. al., 1998). DPPH یک رادیکال آزاد پایدار است که در حضور آنتی اکسیدان­ها در نمونه­های بیولوژیک به صورت زیر خنثی می شود:
DPPH + RH (DPPH – R)- H + R.
رادیکال آزاد DPPH در محیط الکل اتانول باعث حداکثر جذب در ۵۱۷ نانومتر و ایجاد یک رنگ ارغوانی می­گردد. در صورت خنثی شدن این رادیکال، از شدت رنگ ارغوانی کاسته شده و به زرد کم رنگ تغییر می یابد، بنابراین کاهش جذب نوری متناسب با توانایی خنثی سازی رادیکال DPPH و به عبارت دیگر قدرت آنتی اکسیدانی نمونه مورد نظر خواهد بود. نتایج به صورت درصد مهار یا خنثی سازی رادیکال DPPH توسط نمونه مورد نظر بیان می شود.
دانلود پایان نامه
۴۰ میکرولیتر از عصاره به لوله آزمایش منتقل شده و ۱ میلی لیتر از محلول ۲/۰ میلی مولار DPPH به آن اضافه شد. کاهش جذب در ۵۲۰ نانومتر بعد از ۳۰ دقیقه برای نمونه­ها خوانده شد. جذب رادیکال DPPH بدون عصاره بعنوان کنترل در نظر گرفته شد. درصد جمع آوری رادیکال مطابق فرمول ذیل محاسبه شد:
DPPH = درصد مهار =×۱۰۰
۳-۳-۵-۴- فعالیت ضد اکسایشی کل
به منظور ارزیابی فعالیت ضد اکسایشی کل عصاره­ها از روش [۸۹]FRAP استفاده شد (Benzie and Strain,1996). ۱۰ میکرولیتر از عصاره با ۳ میلی لیتر از معرف FRAP مخلوط و جذب مخلوط حاصل در ۵۹۵ نانومتر ارزیابی شد. غلظت­های مشخصی (۱۰ – ۶/۰ میکرومولار) از سولفات آهن (FeSO4جهت منحنی کالیبراسیون مورد استفاده قرار گرفت.
۳-۳-۵-۵- تعیین پایداری اکسیداتیوی
تعیین پایداری روغن­ها و چربی­ها در مقابل اکسیداسیون، به وسیله رنسیمت اندازه ­گیری شد که اولین بار توسط شرکت Metrohm و به وسیله پاردون و کرول در سال ۱۹۷۲ ارائه گردید. روش رنسیمت، بر اساس اندازه گیری محصولات حاصل از اکسیداسیون روغن­ها و چربی­ها است. زمان پایداری با بهره گرفتن از رنسیمت مدل Metrohm برای ۱۰ گرم نمونه روغن و در دمای ۱۱۰ درجه سانتی ­گراد اندازه گیری گردید. جریانی از هوا (h/1 20) از نمونه روغن مورد نظر که به دمای ۱۱۰ درجه سانتی ­گراد رسیده بود، عبور داده شد. گازهایی که در طول فرایند اکسید شدن همراه با هوا آزاد می شوند از یک ظرف حاوی آب دی یونیزه عبور داده شد. الکترود موجود در این ظرف، برای اندازه گیری هدایت ویژه تعبیه شده است. پایان زمان پایداری هنگامی است که هدایت ویژه نسبت به زمان شروع، افزایش سریع پیدا می کند. زمان پایداری روغن بر حسب ساعت در ۱۱۰ درجه سانتی ­گراد گزارش شد (تابعی و همکاران، ۲۰۰۸).
شکل ۳-۱- منحنی تعیین زمان پایداری روغن
۳-۴- طرح آزمایشات و آنالیز آماری
در مرحله اول ابتدا اثر چهار فاکتور عددی نظیر غلظت حلال در ۳ سطح (۴۰، ۵۰ و ۶۰ %)، پودر آب پنیر (۰، ۱۰ و ۲۰ g/100g)، دما (۴۵، ۵۵ و ۶۵ درجه سانتی ­گراد)، زمان (۱۶، ۲۴ و ۳۲ دقیقه) و یک فاکتور اسمی یعنی نوع حلال (اتانول و متانول) با بکارگیری طرح فاکتوریل و درجه تمایز[۹۰] پنج مورد مطالعه قرار گرفتند.
در مرحله دوم این مطالعه اثر غلظت حلال در ۵ سطح (۳۷، ۴۰، ۴۳، ۴۶ و ۴۹%)، پودر آب پنیر (۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰ و ۵۰g/100g)، دما (۵۵، ۵۸، ۶۱، ۶۴ و ۶۷ درجه سانتی ­گراد)، زمان (۲۴، ۲۶، ۲۸، ۳۰ و ۳۲ دقیقه) با بکارگیری روش سطح پاسخ، مدل درجه دوم به شاخص­ های مورد اندازه گیری برازش شد و نقاط بهینه با بکارگیری روش­های عددی و یا گرافیکی تعیین گردیدند. در این مرحله از تحقیق از طرح مرکب مرکزی با ۴ متغیر مستقل، ۵ سطح و ۶ تکرار در نقطه مرکزی طرح (به منظور بررسی تکرار پذیری طرح) استفاده گردید، تعداد کل تیمارها ۳۰ تیمار شد (جدول ۲). دما، زمان، غلظت حلال و میزان پودر آب پنیر متغیرهای مستقل و میزان ترکیبات پلی فنلی و فلاونوئیدها و قدرت مهارکنندگی رادیکال آزاد DPPH و فعالیت ضد اکسایشی کل (FRAPمتغیرهای وابسته بودند.
معادله بدست آمده از طرح مرکب مرکزی با بهره گرفتن از معادله چند جمله ای درجه دو چنین بود:
در این معادله پاسخ پیش بینی شده، β۰ ثابت مدل، βj ضریب خطی، Xi و Xj متغیرهای فاکتور در شکل کد شده، ijβ ضریب برهم کنش و jjβ ضریب درجه دوم می­باشد.
مناسب بودن مدل از روی داده ­های عدم برازش مدل، ضریب تبیین (R2 )، R2- adjusted و prediction R2 forو F-value حاصل از جدول آنالیز واریانس بررسی شد. معنی داری مدل و متغیرهای آن در سطح احتمال ۰۱/۰ p< تعیین شد.
در مرحله سوم این مطالعه به منظور تأیید نتایج روش سطح پاسخ، عصاره در نقطه بهینه استخراج و تجزیه شد.
در مرحله چهارم این مطالعه عصاره استخراجی در ۳ سطح (ppm 200 ، ۴۰۰ و ۶۰۰) و آنتی اکسیدان سنتزی TBHQ در ۲ سطح (ppm 100و ۲۰۰) به نمونه روغن کره (روغن زرد) افزوده شدند و به وسیله رنسیمت پایداری روغن­ها و چربی­ها در مقابل اکسیداسیون اندازه گیری شد.
فصل چهارم
نتایج و بحث
۴-۱- نتایج مرحله اول
در سری اول آزمایشات اثر ۵ فاکتور میزان پودر آب پنیر (۰،۱۰ و ۲۰ گرم به ازای ۱۰۰ گرم نمونه)، دما (۴۵، ۵۵ و ۶۵ درجه سانتی ­گراد)، زمان (۱۶، ۲۴ و ۳۲ دقیقه)، نوع حلال (اتانول و متانول) و غلظت حلال (۴۰، ۵۰ و ۶۰%) بر میزان ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی و توان آنتی اکسیدانی عصاره های استخراج شده از پودر تفاله انگور تخمیر شده بررسی شد. نتایج آزمایشات مرحله اول به شرح جدول ۴-۱- می­باشد.
جدول ۴-۱- نتایج آزمایشات مرحله اول

 

R4 R3 R2 R1 T D C B A Run
۶۹.۱۸ ۴۷.۰۱ ۱۹.۷۱ ۴۲.۶۱ M ۱۶ ۶۵ ۶۰ ۰ ۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ب.ظ ]




هر نمونه را با آسیاب کردن به صورت پودر بسیار ریز درآورید.
خشک کردن
نمونه ها را در دمای ۶۰ درجه سانتیگراد خشک شد.
استخراج
(این مقادیر برای لوله های ۱۵ میلی لیتری است)
پایان نامه - مقاله - پروژه
برای هر نمونه، ۲۰ میلی گرم پودر خشک شده را توزین و در لوله های فالکون ۱۵ میلی لیتری ریخته شد.
۴ میلی لیتر آب دیونیزه اضافه شد؛ بلافاصله پوشانیده شد و به خوبی سروته گردید.
قفسه نمونه را در حمام آب به مدت ۴۵ دقیقه در دمای ۷۰ درجه سانتیگراد قرار داده شد.
نمونه ها را بطور کامل به مدت ۱۵ دقیقه سر و ته گردید.
پس از انکوباسیون، نمونه ها را روی یخ قرار داده شد.
به مدت ۱۰ دقیقه در ۳۰۰۰ دور در دقیقه سانتریفیوژ گردید.
از محلول رویی شناور بسته به نوع ماده برای رقیق سازی استفاده گردید:
گندم: ۱به ۵۰ (µl 100 محلول رویی شناور در ۹/۴ میلی لیتر آب دیونیزه)
ذرت: ۱به ۲۰ (µl 250 محلول رویی شناور در ۷۵/۴ میلی لیتر آب دیونیزه)
واکنش رنگ سنج
۵/۲ میلی لیتر از رقیق شده را برداشته و با احتیاط به لوله فالکون جدیدی در آب سرد منتقل گردید.
با بهره گرفتن از بورت، به آهستگی ۵ میلی لیتر محلول آنترون به هر لوله اضافه شد؛ به تکان دادن لوله در آب دارای یخ ادامه داده شد.
هر لوله را به خوبه سروته گردید.
لوله ها را ببندید و در حمام آب داغ به مدت ۵/۷ دقیقه قرار داده شد.
لوله ها را از حمام آب خارج و اجازه داده شد تا با دمای اتاق هم دما شوند.
جذب را بوسیله اسپکترفتومتر در طول موج ۶۳۰ نانومتر قرائت شد.
جدول ‏۳-۳- مقیاس پایین واکنش رنگ سنجی و توصیه های ویژه برای استفاده از میکروپلیت

 

معرف مرحله لوله ۱۵ میلی لیتری میکروپلیت
هیدرولیسات معرف رنگ سنجی ۵/۲ میلی لیتر µL 50
معرف رنگ سنجی معرف رنگ سنجی ۵ میلی لیتر µL 100

الف- هر نمونه با ۳ تکرار در میکروپلیت آنالیز شد.
ب- ۹۶ پلیت مطلوب روی یخ نگهداری شدند.
ج- محلول آنترون را با بهره گرفتن از پیپت چندشاخه ای دیجیتال اضافه گردید. با احتیاط انجام شد تا مطمئن شدیم که همه µL 100 به خوبی منتقل شده است.
د- پلیت را با نوار آلومینیومی بپوشانید و خیلی با احتیاط سروته کنید تا محلول همگنی در هر کدام به خوبی مشاهده شود.
م- پلیتها را در دمای ۱۰۰ درجه سانتیگراد به مدت ۲۰ دقیقه با نمونه های ذرت و به مدت ۱۰ دقیقه با نمونه های گندم انکوبه گردید.
ص- پلیتها را در یخچال به مدت ۱۰ دقیقه پیش از قرائت با دستگاه قرائت کننده میکروپلیت خنک گردید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ب.ظ ]




  • زمان مند و عصری دانستن احکام شریعت اسلام به معنای نسخ پذیری دین اسلام می باشد و با خاتمیت اسلام که از بدیهیات مسلمین است، در تعارض خواهد بود. اسلام، دین خاتم و جاودانی است و احکام آن نیز نسخ ناپذیر بوده و تا روز قیامت ثابت و غیر قابل تغییر خواهد بود. البته روشن است که ثابت بودن احکام الهی با گشوده بودن باب اجتهاد و لزوم روزآمد بودن دین در تعارض نیست. این که هر عصری نیازها و مقتضیات خاص خود را دارد و احکام خاص خود را می طلبد، به معنای عصری بودن احکام شریعت نمی باشد و از وظایف و تخصص های مجتهدین و فقیهان آشنا با دین و مقتضیات زمان است.

 

  • همان گونه که گذشت، در این دیدگاه، عرفی بودن زبان دین، دلیل بر عصری و متغیر بودن احکام و از جمله احکام حقوقی زنان دانسته شده است. اما بدیهی است که صرفاً از عرفی بودن زبان دین نمی توان عرفی و عصری بودن محتوای زبان و از جمله احکام حقوقی دینی را نتیجه گرفت. زیرا احکام فرازمانی بوده و صرفاً اختصاصی به عرف زمان عصر نزول نداشته است، و شارع مقدس تصریح فرموده است که احکام صادر شده از سوی پیامبر(ص) به همه اعصار تا روز قیامت، تعلق داشته وخاص زمان صدور احکام یا هر زمان دیگری نیست. البته ناگفته نماند که این امر با نقش و تأثیر زمان و مکان در تعیین موضوع احکام منافاتی ندارد؛ زیرا احکام، تابع موضوعاتشان هستند و بدیهی است که تغییر حکم در اثر تغییر موضوع به معنای عدم ثبات حکم و عصری بودن آن نیست.

 

  • این دیدگاه نتیجه گرفته است که شارع در این بخش از احکام خود، تابع عرف بوده و چون هر عصری عرف خاص خود را دارد، لذا این قسم از احکام الهی، مختص زمان شارع بوده و در هر عصری با تغییر عرف، متغییر خواهد شد. در این مورد باید گفت که لازمه امضایی بودن یک حکم، اختصاص داشتن آن حکم به زمان صدورش نیست. زیرا نمی توان با صرف تداول و رواج یک سیره عرفی، مورد تأیید بودن آن در نزد شارع را نتیجه گرفت. نمونه بارز این امر را می توان در زمان صدر اسلام مشاهده کرد؛ در آن زمان در معاملات عرفی، معاملات ربوی به شدت رایج بوده و به رغم شیوع و مطرح بودن آن به عنوان سیره ای فراگیر، از سوی اسلام مورد تأیید واقع نشده است.

 

حال با این مقدمه بیان شده در خصوص تشابه یا تساوی حقوق زن و مرد و توجه به تفاوت ها به تبیین نظرات فمینیسم‏‏ و اسلام در مورد جایگاه زن پرداخته می شود:
۱-۱- دیدگاه فمینیسم‏‏ نسبت به هویت جنسی زن
فمینیسم‏‏ در راه احقاق حقوق بانوان توانست اثرات چشمگیری از خود به جای بگذارد و پس از مطرح شدن بحث درباره حقوق برابر براى زنان - یعنى برخوردار شدن زنان از حقوق شهروندى همانند مردان – مبنی بر این استدلال که هر فرد انسانی دارای ارزش است و ارزش هایش را، فردانیت او تعیین می کند، پس حقوق و ارزش ها نباید مقید به جنسیت باشد، رهبران مکتب فمینیسم‏‏ نظرات متفاوتی در باره هویت جنسی و فطرت زنانه ارائه نمودند:
فمینیست های موج اول تا حدی توانستند وضعیت زنان را در رابطه با برخی از مسائل بهبود بخشند؛گسترش آموزش و پرورش، شایستگی زنان برای ورود به مشاغل متعدد، پرداخت دستمزد برابر به زنان، برخورداری از حقوق مدنی برابر، رشد انجمن های بانوان در اصناف و مشاغل و گروه های مختلف اجتماعی که از جمله نتایج مهم تلاش‌ها در موج اول بود. رهبران این موج تأکید بسیاری بر هویت انسانی داشتند و معتقد بودند، بانوان نباید به عنوان «مادر، همسر، خواهر و دختر» مورد توجه قرار گیرند، آنچه زنان می‌خواهند آن است که به عنوان «شهروند» تلقی شوند و به زن به عنوان یک انسان کامل و نه کالای جنسی نگاه شود. رهبران این موج بدون توجه به هویت جنسی و فطرت انسان ها، به برابری در کار و فرصت های شغلی تأکید داشتند. آن ها کوشیدند تا با رد تفاوت سرشت میان زن و مرد به اصل برابری کامل دو جنس اشاره نمایند و معتقد بودند تفاوت میان دو جنس ذاتى نمی باشد، بلکه نتیجه اجتماعى شدن و شرطى سازى نقش جنس می باشد. جامعه با پسرها و دخترها، تقریباً از لحظه تولد، با شیوه هاى متفاوتى رفتار مى نماید و احتمالاً دختران را از پرورش تمامى استعدادشان به عنوان انسان، باز مى دارد و این روند مانع رشد قدرت فکری زنان می شود، در نتیجه آن ها برده وار باقی می مانند و در زندگی هدفی غیر از «در خدمت مردان بودن» را ندارند. رهبران این موج با دید انتقادی به بنیادهای اجتماعی، بر این نکته تأکید داشتند که موقعیت فرودست زنان نتیجه قوانین یا تبعیضات حاکم بر جامعه می باشد که باید در رفع کامل آن کوشید. آن ها تنها راه رهایی زن از تبعیض ایجاد شده را، ورود او در صحنه اجتماع و مشارکت کامل – نه حاشیه ای – در کنار مردان تلقی نمودند تا تفاوت های اجتماعی ایجاد شده، ‌برطرف گردد و زن و مرد یکسان بسوی انسان شدن حرکت نمایند.
پایان نامه
پیشتازان این موج براین باور بودند که همه گروه های زنان در همه جای دنیا باید برای از میان برداشتن تفاوت های اجتماعی میان زن و مرد مبارزه کنند.[۱۲۳۴] بدین روی تأکید آن ها بر این بود که شباهت انسان ها به هم بیشتر از تفاوت هایشان است[۱۲۳۵]و نابرابری حقوق مدنی و فرصت های آموزشی سرچشمه اصلی ستم بر زنان می باشد که برای رفع آن و ایجاد تساوی میان حقوق زنان و مردان لازم است؛ تمام موانع حقوق یکسان زن و مرد، برطرف گردد و بانوان از حقوق شهروندی مساوی با مردان برخوردار شوند و با جذب کامل اجتماعی و سیاسی آنان در نهادها و ساختارهای موجود، نقش های مبتنی بر جنسیت از میان برود، بدون آن که محیط های زنانه از مردانه منفک گردد. اینان با اعتقاد به آزادی به عنوان یکی از ارزش های جامعه، زنان را انسان هایی آزاد و با قابلیت قدرت تعقل کامل می دانندکه مانند مردان استحقاق برخورداری از تمام حقوق انسانی را دارند.
بر اساس دیدگاه تساوی ذاتی انسان ها بود که فمنیسم های موج اول خواستار دموکراسی و آزادی سیاسی شدند[۱۲۳۶] و پس از پایه ریزی مبانی فکری بدنبال راهکارهای عملی برآمدند و سعی نمودند تا از نظریه پردازی خودداری کرده و به بیان فریدن، به دنبال «دگرگون ساختن جامعه» از راه های «عملی» برآیند[۱۲۳۷] که البته با موفقیت قانونی در ایجاد هویت سیاسی برای زنان همراه بود و بانوان پس از این جنبش توانستند به امتیاز حق رأی نائل شوند و برخی قوانین حقوقی در حمایت از آنان و کودکان وضع گردید، برخی تبعیض های حقوقی رفع شد و اصلاحاتی در جامعه صورت گرفت. اما این موج با تمام تلاش هایی که در راه کسب آزادی و حقوق سیاسی و . . برای زنان به همراه داشت، به دلیل عدم گسترش مبارزه در سطوح فرهنگی- گفتاری نه تنها نتوانست موقعیت حاکم بر جامعه و تبعیض های موجود را در هم بریزد، بلکه آسیب هایی به جامعه زنان وارد ساخت و زمینه ساز ایجاد روحیه بی هویتی و افسردگی بانوان گردید. بدین خاطر که آن ها از بانوان خواستند از  داشتن رفتارهای زنانه خودداری نمایند و حتی با سرکوب منش های زنانه آن ها را از حالت طبیعی به سوی مکانیزه ‌شدن سوق دادند. این سیر معکوس موجب شد تا برای بانوان احساس عدم امنیت به لحاظ فقدان کانون خانواده، عدم ثبات شخصیتی، تنهایی و بیماری‌های جسمی به لحاظ روابط پرخطر جنسی‌ پیش آمد و زنان و مردان تنها در چارچوب مردانه و طبقاتی موجود برابر شوند و زنان برای دستیابی به این برابری، می بایست به گونه ای عمل کنند که مردان آن ها را از خودشان بدانند یعنی آنان را به عنوان «‌مردان افتخاری» بپذیرند. در نتیجه، بر کسانی که برابری جنسی را به برابری شغلی محدود می کنند(محدود می کنند، نه این که مشمول بدانند) این انتقاد وارد است که در آرمان شهرآنان،‌ زنان به مردان تبدیل می شوند تا بدین طریق در چشم مردان مقام و منزلتی یابند. در چنین دنیایی زنان، برای آن که خود را با مردان برابر نشان دهند، مجبور می شوند، لباسی به تن کنند که در چشم مردان رسمی بنماید، رفتاری پیش گیرند که در دنیای مردان جدی ورسمی جلوه کند و افکاری داشته باشند که از دیدگاه مردان منطقی و علمی شمرده شود و هویت، فطرت و نیازهای خود را نایده انگارند و به مقابله با هویت جنسی خود بپردازند و ارزش ها را در کسب هویت جنسی مردانه بدانند.
در موج دوم نیز با وجود تأسیس سازمان هایی در راستای حقوق و شرایط تقریباً مساوی زنان با مردان در برخی از نهادهای اجتماعی و سیاسی که موجب دستیابی بانوان به حرفه ها و مشاغل مساوی با مردان بود و برخی حقوق سیاسی و اجتماعی برای بانوان و تغییر بعضی نظام های ارزشی و متوجه نمودن جامعه نسبت به قابلیت های مثبت زنان و در نتیجه بهره مندی بیشتر آنان از مواهب زندگی ایجاد شد، ولی علاوه بر تضاد با نظریه موج اولی ها، تقابل هایی بین نظرات رهبران موج دوم دیده شد. بدین روی موج دوم گرایش افراطی و معتدل تری داشت. جریان تند موج دوم به دلیل مخالفت با فطرت و طبیعت زنانه در دهه ۶۰ شروع شد و بعد از آن گرایش معتدلتری[۱۲۳۸] در نظریات فمنیستی ایجاد شد که متأثر از دیدگاه پست مدرنیستی بود. جنسیت از نظر پست مدرنیسم ها یک ساخت اجتماعی است و هدف آن حذف تفاوت های جنسیتی بین مردان و زنان است. این موج به دلیل عدم وضع قانونی جامع و کامل با مشکلاتی مواجه شد به طوری که جامعه، بانوان را به صورت شیء در نظر گرفت و درصدد بهره گیری از جسم آن ها و بی توجه به نیازها و فطرت آن ها بود و تنها در صدد برابری مطلق دو جنس برآمد که این تساوی با توجه به تفاوت در فطرت در بسیاری موارد، موجب ظلم به جنس مؤنث، افسردگی و بی هویتی او گردید و با تأکید بیش از حد بر اشتغال و مشارکت اجتماعی و سیاسی، زنان را مجبور کرد تا برای ابراز وجود، هویتی مردانه از خود به نمایش بگذارند و همه ی تفاوت های جنسیتی را در معرض نابودی قرار دهند و با حاکمیت برخی از نظریه های «مردانه» بر وضعیت زنان موجبات جذب نامحسوس به دیدگاه های «پدر سالارانه» را فراهم نمود و رفتارهای مردانه در سطح وسیعی توسط زنان از همین دهه بروز نمود. کار مردمآب شدن زنان بدانجا کشید که بیشتر به اشغال مشاغل مخصوص مردان، تمایل نشان دادند.
در مقابل برخی دیگر از رهبران موج دوم به بانوان یادآور شدند که نباید هدف خود را همانند مردان شدن، قرار دهد. اینان با الهام از نگرش های روان کاوی «لاکان» مدعی شدند که هدف زنان نباید این باشد که مثل مردان شوند، بلکه آنان با ایجاد زبان، حقوق و اسطوره شناسی نوین و ویژه زنان را هدف خود قرار دهند.[۱۲۳۹] فمنیست های مدرن در دهه های اخیر سعی نمودند با ظاهری زنانه و رفتاری ظریف، تمایز خود را از مردان به نمایش بگذارند[۱۲۴۰]و به قابلیت های مثبت زنان و ویژگیهای زیستی آن ها مانند عادات ماهیانه، باروری و شیردهی توجه نمایند و به واسطه برخورداری از نقش های سنتی همچون مادری به ظرفیت پرورش دهندگی و حس مسئولیت بالای آن ها که موجب تأثیر مثبت بر سایر افعال آن ها می شود، دقت نمایند. از نظر فمینیست های این موج، مردان به دلیل تقسیم کار جنسی جدا از فرزندان، دارای ادراکی فرد گرایانه، ابزار گرا و تقابل جو هستند. بدین ترتیب تفکر مادرانه به توسعه ارزش های اجتماعی و ارتباطی کمک می کند. اما فرهنگ مردانه، اقتدار طلب است. بر این اساس و در راستای دگرگونی ساختار جامعه موج دوم توانست مدارس را به تجدید نظر در تقسیم دروس بر مبنای جنسیت و . . [۱۲۴۱]وادار سازد و با ایجاد حساسیت عمومی در زمینه ایذای جنسی و سوء استفاده ابزاری از زنان، آن را مهار نمود و با تغییر در بسیاری از تصویرسازی‌های رسانه‌ای از زنان در برابر هر نوع تعرّض(عمل، تبعیض و تصویر) که با عزّت و شرف زن مغایرت داشته باشد، مقابله نماید. بدین ترتیب این موج به مرور زمان از «گفتار برابر» به سمت «گفتار متفاوت» حرکت نمود و در بسیاری از مواضع و استدلال هایش علاوه بر عدم حمایت مردان نسبت به جنس مؤنث و پیشینه ستمی که آن ها را در موقعیت فرودست قرار می داد، به تفاوت های موجود زنان با مردان اشاره کرد و حس بدبینی نسبت به مردان و برتر بودن جنس مؤنث را القا نمود. اینان به این عقیده رسیدند که اگر ارزش های موجود در زنان در کل جهان حاکم شود، مشکلات حل خواهد شد و اصلاحات صورت خواهد گرفت و از آن جاکه صداقت، عطوفت و سایر فضایل زنانه در جهان قابل تجلیل است، زنان می توانند خواستار موقعیت های اجتماعی و سیاسی باشند.[۱۲۴۲] اینان خشونت مردان را عامل جنگ های بین المللی می دانستند و معتقد بودند، دنیا نیازمند به عطوفت و روحیات لطیف است که زنان از آن برخوردارند. برخی از فمینیست ها با شعار “زنان بدون مردان” از زنان خواستند تا از پذیرش نقش‌هایی همچون مادری و همسری که به‌عقیده این گروه، موجب تسلط مردان بر زنان می‌شود، بر حذر باشند و با تأکید بر تجرّد و تقبیح ازدواج، آنان را به شرکت گسترده در فعالیت‌های اقتصادی تشویق نمودند و بر رقابت زنان با مردان در صحنه کار و فعالیت اجتماعی تأکید کردند و با تأکید یک جانبه بر خصیصه های مثبت زیستی زنان، پایه ریزی شکل جدیدی از نابرابری شدند و با ارائه نگرش نسبی گرایی فرهنگی خود، در جهت ابقای نظام نابرابر -یعنی تداوم این تفاوت ها - حرکت کردند و با بیان برتری ذاتی زنان در خواست هایشان از حد اخذ ضمانت های قانونی به یک تفکر افراطی بدل گردید. از جمله بازتاب های منفی و یک جانبه نگری این موج می توان به خشونت روز افزون در چارچوب خانواده و محیط کار، عدم امنیّت جنسی و نبود آرامش فکری برای زنان اشاره نمود که فمینیست های مدرن و پست مدرن به مقابله با آن پرداختند. فمینیست های این موج به نقش زنان در بازتولید سلطه مردانه و جامعه پدرسالار تأکید داشتند و برای تغییر سلطه مردسالارانه جوامع انسانی قیام نمودند و بر ویژگی های زنانه و تفاوت جوهری دختران و پسران و لزوم احترام به این تفاوت ها تأکید بیشتری نمودند و براین باور بودند که کلیشه های جنسیتی نقش های تحمیل شده جامعه نمی باشند، بلکه پژوهش های علمی بر تفاوت ذاتی میان دو جنس از نظر تمایلات و رفتارها و حتی هورمون های تعیین کننده رفتارهای متفاوت تأکید دارد. پس در شرایطی که طبیعت موجد «نابرابری» است، تأکید بر برابری و نفی نقش های سنتی بیهوده است. بنابراین تلاش زنان برای رسیدن به برابری با مردان بیهوده است. بدین روی فمینیسم‏‏ در اوایل دهه ۱۹۹۰ یک فرایند اعتدال را تجربه کرد و بر خلاف موج دوم، این برهه با نوعی آشتی با خویشتن خود و تأکید بر ظاهر زنانه و رفتار ظریف بود. رهبران موج سوم معتقد بودند آثار سوء افراط در حرکت هاى زن مدارانه، بیش از همه دامان زن را گرفت و خشونت روز افزون در محیط خانواده و محیط کار و عدم امنیت جنسى، از آثاردوره پیش می باشد.
بنابر آن چه گذشت تضاد دیدگاه و رویه فمینیست ها در نگاه به هویت زنانه دیده می شود، به طوری که موج اول بدون توجه به هویت جنسی به اثبات هویت انسانی بانوان تأکید داشت، و با الگو قرار دادن نقش های مردانه و نگرش مردواره به حیات و هستی و مناسبات انسانی به تنزل دادن شأن زن از جایگاه رفیع انسانی او، به طور غیر مستقیم پرداخت. در حالی که لازمه ی “انسان بودن زن” مرد شدن او نیست، بلکه برای احراز شأن متعالی زن باید او را “انسان” تعریف کنیم نه “مرد". تشبیه و تشبه زنان به مردان ، اذعان به برتری مردان است و بیگانه نمودن زن از خود و این موجب می شود تا زن در ورطه ی بحران شخصیت و کنش دو شخصیتی افکنده شود. موج دوم در جبران دیدگاه موج اول، به هویت جنسی زنان اشاره نمود ولی آن را برتر از هویت جنسی مردان دانست و حتی گاه، با افراط در این بینش، زن را به سوی روحیات ضد اخلاقی سوق داد و به موجودی انتقام جو تبدیل نمود. بنابراین در این جنبش ها به عواطف، غرایز و نیازهای عاطفی دو جنس توجه دقیقی نشده است و با تحمیل شیوه های زندگی غربی بر آنان نه تنها مشکلات او را حل نکردند، بلکه مسائل متعددی بر آن افزودند و نوع ظلم به او را متفاوت نمودند. به طوری که در محدوده زمانی قدیم، او را به بهانه های مختلف مانند عدم رشد عقلی و فکری در حد حیوانات می دانستند و در عصر حاضر او را به بهانه حضور اجتماعی، به سوی بی هویتی کشاندند و تحت عنوان دفاع از حقوق زن، حق او را ضایع ساخته و از بین بردند و به بهانه شخصیت دادن به او، وی را از غرایز زنانه اش منفک و به سوی هویت مردانه سوق دادند. بنابراین گویا فمنیسم نمی خواهد زن و مرد با حفظ زنانگی و مردانگی در شرایط مساوی قرار گیرند. موج سوم بر خلاف دو موج قبلی راه اعتدال پیمود و علاوه بر تأیید ویژگی های زنانه به تفاوت جوهری دختران و پسران تأکید بیشتری داشت وکلیشه های جنسیتی را نقش های تحمیل شده جامعه به شمار نیاورد، بلکه آن را ذاتی دانست و تأکید بر برابری در شرایطی که طبیعت موجد «نابرابری» است، را غیر معقول برشمرد و در نهایت تلاش بانوان را برای رسیدن به برابری با مردان بیهوده برشمرد. و برابری کامل زن و مرد را نفی کرد. بدین روی فمینیسم‏‏ در هر برهه ای از زمان نسبت به جنسیت زن نگاهی متفاوت و گاه متضاد داشت.
۱-۲-دیدگاه اسلام نسبت به هویت جنسی زن
قرآن کریم در آیات بسیاری این حقیقت را مطرح می فرماید که زن و مرد در خلقت یکسان بوده و از جنس واحدی آفریده شده اند و دارای قوا و ابزارهای ادراکی مشترکی هستند که خداوند تبارک و تعالی بالفطره به آن ها عنایت فرموده است:«یَأَیهَُّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِى خَلَقَکمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ . . »[۱۲۴۳]بر اساس این آیه کریمه، علامه طباطبایی نفس واحد را نفس انسانی می داند[۱۲۴۴] که مشترک و یکسان بین همه انسان ها می باشد و ظهور و بروز آن در جنسی بیش از جنس دیگر نیست. بلکه دمیده شدن روح الهی در تمامی انسان ها «ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فیهِ مِنْ رُوحِهِ . . »[۱۲۴۵] پس از آفرینش موزون بیانگر تساوی فطرت ها و یکسانی انسان ها می باشد و یکسانی ابزارهای ادراکی« . . وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَهَ . . »[۱۲۴۶]و اشتراک در برخورداری از مواهب و امکانات طبیعی[۱۲۴۷] و تشریعی[۱۲۴۸] دلالت بر برابری افراد در پیشگاه الهی دارد. البته علت خلقت دو جنس ایجاد زوجیت در بین انسان ها می باشد«فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثى»[۱۲۴۹]‏ که بقاء نسل بشر به آن استمرار می یابد و نمایانگر برتری مذکر بر مؤنث یا بالعکس نمی باشد. خداوند تبارک و تعالی نشانه برتری را تقوای فرد قرار داده است« . . إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم‏. . .»[۱۲۵۰] و این عناصر ایمان و معرفت و تقوی و عمل صالح ضوابطی هستند که یکسان بین زن و مرد وجود دارند و در صورت مجهز بودن به این صفت، شخص اعم از مذکر یا مؤنث می تواند الگو همگان باشد. بر این اساس قرآن کریم در داستان های بزرگ انسانی، از زنانی که در ساختن تاریخ نقش مهمی ایفا کرده اند، به نیکی یاد کرده است. همسران آدم، ابراهیم و مادران موسی و عیسی علیهم السلام نمونه هایی از زنان مورد تکریم و تجلیل در قرآنند. همسر فرعون به عنوان زنی بزرگ، با کرامت و شخصیت در قرآن کریم یاد شده است و او را نمونه ای برای آحاد بشر می داند و در این میان تفاوتی بر اساس جنسیت قائل نیست.«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبّ‏ِ ابْنِ لىِ عِندَکَ بَیْتًا فىِ الْجَنَّهِ وَ نجَِّنىِ مِن فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نجَِّنىِ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین»[۱۲۵۱] مادر و خواهر موسی علیه السلام نیز در حفظ جان یک نبی و دفع ستم از او وظیفه خطیری ایفا نمودند. چندین آیه نیز مقام والای حضرت مریم سلام الله علیها را تبیین می نماید[۱۲۵۲]و در وصف دخت گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله او را خیر کثیر معرفی می کند.
بدین روی اسلام در زمانی که هیچیک از جوامع تحمل وجود فیزیکی زن را نداشتند،[۱۲۵۳] و گاه او را همریف بردگان و کودکان می دانستند[۱۲۵۴]و زن را از لحاظ عقلی ناتوان بر می شمردند[۱۲۵۵] و بدین روی شهروند محسوب نمی کردند و حتی به جرم مؤنث بودن زنده به گورش می کردند، و در صورتی که به سن رشد و کمال می رسید، زندگی او ارزشی جز خدمت به همسر نداشت و حق حیاتش با مرگ شوهرش به اتمام می رسید و به همراه او دفنش می نمودند و در زمانی که نه تنها مالک و صاحب مالی نبود و آن چه به عنوان جهیزیه به خانه شوهر برده بود، در تعلق همسرش می بود، بلکه بعد از فوت همسر به ارثش نیز می بردند،[۱۲۵۶] در آن زمان اسلام به او ارزش و مقام والایی عطا نمود و ارزش های انسانی و جنسی او را یادآور شد[۱۲۵۷]و هرگز به عنوان جنس دوم به او ننگریست و با اعتقاد به فرودستی زنان مبارزه نمود[۱۲۵۸] و ارزش های اخلاقی و معنوی را جنسیت بردار ندانست. حتی با نگاه تحقیر آمیز برخی از ادیان نسبت به جنس مؤنث مخالفت نمود. آن جا که با به تصویر کشیدن قسمتی از کتاب مقدس(سفر پیدایش) به شکل خروج حوا از دنده ی آدم توسط میکل آنژ، مبارزه علیه زنان را با هنر نقاشی می آمیزد و در این تصویر نشان می دهد که خداوند که پیرتر است و شکلی پدرانه دارد، حوا را از دنده آدم می آفریند[۱۲۵۹]و بیانگر برتری مردان نسبت به زنان می شود، در حالی که هیچ جنبه پدرسالاری ذاتی در مذهب دیده نمی شود.[۱۲۶۰] یا بر خلاف سایر ادیان که زنان را عنصر گناه مردان پنداشتند و وجود او را سبب شر و وسوسه دانستند و علت هر گناه و جنایتی که مردان مرتکب شده اند، را دخالت بانوان فرض نمودند و در مقابل مرد را در ذات خود از گناه مبرا شمردند، با به کار بردن ضمیرها به شکل تثنیه[۱۲۶۱]با این خرافه نسبت به بانوان مبارزه می نماید و می فرماید: «فَوَسْوَسَ لهَُمَا الشَّیْطَانُ . . . وَ قَاسَمَهُمَا إِنىّ‏ِ لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ. فَدَلَّئهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَهَ بَدَتْ لهَُمَا سَوْءَاتهُُمَا . . . وَ نَادَئهُمَا رَبهُُّمَا أَ لَمْ أَنهَْکُمَا عَن تِلْکُمَا الشَّجَرَهِ وَ أَقُل لَّکُمَا إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ. قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا . . .»[۱۲۶۲] و آن جا که در سایر جوامع زن را مقدمه وجود مرد فرض می نماید و علت آفرینش او را خدمت به جنس مذکر می داند، اسلام در نفی این تفکر آن ها پوششی برای یکدیگر معرفی می نماید و می فرماید: «. . . هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنّ . . . »[۱۲۶۳]
بدین روی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در مقابله با جامعه عرب جاهلی و جوامعی که خوار نمودن زنان و نفرت از دختران[۱۲۶۴]مورد پسند عموم افراد بود، و با زیر پا گذاشتن عقل و عاطفه به کشتن انسانی بی دفاع در زشت ترین صورت، افتخار و مباهات می نمودند، و آن را به عنوان یک واقعیت اجتماعی پذیرفته بودند، زن را موجودی ارزشمند می داند و با عقاید خرافی به مبارزه بر می خیزد و در صدد رفع سنت های غلط بر می آید و آن را به انتقاد می گیرد«‌ وَ إِذَا الْمَوْءُدَهُ سُئلَتْ. بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَتْ»[۱۲۶۵] و آن را نه تنها مبارزه با یک جنس بلکه مبارزه با هویت انسانی می داند که اهانت به زن، اهانت به عنصر ارزشمند انسانی است؛ و زنده به گور کردن او ، نابود کردن نفس بشر و بخشی از حیات بشری است و این اقدام در اصل مقابله ای با حکمت آفرینش است. در مقابل برای جنس مذکر که در راستای حقی و حقیقت قرار گیرد، هم مقام والایی قائل است و امتیازات طبیعی زن را دلیل برتری ارزشی وی بر مرد نمی داند. بنابراین با رویکرد دقیق به دین، همه افراد بشر به حقوق شرعی خود دست می یابند، حقوقی که بر پایه فطرت و امکانات داده شده به هر فرد می باشد و مطابق با اعمال و وظایفی است که انسان را به سعادت می رساند. البته لازم است دین خالص، معیار قرار گیرد و فرهنگ امت ها از آن جدا شود. تفکیک آداب و رسوم غلط از دین و رد سنت های ناروا موجب احیای دین و ارزش های آن می گردد. البته نه به منظور دستیابی به تشابه کامل حقوق بین زن و مرد و جنسیت پرستی بلکه با هدف احقاق حقوق هر انسانی که حقوق او در معرض تضییع قرار دارد. بر این پایه اسلام در دورانی که برخی از مکاتب بشری و آئین های ساختگی، به شدت زن را تحقیر می کردند و آنان را طفیلی مردان قلمداد می نمودند و نه تنها حق ارث و مالکیت را از او سلب نموده بودند، بلکه همچون اثاث خانه به ارث برده می شدند، شخصیت و منزلت والایی برای مقام شامخ او قائل شده، و با مسائل خرافی و اعتقادات غلط که در طول تاریخ بشریت مطرح گردیده، مبارزه کرده و آن را محکوم نموده است. اسلام می خواهد زن را در مدار زنانگیش و در شرایط عادلانه قرار دهد( البته شاید در فرهنگ مسلمین این موضوع رعایت نشده باشد) بنابراین با صراحت می توان گفت؛ قرآن کریم احیاء کننده حقوق بانوان است و در عصر نزولش گام های بلندی به سود او برداشته است، بدون آن که زن بودن او را به فراموشی بسپارد و به مخالفت با طبیعت او بپردازد. سردرگمی دنیای امروز به دلیل عدم توجه به تفاوت ها و ویژگی های جنسی افراد و نیز عدم درک این موضوع که زن و مرد مکمل یکدیگرند نه شبیه و همانند همدیگر می باشد. بنابراین در مقایسه قوانین بشری با قوانین الهی باید گفت: قوانین موضوعه بشری، زائیده اندیشه نارسای گروهی از بشر و مخلوق افکار متفاوت آدمیان مختلف العقیده است. این قوانین از طرف گروهی از افراد که منافع قوم، حزب یا گروهی را در نظر داشته اند یا دارند، وضع و اجرا شده و به مردم به نام حکومت تحمیل می گردد و بر طرف کننده نیازهای واقعی و مشکلات عمومی بشر نمی باشد و بدین خاطر که برطرف کننده تمام نیازهای بشر نمی باشد، به زودی جای خود را به قوانین جدیدتر می دهد و این حرکت ادامه می یابد. ولی قوانین فطری، طبیعی و الهی که به حکم قانون فطرت پدید آمده و بر همه کائنات حکومت می کند، ثابت و لا یتغیر است. زیرا فطرت و سرشت آدمی بدون تغییر می باشد، هرچیز به جای خود برقرار و استوار و در نظام تکوینی در حال حرکت به سوی مطلوب خود است. بر اساس این قوانین زنان برای کسب هویت انسانی مجبور نیستند هویت جنسی خود را ترک و انکار نمایند و ملبس به رفتاری مردانه شوند.
۲: اختلاف در نوع نگرش به جنس مذکر
نکته دیگری که نظرات فمینیسم‏‏ را از دیدگاه اسلام متفاوت قرار می دهد، نوع نگرش این دو مکتب به «هویت جنسی مرد» است. زن و مرد، در انسانیت و شخصیت انسانی و معیارهای فضیلت، مساوی اند و تمام تفاوت های میان آن ها به دلیل«تناسب» است، نه نقض یکی و کمال دیگری. قانون خلقت خواسته است با این تفاوت ها تناسب بیشتری میان زن و مرد که قطعاً برای زندگی مشترک آفریده شده اند، به وجود آورد. در این قسمت به مقایسه دیدگاه فمینیسم‏‏ و اسلام به جنس مخالف پرداخته می شود؛
۲-۱- نگرش فمینیسم‏‏ نسبت به جنس مذکر
فمینیسم‏‏ در ادوار مختلف دیدگاه های متفاوت و متضادی نسبت به جنس مخالف داشته است؛

 

  •  

 

 

 

      • تأکید بر تقابل و دشمنی مردان نسبت به زنان

     

     

 

برخی از فمینیست ها بر عدم تفاوت جوهری بین زن و مرد تأکید داشتند و بدین علت که مردان، زنان را در موضع فرودستی قرار می دهند، «دشمنان زنان» به شمار می آوردند. در صورتی که اعتقاد به ظلم نیمی از بشر بر نیمی دیگر اعتقاد نادرستی است که باید اصلاح می شد. نتیجه آشکار چنین طرز تفکری ایجاد دشمنی و تمایز خصومت آمیز میان زن و مرد است. از نقطه نظر دیدگاه فمنیستی رادیکال یا افراطی زنان فقط از مردان متمایز نیستند بلکه تحت سلطه آن ها قرار دارند و مردان فطرتاً متجاوز می باشند که مایلند زنان را تحت سلطه خود قرار دهند. اینان نمونه هایی چون بستن پای زنان در چین یا سوزاندن بیوه ها در هند . . . را مطرح می کردند. بنابراین معتقدند تنها راه رهایی زنان از این خفت و خواری تشکیل گروه های زنانه بدون حضور مردان است.[۱۲۶۶] از دیدگاه این گروه الگوهای ارزشی و رفتاری متمایز میان زن و مرد باید متحول شود و انسان بودن به جای زن یا مرد بودن مورد توجه قرا گیرد. زیرا زن و مرد از نظر شخصیتی تفاوتی با هم نداشته و باید به صورت انسان های مستقل، کارآمد و همانند در آیند.( البته این تمایل، به شبیه شدن دو جنس به طور یکسان از خصوصیات زن و مرد سرچشمه نگرفته است، بلکه هدف این است که زنان متمایل به خصوصیات مردانه شوند. که در صورت پذیرش این در خواست یک انقلاب ارزشی عظیم اتفاق می افتدکه پدیده هایی چون خودفراموشی در بانوان، همجنس گرایی و از هم گسیختگی خانواده را به ارمغان می آورد)در حالی که پژوهش های انجام شده به این نتیجه می رسد که ارزش های ناظر بر جامعه مانند نظام پدر سالاری است که باعث ایجاد ظلم و ستم به قشری از جامعه می شود. لذا برای رفع نابرابری موجود میان زن و مرد باید این نظام ارزشی را متحول ساخت تا ضمن حفظ استحکام و سلامت خانواده، همراهی و همکاری بین زن و مرد ایجاد شود.
عده ای دیگر از فمینیست ها از دیدگاه قبل فراتر رفته، معتقد بودند باید به مرور زمان از «گفتار برابری» به سمت «گفتار متفاوت» حرکت نمود. بدین روی در بسیاری از مواضع و استدلال هایشان علاوه بر عدم حمایت مردان نسبت به جنس مؤنث و پیشینه ستمی که آن ها را در موقعیت فرودست قرار می داد، به تفاوت های موجود زنان با مردان اشاره نمودند و حس بدبینی نسبت به مردان و برتر بودن جنس مؤنث را القا نمودند. اینان به این عقیده رسیدند که اگر ارزش های موجود در زنان در کل جهان حاکم شود، مشکلات حل خواهد شد و اصلاحات صورت خواهد گرفت و از آن جا که صداقت، عطوفت و سایر فضایل زنانه در جهان قابل تجلیل است، زنان می توانند خواستار موقعیت های اجتماعی و سیاسی باشند.[۱۲۶۷]در این نگاه تک بعدی تمام بدبختی ها و شرور در اثر تسلط مردان بر زنان است و تنها راه چاره را حذف مردان در تمام عرصه های اجتماعی می دانند. در حالی که زندگی در این جهان و بقا و تداوم آن ناگزیر از تعامل زن و مرد در زندگی اجتماعی است و عدم توجه به مکمل بودن زن و مرد و برتری یا فرودستی هر یک از دو جنس خطایی بزرگ می باشد.

 

  •  

 

 

 

      • نفی موضع ضد مردانه

     

     

 

در مقابله با دیدگاه قبلی، نظریه ای وجود دارد که موضع گیری علیه مردان را به طور کلی نفی می کند و باطل می شمارد؛ در گزارش رئیس سازمان ملی زنان در سال ۱۹۶۸ صراحتاً موضع ضد مردانه نفی شده بود و آمده است: « . . نمی توان جامعه ای تک جنسی را تصور کرد. . ما نمی توانیم بر اساس وحدت جنسی در راه انقلاب خود بجنگیم». فریدن نیز در نظرات خود بیان می دارد که مردان و زنان هر دو انسانند و همین انسانیت مشترک است که از یک سو، برابری آن ها را در عرصه های مختلف توجیه می کند و از سوی دیگر، مردان را آماده پذیرش انگاره برابری با زنان می سازد. به نظر او طرح تفوق جنسی زنان، راه به جایی نمی برد. همو معتقد است: «نباید از مردان مترسک ساخت» زیرا «مرد دشمن نیست. . . . بلکه خود او نیز قربانی قید و بند وضعیت نیمه برابری است که ما اکنون گرفتار آن هستیم».[۱۲۶۸]
۲-۲- نگرش آیات و روایات نسبت به مردان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:19:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم